علیرضا مبصر؛ گروه صنعت: بحران انرژی در ایران دیگر محدود به کمبود گاز در زمستان یا افت تولید برق در تابستان نیست؛ بلکه طی سالهای اخیر، پدیدهای نوظهور به معادلات شبکه سراسری افزوده شده که تأثیر آن در دورههای اوج مصرف، بهطرز چشمگیری محسوس است: استخراج ارزهای دیجیتال در مزارع ماین.
برآوردها نشان میدهد که مجموع مصرف برق این صنعت چه در قالب مراکز مجاز و چه در فعالیتهای زیرزمینی حدود ۵ درصد از کل مصرف برق کشور را به خود اختصاص میدهد. اما اهمیت این سهم زمانی آشکار میشود که به ساختار شکننده تولید و توزیع برق در ایران نگاه کنیم؛ در دورههای کسری و کمبود، سهم ماینینگ از فشار وارده بر شبکه تا حدود ۲۰ درصد افزایش مییابد.
رابطه این فشار با بازار جهانی کریپتو مستقیم و قابلسنجش است و در دورههای رشد قیمت بیتکوین و آلتکوینها موسوم به «بولمارکت» انگیزه اقتصادی برای فعالکردن هرچه بیشتر دستگاههای استخراج به اوج میرسد، چه در قالب واحدهای مجاز و چه در شکل گستردهتر فعالیتهای غیرقانونی؛ این چرخه صعودی بازار، که پیشتر در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۲۱ نیز تجربه شد، بهطور همزمان بر جذابیت اقتصادی ماینینگ در ایران میافزاید و فشار مضاعفی بر شبکهای وارد میکند که پیشاپیش با کسری ظرفیت، تلفات بالا و زیرساخت فرسوده مواجه است.
پول بی ارزش عامل قطعی گسترده برق کشور
در کشوری که ارزش پول ملی هر روز آب میرود و مشاغل کاذب جای فعالیتهای مولد اقتصادی را پر میکنند، برهم خوردن نظم اقتصادی و صنعتی دیگر یک اتفاق عجیب نیست؛ بلکه آینهای است از واقعیتی تلخ که جامعه را در خود غرق کرده و دست سیاستگذار را برای حل آن بسته است. در چنین فضایی، سیاستگذار با نسخههای دستوری و کنترل صوری قیمتها تلاش میکند بر اوضاع مسلط شود، اما از سوی دیگر، قطعیهای برق را به گردن ارزان بودن انرژی میاندازد. مردم نیز که از هر سو تحت فشارند و درآمدشان حتی خرج حداقلهای زندگی را پوشش نمیدهد، به سمت مشاغل کاذب سوق پیدا میکنند. یکی از این مسیرها، راهاندازی مزارع استخراج بیتکوین و سایر رمزارزهاست؛ مزارعی که در نبود نظارت دقیق، بخش بزرگی از آنها به شکل غیرقانونی فعالیت میکنند، سود هنگفتی را روانه جیب مالکانشان کرده و سهم مردم از برق را میبلعند؛ نتیجهاش هم چیزی جز تشدید قطعیهای گسترده و مکرر برق نیست.
به راحتی میتوان اقتصاد را به هر بخشی از زندگی خود مرتبط کرد برای مثال بی ارزشی پول ملی و حرکت به سمت مشاغل کاذب همچون میان ارزهای دیجیتال به صورت غیر قانونی که هزینه آن را کل مردم ایران می دهند
داده ها چه می گویند!؟
بر اساس آخرین برآوردها، ظرفیت مصرف برق برای استخراج ارز دیجیتال در ایران به دو بخش کاملاً متفاوت تقسیم میشود: واحدهای دارای مجوز و فعالیتهای غیرقانونی. سهم قانونی این صنعت در شبکه برق کشور بسیار ناچیز است؛ مجموع مراکز مجاز کمتر از ۵ مگاوات برق مصرف میکنند که کمتر از یکدهم درصد مصرف روزانه کشور را شامل میشود. در مقابل، استخراج غیرقانونی یا زیرزمینی برآوردی در حدود ۲,۰۰۰ تا ۳,۰۰۰ مگاوات دارد؛ ظرفیتی معادل تولید چند نیروگاه حرارتی متوسط که بدون برنامهریزی و هماهنگی با شبکه، در نقاط مختلف کشور فعال است.
