امیررضا اعتمادی – کارشناس اقتصادی؛ بازار: با شروع دومین هفته پاییزی دلار در بازار تهران رکوردی تاریخی بر جا گذاشت و برای نخستین بار در تاریخ اقتصاد ایران از مرز ۱۲۲ هزار تومان عبور کرد. این جهش بیسابقه تنها در یک هفته اخیر بیش ۸ هزار تومان دلار را گرانتر کرد. عبور دلار از کانال ۱۲۰ هزار تومانی اثر روانی شدیدی بر بازار گذاشته و قیمتها را در بازارهای طلا و سکه نیز به سطوح نجومی رسانده است؛ سکه امامی اکنون در آستانه ۱۳۰ میلیون تومان قرار گرفته است. رشد شدید نرخ دلار حتی کاهش اخیر اونس جهانی طلا را خنثی کرده و با افزایش تقاضای سرمایهگذاری، بهای طلا و سکه را همچنان در مسیر صعودی نگه داشته است.
در برابر این وضعیت آشفته، واکنش سیاستگذاران ارزی چه بوده است؟ محمدرضا فرزین – رئیسکل بانک مرکزی – طی همین دو سال اخیر بارها وعده کاهش نرخ دلار را تکرار کرده و نرخهای بازار آزاد را «غیرواقعی» خوانده است. از دیماه ۱۴۰۱ که او سکان بانک مرکزی را به دست گرفت و نرخ دلار آزاد حدود ۴۰ تا ۴۴ هزار تومان بود، تا امروز که دلار به ۱۲۰ هزار تومان رسیده، همیشه عکس وعدههای او رخ داده است. با این حال، آقای فرزین نه تنها از عملکرد خود انتقاد نکرده، بلکه در برهههایی به تعریف و تمجید از دستاوردهای خود پرداخته است. در این گزارش، کارنامه دوران ریاست فرزین در بانک مرکزی را مرور کرده و میبینیم چگونه سیاستها و اقدامات او اقتصاد ایران را به ورطه بیثباتی کشاند. همچنین با نگاهی تحلیلی بررسی میکنیم که چه اشتباهاتی در این دوره رخ داد و چه راهکارهایی برای خروج از این بحران میتوان ارائه داد.
فرزین در میرداماد؛ آغاز با وعده ثبات و واقعگرایی (دی ۱۴۰۱)
فرزین در هشتم دیماه ۱۴۰۱، در اواخر دولت سیزدهم (دولت رئیسی)، به ریاست کل بانک مرکزی منصوب شد. انتصاب او پس از آن صورت گرفت که در پی جهشهای اولیه ارز، رئیس کل قبلی کنارهگیری کرد. فرزین با شعار «مدیریت بازار ارز و واقعیسازی نرخها» بر سر کار آمد. او تأکید داشت که نرخ دلار باید بر اساس واقعیتهای اقتصادی تعیین شود و به دنبال حذف رانت ناشی از چندنرخی بودن ارز است. در همان هفتههای نخست، سیاستهایی را اعلام کرد؛ از جمله حذف دلار توافقی و راهاندازی بازار مبادله ارز و طلا.
بانک مرکزی وعده داد که از بهمن ۱۴۰۱ همه صرافیها ارز را با نرخ یکسان و اعلامشده در سامانه بازار متشکل ارزی بفروشند تا رانت اختلاف نرخ از بین برود. همچنین «مرکز مبادله ارز و طلا» به عنوان مرجع یکپارچه عرضه ارز راهاندازی شد. در ظاهر، این اقدامات نشان میداد رئیس جدید قصد دارد آشفتگی بازار ارز را سامان دهد.
نخستین آزمون اما خیلی زود از راه رسید. در آغاز کار فرزین، نرخ دلار آزاد حدود ۴۱ هزار تومان بود. ولی تنها چهل روز بعد، بازار ارز وارد فاز صعودی تازهای شد. در ۲۵ بهمن دلار از ۴۵ هزار تومان عبور کرد و ظرف دو هفته به حدود ۵۸ هزار تومان رسید. این جهش ۴۰ درصدی در پایان سال ۱۴۰۱ زنگ خطر را برای سیاستگذار به صدا درآورد. واکنش فرزین این بود: «این قیمتها واقعی نیست و بهزودی کاهش خواهد یافت». اما بازار عکس این وعدهها را نشان داد. با وجود رشد شدید دلار، فرزین صرفاً آن را «حباب» نامید که بزودی تخلیه میشود.
سال ۱۴۰۲: موج دوم افزایش ارز و تکرار انکار واقعیتهای بازار
در بهار ۱۴۰۲ دلار در کانال ۵۰ هزار تومان نوسان میکرد، اما این ثبات پایدار نماند. از میانه سال، موج تازهای از افزایش نرخ ارز آغاز شد و تا پایان سال به محدوده ۶۵ هزار تومان رسید. فرزین باز هم بر «غیرواقعی بودن نرخها» تأکید داشت. شکاف بین ارز رسمی و آزاد بزرگتر شد و صادرکنندگان انگیزهای برای عرضه ارز در نرخهای پایین نداشتند. صرافیها نیز با محدودیتهای شدید مواجه شدند.
