خبرگزاری Tasnim ، سعید شیری:دوران امام باکر (ع) دوره ای پر از اختلافات فکری و ظهور فرقه ها و سنت های مختلف مذهبی بود. در چنین شرایطی ، امام باکر در توضیح و توضیح صحیح مفاهیم دین نقش بسیار مهمی و تأثیرگذار ایفا کرد. در روشهای علمی و منطقی ، وی به بسیاری از ابهامات و شبهات زمان پاسخ داد و مبانی درک صحیح آموزه های اسلامی را تثبیت کرد ، به طوری که دانشمندان و پیروان Ahlul -Bayt فواید بزرگی را به دست آوردند.
امام باکر (صلح بر او) با استفاده از روشهای استدلال مبتنی بر استدلال و منطق ، مفاهیم پیچیده مذهبی را با زبان قابل درک به عموم ارائه می داد. این روش علاوه بر پاسخ به شک و تردیدها و اختلافات فکری ، وحدت و انسجام فکری را بین پیروان آن ایجاد کرد. وی با ارائه تعاریف دقیق و شفاف از مفاهیم ، او به درستی مبانی فقه و تفسیر را توضیح و توضیح داد. این تلاش ها باعث شده است تا تفسیرها و فقه اسلامی از طریق پایه های ارائه شده توسط امام باکر (AS) توسعه و تکامل یابد و یک مرجع قابل اعتماد برای مسلمانان باقی بماند.
این ویژگی های امام پنجم ما بود که او توسط خدا “باکر” خوانده می شد. جبیر بن عبدالله انصاری ، از همراهی پیامبر (صلح بر او) ، که خداوند برای درک امام محمد باکرر به او داد ، به نقل از مسجدی در مدینه که رسول خدا به او گفت: “پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) علم دانش یک گاو است“یعنی” ، شما مردی از نسل من را خواهید فهمید که نام او نام من و صورت من است ، و علم را مانند شکافت می شکند“.” (آل -کافی ، جلد ۱ ، ص ۴۶۹)
“باکر” به عربی به معنای عمیق و کامل بودن است. مثل کسی که چیزی را برای ورود به داخل می شکند. بنابراین “Yarabi al -‘almi al -baqra” به این معنی است: برای شکستن علم و آشکار کردن درونی و عمق آن و دستیابی به حقایق و اربابان آموزش.
اما برای توضیح و توضیح اینکه چرا امام باکر (ص) “تقسیم علم” خوانده می شود ، ما باید به تاریخ زندگی آنها و عمل آنها منتقل شویم و به این سؤال پاسخ دهیم که امام چه کاری انجام داده است که آنها را لقب داده اند. برای پاسخ به این سؤال ، لازم است بدانیم که در زمان امام باکر ، جامعه اسلامی در چندین موقعیت درگیر بود:
۱. احیای سنت و سنت های نبوی
در پی مرگ پیامبر (صلح و نعمت خداوند بر او) ، به ویژه در زمان سلطنت سه خلیفه ، سیاست هایی برای جلوگیری از نوشتن و انتشار سنت های نبوی اتخاذ شد. این اقدامات با هدف جلوگیری از انتشار احادیث که می توانند مشروعیت خلافت را زیر سوال ببرند ، انجام شد. ممنوعیت ها در طی خلافت عمر بن عبدالعزیز تا حدودی کاهش یافته است ، اما تأثیرات آن برای مدت طولانی باقی مانده است. امام باکر (ص) این آموزش را به رسمیت شناخت و صحیح را از ساگیم جدا کرد و بنیانگذار دانشکده فقه Ahl al -bayt شد. در این فضای محدود ، امام محمد باکر (ص) از فرصت های موجود برای احیای سنت نبوی و آموزش آموزش اسلامی استفاده کرد. وی بنیادهای دانشمند Ahl Al -Bayt را با آموزش دانشجویان برجسته مانند محمد بن مسلمان ، ابو باسیر ، نوار ابن مووویا و سایر دانشجویان بنا کرد. این دانش آموزان نقش مهمی در جمع آوری و گردآوری احادیث داشتند.
