شکاف بهره وری در اقتصاد ایران

هم اشتغال و هم تولید

ECUARAN: آمار زمستانی در مورد سهم بخش های اقتصادی در تولید و اشتغال نشان می دهد که اقتصاد ایران با عدم تعادل ساختاری مزمن روبرو است. در حالی که بخش خدمات بالاترین اشتغال را دارد ، سهم آن از تولید ناخالص داخلی کمتر از سهم صنعت است.

به گفته اکوآران ، داده های مرکز آماری ایران در مورد سهم سه بخش اصلی اقتصاد (کشاورزی ، صنعت و خدمات) از تولید ناخالص داخلی و اشتغال در زمستان نشانگر عدم تناقض بین ساختار اشتغال و تولید در کشور است. از یک سو ، شکافی که نشان دهنده ضعف بهره وری نیروی کار در بخش های خدمات و کشاورزی است و از طرف دیگر ، نشان دهنده ناکارآمدی سیستم آموزش و سیاستهای توسعه در اجرای نیروی کار به نیازهای اقتصاد ملی است.

تمرکز اشتغال بر روی خدمات ، تمرکز تولید در صنعت

براساس این آمار ، در زمستان ، سهم بخش خدمات از اشتغال ۴.۹ درصد بوده است ، در حالی که سهم آن از تولید ناخالص داخلی تنها ۴.۹ درصد تخمین زده می شود. این تفاوت ۴.۳ درصد نشان دهنده بهره وری نسبتاً پایین در این بخش است. به عبارت دیگر ، هر شخصی که در بخش خدمات کار می کند نسبت به همتایان خود در صنعت تولید کمتری دارد. با این وجود لازم به ذکر است که این نتیجه گیری قطعی نیست و تنها یکی از برداشت های احتمالی چنین اختلاف است. این وضعیت معمولاً در اقتصادهای در حال توسعه مشاهده می شود که بخش خدمات عمدتاً مبتنی بر فعالیتهای خرد ، غیر رسمی یا کم درآمد است و از فناوری و سرمایه کافی برخوردار نیست.

از طرف دیگر ، این صنعت بیش از ۵ ٪ از تولید را تولید کرده است که تنها ۲.۵ درصد از کارمندان این کشور است. این نسبت قابل توجه نشان دهنده بهره وری بالاتر در این بخش است که می تواند تا حدی ناشی از تمرکز سرمایه ، فناوری و زیرساخت ها در صنایع بزرگ ، به ویژه در بخش هایی مانند پتروشیمی ، فولاد و خودرو باشد. اما در عین حال ، این نشان می دهد که ظرفیت های شغلی در این بخش به اندازه کافی گسترش نیافته است و جذب منابع انسانی گسترده تر امکان پذیر نیست. البته توجه به این نکته حائز اهمیت است که در تولید صنعت ، نفت نیز شامل می شود که بیشترین سهم را دارد ، اما از طرف دیگر و در بخش اشتغال صنعتی ، کارمندان نفت تعداد محدودی دارند. بنابراین ، برای دستیابی به یک نتیجه مطمئن تر در بهره وری این بخش ، باید سهم اشتغال آن بدون روغن نیز اندازه گیری شود.

کشاورزی ؛ یک قسمت کوچک ، کم کلید و کم کلید

بخش کشاورزی ، مانند گذشته ، در برابر سهم نسبتاً بالاتری از اشتغال (۴.۹ ٪) کمی در تولید (۴.۹ ٪) کاهش یافته است. این شکاف ۳.۵ ٪ دوباره بر بهره وری کم این بخش تأیید می کند. عوامل بی شماری ، از جمله واحدهای خرد ، محدودیت منابع آب ، وابستگی به شرایط آب و هوایی و عدم نوسازی فناوری در زنجیره تأمین در ادامه این وضعیت نقش داشته است. این ساختار ، به ویژه در استان های کمتر توسعه یافته ، همچنین علت ثبات فقر روستایی و مهاجرت به شهرها بوده است.

نتیجه این داده ها یک مدل توسعه ناهموار در اقتصاد ایران را نشان می دهد. از یک طرف ، منابع انسانی ، به ویژه جوانان ، عمدتاً به بخش خدمات جذب شده اند که راندمان کمتری دارد و از طرف دیگر ، بخش هایی که ظرفیت تولید بالاتری دارند ، ظرفیت اشتغال کافی ندارند یا نتوانسته اند آن را فعال کنند. این وضعیت نه تنها مانعی برای افزایش سطح بهره وری کل اقتصاد است بلکه باعث نابرابری درآمدی ، زباله های منابع انسانی و فرسایش سرمایه اجتماعی می شود.

راه حل این ناسازگاری فقط با تزریق منابع مالی یا سیاست های پشتیبانی جبرانی امکان پذیر نیست. اصلاحات ساختاری در سیستم آموزش و مهارت ، تسهیل محیط تجاری برای صنایع کوچک و متوسط ​​و توسعه زنجیره ارزش در کشاورزی و خدمات پیشرفته می تواند راه را برای تطابق بهتر بین ساختار اشتغال و تولید هموار کند. در غیر این صورت ، شکاف بهره وری موجود به یک عامل پایدار در رکود اقتصادی و عقب ماندگی اقتصادی تبدیل خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *