بازار؛ گروه صنعت: با وجود حملات رژیم صهیونسیتی صنعت فولاد کشور در کانون تهدیدهای لجستیکی ناشی از جنگ قرار نگرفته است. هرچند این تهدیدها فراتر از تحریمها و نوسانات ارزی، میتواند زنجیره فولاد را تحت تاثیر قرار دهد.
با افزایش تنشهای نظامی میان ایران و رژیم صهیونسیتی، فضای تجاری منطقه، بهویژه صنعت فولاد، دستخوش تغییرات عمیقی قرار خواهد گرفت. فعالان این حوزه، بهویژه تأمینکنندگان آسیایی، اکنون با چالشی چندوجهی مواجهاند. به طوری که محدودیت های تجاری و کاهش تقاضای خارجی روی این بازار اثر گذاشته است. پیامدهای این وضعیت میتواند بهطور جدی بر ثبات منطقهای و عملکرد زنجیره تأمین اثرگذار باشد.
در حالی که حملات هوایی رژیم صهیونسیتی به برخی شهرهای ایران رخ داده و احتمال تداوم تنشهای نظامی افزایش یافته، چشمانداز بازار فولاد با ابهامی جدی مواجه شده است.
علیرضا سادات معتقد است که در کوتاهمدت، انتظار کاهش عرضه فولاد ایران و افزایش قیمتها میرود. تهدیدهای موجود تنها محدود به این صنعت نیست، بلکه میتواند بر کل تجارت منطقه تأثیر بگذارد
در اطلاعیه رسمی شرکت فولاد خوزستان، وقوع حمله پهپادی تأیید شدهاست که البته بهدلیل عملکرد سامانههای پدافندی، آسیبی به خطوط تولید یا پشتیبانی وارد نشده بود. با این حال، سطح امنیت در مناطق دیگر همچنان پایین باقی مانده و همین مسأله روی تولید، تأمین مواد اولیه و امکان صادرات وجود دارد. بازارهای همسایه، از جمله کشورهای حوزه خلیج فارس، که روابط تجاری سنتی با ایران دارند، بهدقت تحولات اخیر را رصد میکنند.
علیرضا سادات کارشناس اقتصادی در گفتگو با بازار گفت: «در کوتاهمدت، انتظار کاهش عرضه فولاد ایران و افزایش قیمتها میرود. تهدیدهای موجود تنها محدود به این صنعت نیست، بلکه میتواند بر کل تجارت منطقه تأثیر بگذارد. تأثیر احتمالی این بحران بر مسیرهای حیاتی مانند تنگه هرمز – یکی از مهمترین شریانهای انتقال نفت خام جهان – نیز نگرانیهایی جدی ایجاد کرده که یادآور بحران دریای سرخ است.»
وی افزود: «بیشتر خریداران فعلاً از بازار عقبنشینی کردهاند و منتظر مشخص شدن شرایط هستند. در چنین فضایی، نمیتوان انتظار معاملات قابلتوجهی داشت. از سوی دیگر، پیامدهای لجستیکی تامین زنجیره فولاد محسوس است. طی روزهای اخیر، هزینه حملونقل داخلی با رشدی ۲۰ تا ۲۵ درصدی همراه بوده و نگرانیها نسبت به افزایش نرخ حمل دریایی نیز در حال افزایش است. عدم ثبات در شرایط بندری و احتمال انسداد مسیرهای صادراتی، باعث شده بسیاری از خریداران بینالمللی در تصمیمگیری برای واردات فولاد از ایران تجدیدنظر کنند.»
سادات تاکید کرد: «پیشبینی دقیق وضعیت بسیار دشوار است، اما شرایط کنونی از نظر تجاری و صنعتی بسیار شکننده است. بحرانهای نظامی تأثیر عمیقی بر بازار جهانی فولاد دارند و این تأثیرات معمولاً چندبعدی، سریع و گاه غیرقابل پیشبینیاند. نخستین اثر آنها، اختلال در زنجیره تأمین جهانی است؛ زیرا مسیرهای کلیدی حملونقل زمینی، دریایی و ریلی ممکن است مسدود یا ناامن شوند. این اختلال میتواند فرآیند تأمین مواد اولیه همچون سنگآهن و زغالسنگ یا صادرات محصولات نهایی فولادی را با مشکل مواجه کند.»
وی افزود: «در کنار این، افزایش شدید هزینههای حملونقل و بیمه از دیگر پیامدهای جنگ بلندمدت است. مناطق پرریسک باعث میشوند تا نرخ بیمه کشتیها و ترانزیت زمینی افزایش یابد و در نتیجه، قیمت نهایی فولاد برای مصرفکننده بالا رود. این وضعیت منجر به نوسان شدید در عرضه و تقاضا میشود. برخی کشورها ممکن است تولید فولاد را کاهش دهند و در سوی دیگر، مصرفکنندگان نیز با احتیاط بیشتری اقدام به سفارشگذاری کنند.