یکی از مهمترین اقدامات در این دوره ، تدوین “اصول ارباما” “چهارصد” بود. مجموعه ای از چهارصد کتاب حدیث که توسط دانشجویان امام باکر و سرو نوشته شده است. این آثار به منابع اصلی کتابهای حدیث بعدی مانند “Kafi” ، “Taqib” و “I la yazra al -fiqhiyyah” تبدیل شدند. این اقدامات منجر به شکل گیری جنبش علمی در دوران امام صدیق شد و منجر به ادغام فقه شیعه و مکتب کلامی شد.
۲ .. مبارزه با غولیس
امام باکر همچنین با پدیده اغراق و تحریف در احادیث روبرو شد. وی با رد احادیث های جعلی و توضیح معانی صحیح سنت ها در تصفیه آموزه های اسلامی نقش مهمی ایفا کرد. او صریحاً به دنبال افرادی مانند ابو مانسور آجلی و نفرین آنها بود. ابوسور آژالی با افکار اغراق آمیز خود ، محمد ابن حنافیه را به درجه الوهیت بزرگ کرد و پیروان را جمع کرد. امام باکر (ص) با رد این عقاید ، اعتقادات شیعه را حفظ کرد. امام دستور داد که همراهان و دوستداران آنها باندهای اغراق آمیز و اغراق آمیز مانند Yafra Bin Said و بیان بن سامان را اغراق کنند. این افراد سعی کردند با سوءاستفاده از سنت های امام باکر و نسبت دادن احادیث های جعلی به آنها ، شیعیان را به گروه های خود جذب کنند.
۳ ، احیای مدرسه تفسیری Ahlul -Bayt (AS)
در زمان امام محمد باکر (AS) ، تفسیرهای مختلف و گاه نادرست از قرآن متداول بود ، و این چالش به دلیل کنار گذاشتن Ahlul -Bayt al -slam در توضیح و تفسیر آیات قرآن و تمایل به تفسیر رأی بود. امام باکر (ص) توانست به دلیل وضعیت علمی و معنوی خود و به دلیل رابطه مستقیم آنها با پیامبر (صلح بر او) و پیامبر (صلح بر او) ، تفسیر اصلی و دقیق قرآن از قرآن را ارائه دهد. تفسیر آنها ، برخلاف برخی از تفسیرهای ظاهری و سطحی ، مبتنی بر دانش باطنی و عمیق آموزه های قرآنی بود.
ویژگی های تفسیر امام باکر این بود:
درونی و عمیق: امام باکر (ع) مفاهیم عمیق و معنوی آیات را توضیح داد ، نه تنها ظاهر و کلام قرآن.
توضیح موضوعات پیچیده: وی آیات مربوط به آموزه های کلامی ، اصول دین ، نبوت ، امامات و موضوعات اخلاقی را توضیح داد.
تصحیح پیامدهای نادرست: بسیاری از تفسیرهای تحریف شده یا نمایندگی های نادرست رد شدند.
تأسیس دانشکده تفسیر Ahlul Bayt: تفسیر آنها اساس تفسیرهای بعدی شیعه شد که همیشه به دنبال درک دقیق ، جامع و عمیقی از قرآن بودند.
به همین ترتیب ، امام باکر (ص) نقش مهمی در حفظ و ترویج درک صحیح قرآن ایفا کرد و در شکل گیری تفسیرهای معتبر و منسجم از ahlul -bayt نقش داشت ، که آثار او تا به امروز باقی مانده است.