این شکاف عظیم میان مصرف قانونی و غیرقانونی، تصویر دقیقی از ماهیت واقعی مشکل به دست میدهد: بخش عمده فشار بر شبکه از جایی میآید که فاقد هرگونه کنترل و انضباط فنی است. نکته کلیدی در این میان، زمان مصرف است. هرچند سهم سالانه ماینینگ از کل مصرف برق کشور حدود ۵ درصد است، اما بخش قابلتوجهی از این فعالیتها در دورههای اوج تقاضا (پیک مصرف) انجام میشود؛ یعنی همان بازههایی که شبکه سراسری در نزدیکترین فاصله به سقف ظرفیت خود کار میکند.
در چنین شرایطی، اضافهشدن بار چند هزار مگاواتی حتی اگر در مقیاس سالانه سهم کوچکی باشد میتواند بهراحتی تعادل شبکه را بر هم بزند. این همان پدیدهای است که باعث میشود سهم ماینینگ در کسری برق کشور تا ۲۰ درصد افزایش یابد. به بیان دیگر، مشکل تنها در «مقدار» مصرف نیست، بلکه در همزمانی مصرف بالا با کمبود ظرفیت تولید است؛ وضعیتی که از دیدگاه مهندسی شبکه، ضریب بحرانیبودن بار را بهشدت افزایش میدهد.
چرخههای بازار ارزهای دیجیتال و اثر آن بر مصرف برق
بازار ارزهای دیجیتال، همانند سایر بازارهای مالی، از الگوی چرخهای پیروی میکند؛ دورههایی از رونق (Bull Market) که با رشد سریع قیمتها و افزایش هیجان سرمایهگذاران همراه است، و دورههایی از رکود (Bear Market) که با کاهش قیمتها، افت حجم معاملات و ناامیدی فعالان بازار مشخص میشود.
در دوره رونق، افزایش ارزش بیتکوین و آلتکوینها، بهویژه زمانی که قیمتها به سطوح تاریخی جدید میرسند، انگیزه اقتصادی ماینرها را بهشدت تقویت میکند. در چنین شرایطی، حتی دستگاههای قدیمی و کمبازده که در بازار نزولی از مدار خارج شده بودند دوباره روشن میشوند تا از سود بالای استخراج بهرهمند شوند. این روند در کشورهایی مانند ایران که برق یارانهای و ارزان دارند، به شکل شدیدتری بروز میکند، زیرا هزینه اصلی ماینینگ (انرژی) نسبت به درآمد بالقوه بسیار پایین است.
در مقابل، در دوره رکود بازار، کاهش قیمت ارزهای دیجیتال حاشیه سود استخراج را محدود میکند و بخش قابلتوجهی از تجهیزات، بهویژه مدلهای کمبازده، خاموش میشوند. این پدیده در بازار جهانی منجر به کاهش مصرف برق صنعت ماینینگ میشود. با این حال، در ایران به دلیل ارزانبودن برق، حتی در بازار نزولی نیز انگیزه برای ادامه فعالیت ماینرها بهخصوص در بخش غیرقانونی همچنان باقی میماند، هرچند با شدتی کمتر.
تجربه چرخههای ۲۰۱۷ و ۲۰۲۱ نشان میدهد که اوجگیری بازار کریپتو میتواند ظرف چند ماه، میزان تقاضای برق ماینینگ را به چند برابر برساند. برعکس، در سالهای رکودی، بخشی از این فشار از روی شبکه برداشته میشود. این رابطه مستقیم میان چرخههای قیمتی و حجم فعالیت استخراج، کلید تحلیل آینده بحران برق در کشور است؛ زیرا اگر همزمان با ورود به فاز صعودی بازار، زیرساختهای نظارتی و ظرفیت تولید برق تقویت نشده باشد، احتمال تکرار یا تشدید خاموشیها بسیار بالا خواهد بود.