تاثیر جنگ بر نقشه تجاری بازار فولاد
بحرانهای نظامی معمولاً نقشه تجاری بازار فولاد را نیز دگرگون میسازند. در چنین شرایطی، کشورها ناچار میشوند شرکای تجاری خود را تغییر دهند، به سراغ مبادی جایگزین بروند یا تمرکز بیشتری بر تأمین نیازهای داخلی داشته باشند. این جابجایی میتواند مزیت رقابتی برخی کشورها را تقویت یا تضعیف کند.
از سوی دیگر، بازارهای مشتقه و قراردادهای آتی فولاد نیز در فضای جنگی به شدت فعال میشوند. سرمایهگذاران با هدف پوشش ریسک یا استفاده از نوسانات، موقعیتگیری میکنند و این رفتارهای مالی میتواند قیمتها را از واقعیتهای بنیادی بازار دور کند. در ادامه، صنایع پاییندستی نیز آسیب میبینند، زیرا افزایش قیمت فولاد یا کاهش عرضه آن، هزینههای ساختوساز، تولید خودرو، انرژی و زیرساخت را بالا میبرد و سبب میشود رکود از صنعت فولاد فراتر رود و بر سایر بخشها نیز سایه بیفکند. به عبارت دیگر جنگ زلزلهای اقتصادی در زنجیره تأمین جهانی بهشمار میرود، بهویژه در صنایعی همچون فولاد که وابسته به مسیرهای حملونقل پایدار، انرژی ارزان و دسترسی آزاد به بازارهای بینالمللی هستند.
انعقاد قراردادهای بلندمدت با مشتریان و تأمینکنندگان که شامل بندهای حقوقی مرتبط با شرایط فورسماژور و نوسانات قیمت بر اساس ریسکهای سیاسی باشند، ابزاری مؤثر برای کاهش زیان در شرایط بحرانی در بازار فولاد بهشمار میرود
برای مقابله با بحرانهای نظامی، بازار فولاد باید به مجموعهای از راهکارهای استراتژیک و ساختار یافته تکیه کند تا آسیبپذیری خود را کاهش دهد. نخستین گام، تنوعبخشی در زنجیره تأمین و مقاصد صادرات است. وابستگی بیش از حد به یک کشور یا مسیر مشخص میتواند در دوران بحران به نقطه ضعف بزرگی تبدیل شود. بنابراین، تولیدکنندگان فولاد باید منابع مختلف تأمین مواد اولیه و بازارهای متنوع صادراتی را در دستور کار قرار دهند.
در کنار آن، انعقاد قراردادهای بلندمدت با مشتریان و تأمینکنندگان که شامل بندهای حقوقی مرتبط با شرایط فورسماژور و نوسانات قیمت بر اساس ریسکهای سیاسی باشند، ابزاری مؤثر برای کاهش زیان در شرایط بحرانی بهشمار میرود. همچنین، سرمایهگذاری در زیرساختهای لجستیکی جایگزین – از توسعه بنادر پشتیبان گرفته تا مسیرهای زمینی و ریلی داخلی – امکان تغییر سریع مسیرهای ارسال و دریافت کالا را فراهم میسازد.
استفاده از فناوریهای نوین برای رصد ریسکها و تحلیل دادهها نیز نقشی کلیدی ایفا میکند. سامانههای پیشبینی بازار، هشدار زودهنگام و تحلیل ژئوپلیتیکی به تصمیمگیران کمک میکنند تا در زمان مناسب، واکنشی هوشمندانه و چابک نشان دهند. تشکیل ذخایر استراتژیک مواد اولیه و محصولات نیمهساخته نیز میتواند از توقف تولید در مواقع اضطراری جلوگیری کند.
در بُعد منطقهای، تقویت همکاری بین کشورها و ایجاد کنسرسیومهای صنعتی باعث افزایش قدرت چانهزنی و امکان اقدام هماهنگ در شرایط بحرانی میشود. افزون بر این، تابآوری مالی شرکتها و استفاده از بیمههای تخصصی برای پوشش خسارات ناشی از درگیریهای نظامی، بخش حیاتی از مقابله با ریسک محسوب میشود.
در نهایت، بازار فولاد تنها در صورتی میتواند از بحران عبور کند که از تهدیدها بهعنوان فرصتی برای بازاندیشی در ساختار عملیاتی، بهبود تابآوری زنجیره تأمین و نوآوری در مسیرهای تجاری بهره گیرد. این نگاه آیندهمحور، رمز بقا و پیشرفت در صنعتی است که بهشدت به پایداری و امنیت اقتصادی وابسته است.
منبع:تحلیل بازار