حدود یک سال از آن زمان گذشته است که وزیر اقتصاد آن زمان اعلام کرد که حدود ۳۰ درصد از صادرات غیر نفتی به کشور بازنگشته است. در آن مرحله ، وجود سیستم چند منظوره ارز به عنوان مهمترین دلیل معرفی شد. عاملی که باعث کاهش انگیزه صادرکنندگان برای از بین بردن تعهد ارز می شود.
به گفته همماتی ، وزیر اقتصاد ، ۳۵ ٪ از ارزهای صادراتی به کشور برنگشته اند ، صادرکنندگان می گویند که بازگشت ارز از نظر اقتصادی قابل دوام نیست.
اما اکنون ، با آمار و داده های رسمی ، مشخص شده است که ریشه اصلی داستان فراتر از نرخ ارز است و به ساختار معیوب اقتصاد ایران و نقش شرکتهای بزرگ دولت شبه باز می گردد.
صادرات کشاورزی و صادرات صنعتی ؛ دو مسیر مختلف
مطالعات نشان می دهد که باید بین صادرات کشاورزی و صادرات کالاهای صنعتی و معدنی تفاوت وجود داشته باشد. در بخش کشاورزی ، سال گذشته حدود ۶ میلیارد دلار از تره فرنگی ، آجیل و مواد غذایی صادر شد. بخشی از این صادرات ، به دلیل ماهیت خرد و پراکنده ، به شکل “صادرات ریال” انجام شد. یعنی صادرکننده کالاها را در کشورهای همسایه به فروش می رساند و ارز واقعی وارد چرخه اقتصادی نمی شود. در این حالت ، از بین بردن تعهد ارزی تقریباً دشوار است.
اما داستان اصلی در بخش صنعتی ، معدن و پتروشیمی است. این منطقه ، که عمدتاً متعلق به شرکتهای بزرگ دولتی و شبه دولتی است ، سهم مهمی در امتناع از ارز صادرات دارد. سال گذشته ، یکی از اعضای پارلمان یک جدول در دادگاه آزاد ارائه داد که نشان می دهد بیشترین میزان بازپرداخت ارز برای این شرکت ها بوده است. شرکت هایی که مستقیماً توسط صندوق های بازنشستگی و مؤسسات مربوط به دولت اداره می شوند یا به طور مستقیم اداره می شوند.
نقش ۲۰ شرکت بزرگ دولت در فروش خام و عدم تعهدات ارزی
براساس گزارش های رسمی ، حدود ۲۰ شرکت بزرگ دولت شبه در صنایع پتروشیمی ، فولاد و معدن در صدر لیست صادرکنندگان قرار دارند که ارز صادراتی خود را به کشور بازگردانده اند. محسن زنگان گفت: “۸۰ ٪ از شرکت هایی که ارز خود را برنمی گردانند ، دولت یا شبه ایالت هستند.”
وی می گوید: “چنین یک شرکت بزرگ صادراتی یک شرکت تابعه یکی از صندوق های بازنشستگی است.” “وقتی آنها را تحت فشار قرار می دهید که چرا ارز را بر نمی گردانند ، استدلال می کنند که اگر بازگشت ارز را به تأخیر بیندازند ، سود بیشتری کسب می کنند و برای بازنشستگان می پردازند.” این چرخه دولت را به ذینفعان تبدیل کرده و در واقع توانایی مقابله با این شرکت ها را کاهش داده است.
به عبارت دیگر ، برخلاف تصور عمومی مبنی بر اینکه صادرکنندگان خصوصی متهم اصلی این بحران هستند ، بخش بزرگی از عدم انحراف ارز به رفتار این شرکت های بزرگ دولت باز می گردد. شرکت هایی که هر دو منابع مناسبی دارند و در بازار ارز دست باز دارند.
یک سیستم ارزی اجاره ای
Mohsen Zanganeh یکی از افرادی است که بارها و بارها به ساختار معیوب سیستم ارزی کشور مراجعه کرده است. وی می گوید: “سیستم ارزی این کشور از سال ۱۳۹۶ به یک سیستم ارزی تبدیل شده است که صادرکنندگان را به بازگشت یا تأخیر در بازگشت ارز خود ترغیب می کند.”