دوره های رکود و رونق بازار ارزهای دیجیتال نقشه راه خوبی از علت قطعی گسترده برق در ایران به ما می دهند به طوری که با این اندازه از همبستگی اتفاقی بودن این ماجرا را زیر سوال می برد
تا قیمت دلار رشد می کند به قطع نشدن برق فکر نکنید!
چند عامل ساختاری در داخل کشور باعث میشود که حتی در صورت ورود بازار جهانی کریپتو به فاز نزولی، نتوان انتظار کاهش چشمگیر فشار بر شبکه برق ایران را داشت. نخستین عامل، قیمت پایین برق یارانهای است که در مقایسه با نرخهای جهانی، فاصلهای بسیار زیاد دارد. این تفاوت قیمت، بهویژه در کشوری با نرخ بالای ارز، ماینینگ را حتی در شرایط افت قیمت بیتکوین و آلتکوینها سودآور نگه میدارد.
در حال حاضر، رشد نرخ دلار در بازار آزاد تحتتأثیر انتظارات تورمی و نااطمینانیهای اقتصادی، بازده استخراج را برای ماینرهای داخلی حفظ کرده است. به بیان دیگر، حتی اگر قیمت دلاری بیتکوین افت کند، افزایش ارزش ریالی آن باعث میشود درآمد ماینینگ در داخل کشور همچنان جذاب باقی بماند. این معادله ارزی، یکی از دلایلی است که فعالیت ماینرها در ایران بهویژه در بخش غیرقانونی کمتر از سایر کشورها به چرخههای نزولی بازار واکنش نشان میدهد.
عامل دوم، ضعف نظارت و نبود سیاستگذاری پایدار در حوزه ماینینگ است. برخوردهای مقطعی و غیراستراتژیک، باعث شده بخش بزرگی از ظرفیت استخراج زیرزمینی بدون محدودیت فنی و بدون پرداخت هزینه واقعی انرژی، همچنان فعال بماند. نبود یک چارچوب منسجم برای تفکیک و مدیریت استخراج مجاز و غیرمجاز، امکان کنترل دقیق بار مصرفی را از میان برده است.
عامل سوم، زیرساخت فرسوده و محدودیت ظرفیت تولید برق است. مشکل اصلی شبکه برق ایران تنها افزایش مصرف نیست؛ بلکه نبود سرمایهگذاری کافی برای افزایش ظرفیت تولید، نوسازی نیروگاهها و کاهش تلفات بالای شبکه (که حدود ۱۳ درصد برآورد میشود) نیز نقشی کلیدی در شکنندگی سیستم ایفا میکند. این یعنی حتی اگر رشد مصرف در بخش ماینینگ محدود شود، به دلیل ضعف بنیادی در بخش تولید و انتقال، نمیتوان انتظار داشت بحران برق بهطور پایدار برطرف شود.
ترکیب این سه عامل برق ارزان و یارانهای، ضعف نظارتی، و زیرساخت ناکافی موجب شده است که مسئله مصرف ماینینگ نهتنها به چرخههای قیمتی بازار کریپتو وابسته نباشد، بلکه بهعنوان یک فشار ساختاری و پایدار بر شبکه برق کشور باقی بماند.
قیمت بیتکوین به ریال از سال ۱۳۹۹ تا امروز، بیش از ۴۳ برابر شده است؛ این رشد تنها حاصل جهش قیمت دلاری بیتکوین (از ۱۱ هزار به ۱۲۲ هزار دلار) نیست، بلکه بخش بزرگی از آن ناشی از افزایش تقریباً چهار برابری نرخ دلار در بازار آزاد ایران است.
به بیان دیگر، حتی اگر قیمت بیتکوین در بازار جهانی ثابت میماند، رشد نرخ ارز بهتنهایی میتوانست سودآوری استخراج را در ایران بالا نگه دارد. این همان دلیلی است که باعث میشود فعالیت ماینینگ در کشور، حتی در دورههای رکود جهانی کریپتو، همچنان جذاب و پایدار باقی بماند.
منبع:تحلیل بازار