حدود ۶۰۰ صرافی عملاً تعطیل شدهاند. قبل از فرزین، روزانه ۲۰ تا ۳۰ میلیون دلار اسکناس در صرافیها معامله میشد. اما سیاست تمرکز عرضه ارز در مرکز مبادله، همراه با افزایش کارمزدها و بروکراسی، تقاضا را به بازار آزاد کشاند. واردکنندگان برای تأمین ارز به مشکل خوردند و هزینه بوروکراسی ارزی به قیمت کالاها منتقل شد و تورم بیشتر شد.
سال ۱۴۰۳ تا پاییز ۱۴۰۴: رکوردهای پیاپی دلار و سقوط آزاد ریال
از مرداد ۱۴۰۳ دلار دوباره رو به افزایش گذاشت. در پاییز ۱۴۰۳ از کانال ۷۰ هزار تومان، سپس ۸۰ و در زمستان از ۹۰ هزار تومان عبور کرد. فروردین ۱۴۰۴ دلار از ۱۰۵ هزار تومان رد شد. مهرماه به ۱۱۸ هزار و در آذر ۱۴۰۴ از ۱۲۱ هزار تومان نیز عبور کرد. در این مدت، فرزین همان موضع قبلی را حفظ کرد: «نرخها واقعی نیستند». اما بازار آزاد مسیر خود را رفت.
بانک مرکزی انتشار آمارهای کلیدی اقتصادی را نیز متوقف کرده بود. پس از سه سال، در آذر ۱۴۰۴، آمارهای تورم منتشر شد و نشان داد که تورم سال ۱۴۰۱، ۵۳.۱٪ و سال ۱۴۰۲، ۴۷.۴٪ بوده است. تورم سال جاری نیز از ۳۴.۶٪ در فروردین به ۴۱٪ در آبان رسید. بانک مرکزی خود اعلام کرد این افزایش ناشی از رشد نرخ ارز و نقدینگی است – دو مؤلفهای که در حوزه عملکرد خود بانک قرار دارد.
نقد کارشناسان: سیاستهای غلطی که اقتصاد را بیثبات کرد
امروز اقتصاد ایران با بازدهی ۱۹۶ درصدی دلار آزاد در دوره فرزین، سکههای چند صد میلیونی و تورمهای ۵۰ درصدی مواجه است. کارشناسان میگویند:
۱. انکار واقعیتهای بازار و چندنرخی نگه داشتن ارز، بزرگترین خطا بود.
۲. ایجاد سامانههای متعدد ارزی، به جای ایجاد یک بازار شفاف، باعث تشدید رانت شد.
۳. حذف شبکه رسمی صرافیها، باعث سوق دادن مردم به بازار آزاد و تلگرام شد.
۴. پنهانکاری آماری، اعتماد عمومی را تضعیف کرد و انتظارات تورمی را بالا برد.
۵. مدیریت ضعیف و سیاستهایی مانند حراج سکه از ذخایر طلای بانک مرکزی، باعث تضعیف منابع شد.
۶. اختلاف میان نهادها (مانند مصوبه واردات بدون انتقال ارز)، موجب تشدید فشار بر بازار آزاد شد و قیمت دلار ظرف چند هفته ۳۰٪ رشد کرد.
جمعبندی و راهکارها
برای خروج از این وضعیت، باید:
- واقعیتهای بازار پذیرفته شود و سیاست انکار کنار گذاشته شود.
- نظام چندنرخی حذف و بازار ارز یکسانسازی شود.
- صرافیها احیا و عرضه رسمی ارز تسهیل شود.
- آمارها شفاف و بهموقع منتشر شود.
- نقدینگی کنترل و کسری بودجه بدون استقراض حل شود.
- استقلال بانک مرکزی تقویت و مدیران متخصص منصوب شوند.
- سیاستگذاری ارزی با اجماع کارشناسی انجام شود.
- ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصاد برگردد.
فرزین با وعده ثبات آمد، اما عملکردش به بیثباتترین دوره ارزی تاریخ معاصر ایران انجامید. اکنون وقت آن رسیده که با اصلاح خطاهای بزرگ این دو سال، مسیر اقتصاد ایران به سوی ثبات بازگردانده شود. تغییر در رأس بانک مرکزی شاید آغاز این مسیر باشد، اما کافی نیست. البته من همیشه معتقد بودهام که تغییر صندلی شرط کافی نیست؛ آنچه سرنوشتساز است، تفکر درست و توانایی اجرای آن در عمل است. نمونهاش تجربه عبدالناصر همتی است که علیرغم درک دقیق مسائل ارزی و اقتصادی، فرصت لازم برای اجراییکردن رویکرد اصلاحی خود در دوره وزارتش را پیدا نکرد.
منبع:تحلیل بازار