۴. فصل های جدید فقه و مبانی معرفتی
قبل از امام محمد باکر (AS) ، فقه اسلامی عمدتاً ظاهراً احکام بود ، و بسیاری از جزئیات و فقه عمیق مورد غفلت قرار گرفتند. امام باکریر بحث و گفتگوهای مفصل در مورد احکام عبادت ، معاملات ، خلوص ، ناخالصی ، وراثت ، دیات و غیره را با روش دادن به فقه بحث کرد. به عنوان مثال ، در مورد “دعا” ، آنها به جزئیات وضو ، شرایط دعا و شیوه های آن می پردازند و آن را از طریق دانش آموزان خود منتقل می کنند. در زمینه “معاملات” ، آنها در مورد موضوعاتی مانند “Bea” ، “اجاره” ، “وام مسکن” و “شرکت” بحث کردند و سفارشات و شرایط دقیق هر یک را بیان کردند. در زمینه “خلوص و ناخالصی” ، آنها در مورد موضوعاتی مانند “حمام” ، “وضو” ، “شبح” ، “روح” و “فقه” توضیح دادند و قضاوت ها و شرایط دقیق هر یک را بیان کردند. این مباحث در کتابهای فقهی مانند “آلکفی” و “خلوص” گنجانده شده است. این رویکرد جامع و دقیق از امام باکر (ص) به فقه بنیانگذار فقه شیعه شد و توسط دانشجویان خود مانند امام صدیق (AS) تهیه شد.
همچنین در زمینه اعتقادات ، مسئله جبر و اقتدار ، ویژگی های خدا ، امامات ، رستاخیز ، علم امام و غیره. بر اساس آیات روایات قرآن و معتبر ، آنها تعاریف کاملی را ارائه دادند و از این مفاهیم جلوگیری کردند و در تفسیر دقیق ابهامات و تفاوت های موجود را برطرف کردند. توضیحات وی در این زمینه برای درک بهتر این موضوعات و جلوگیری از انحراف فکری بسیار ارزشمند و ارزشمند بود. امام باکر (ص) بر استدلال و استدلال تأکید کرد ، امام باکر (ص) دیدگاه جدیدی از علم امام ارائه داد. وی با توضیح رابطه بین علم امام و علوم الهی و همچنین نقش و موقعیت امام در راهنمایی و راهنمایی امت ، او به وضوح نشان داد که علم امام یک منبع نامتناهی از دانش و عمل است. در همین راستا ، وی نمونه ها و استدلال های دقیقی را برای توضیح مفهوم امامات و نقش آن در هدایت جامعه و هموار کردن راه برای درک عمیق تر و عمیق تر از این موضوع ارائه داد.
۵. ساختمان رسمی مدرسه AHL AL -Bayt
در زمان فشار سیاسی ، امام باکر (ص) به طور سیستماتیک محافل علمی و “مکتب اهل البیت” را ساخت و دانش آموزان زیادی را آموزش می داد. با یک رویکرد جدید و جامع ، این مدرسه به تدریج به یک موسسه محکم و منسجم تبدیل شد. در این محافل علمی ، موضوعات مختلفی مانند فقه ، اصول ، حدیث ، تفسیر ، الهیات و غیره مورد بحث قرار گرفت. امام باکر (ص) ، با تدریس و راهنمایی ، دانش و آگاهی را به دانش آموزان خود منتقل می کند و از این طریق نسلی از دانشمندان و مفسران برجسته را آموزش می دهد. این فرایند نه تنها به حفظ و انتشار آموزه های اسلامی کمک می کند ، بلکه به توسعه و گسترش اندیشه و تفکر در جامعه آن زمان نیز کمک می کند.
تأثیر این بنیاد علمی در زمان امام صدیق (ع) کاملاً مشهود است. دانش آموزانی که در دانشکده امام باکر (AS) به عنوان اساتید و طرفداران اندیشه Ahl Al -Bayt آموزش دیده بودند ، نقش مهمی در پیشرفت و تعمیق دانش اسلامی داشتند. اهمیت این دوره ایجاد یک فضای علمی و فکری است که راه را برای ظهور امام صدیق و سایر بزرگان Ahlul -Bayt هموار می کند. این بنیاد علمی پایدار ، در طول تاریخ علمی و فقه شیعه را آغاز کرده و تا به امروز میراث گرانبهایی برای جامعه اسلامی باقی مانده است.
پایان پیام/
منبع:تسنیم