به گفته وی ، همه مقامات پولی و ارز این کشور با تکیه بر “نظریه کاذب” ، افزایش نرخ ارز را در این سالها ساده کرده اند. همین ذهنیت پیام واضحی به صادرکنندگان داده است: هرچه بازده ارز را به تأخیر می اندازد ، سود بیشتری نیز می کند. نتیجه این روند تشکیل یک سیستم ارزی متروکه است که انتظارات تورمی و بی ثباتی اقتصادی را افزایش داده است.
پیامدهای ارز غیرقانونی
عدم بازگشت ارز صادرات تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم زیادی بر اقتصاد داشته است. نتیجه اول کاهش منابع ارز برای واردات مواد اولیه است. در حالی که بخش مهمی از صنایع کشور به واردات بستگی دارد ، عدم دستیابی به چرخه رسمی باعث افزایش هزینه تأمین مواد اولیه و در نهایت رشد تورم می شود.
نتیجه دوم فشار به بازار ارز آزاد است. هنگامی که صادرکننده ارز را برنگرداند ، تقاضا در بازار رسمی برآورده نمی شود و تولید کنندگان مجبور می شوند ارز مورد نیاز خود را از طریق قاچاق یا بازار غیررسمی بدست آورند. این به طور مستقیم نرخ ارز در بازار آزاد را افزایش داده و تورم را ارتقا می بخشد.
سیاست ها ؛ توده های موقت یا یک راه حل پایدار؟
برای حل بخشی از این مشکل ، دولت از سال ۱۴۰۱ در سیاست “ارز ارز” اجرا شده است. در این مکانیسم ، صادرکنندگان می توانند مستقیماً از ارز صادراتی خود هزینه کنند. این خط مشی یک مزیت جدی دارد: واردکنندگان دیگر در صف تخصیص ارز نیستند و می توانند واردات خود را طی کمتر از یک هفته وارد کنند.
آمار نشان می دهد که سالانه ۵ تا ۱۰ میلیارد دلار وارد می شود. با این حال ، کارشناسان به چند ابهام جدی هشدار می دهند. اول ، مشخص نیست که آیا این واردات واقعاً صادر شده اند یا برخی از واردکنندگان با خرید ارز خارجی از بازار آزاد و اعلامیه صادرات رسمی از نمره صادرات استفاده می کنند. دوم ، کالاهایی که در این مکانیسم وارد شده اند با نرخ آزاد محاسبه می شوند و این منجر به برخی از جریانهای دولتی شده است که به دنبال انحصار ارز هستند.
سازمان
زنگان می گوید: “عرضه و تقاضای ارز باید یک تنظیم کننده داشته باشد.” حتی در بازارهای جهانی سهام ، که روی عرضه و تقاضا کار می کنند ، یک ناظر وجود دارد. “اما در ایران ، انحصار عرضه و تقاضا وجود دارد ، و دولت باید نقش نظارتی ایفا کند.”
به گفته وی ، مگر اینکه آژانس نظارتی تأسیس شود و دولت هیچ قدرت اجرایی علیه شرکتهای بزرگ نداشته باشد ، انتظار نمی رود که پول صادرات به طور کامل به کشور بازگردد.
داستان غیرقانونی ارز صادرات باید در دو سطح بررسی شود. در سطح خرد ، صادرات کشاورزی با چالش بازده ارز به دلیل فروش ریال و پراکندگی ساختاری روبرو است. با این حال ، در سطح کلان ، ۲۰ شرکت شبه دولتی و دارای مالکیت دولتی در مرکز بحران قرار دارند. شرکت هایی که علی رغم داشتن منابع عظیمی ، به دلیل دخالت منافع و عدم وجود مکانیسم های نظارتی ، تعهدات ارزی خود را به طور کامل انجام نداده اند.
سیاست متقابل توانسته است برخی از مشکلات را حل کند ، اما به دلیل ابهامات جدی و خطرات جانبی آن ، نمی توان یک راه حل پایدار در نظر گرفت. آنچه بیشتر مورد نیاز است ، روشن کردن عملکرد شرکت های بزرگ ، تقویت ابزارهای نظارتی و اصلاح سیستم ارز است. مسیری که بدون آن بحران بازگشت ارز صادرات باقی خواهد ماند.
پایان پیام/
منبع:تسنیم