ترس و امیدها پس از ماشه

دو مسیر برای پرونده هسته ای ایران ؛ روحانی

همانطور که انتظار می رفت ، پیش نویس قطعنامه ارائه شده توسط روسیه و چین برای جلوگیری از بازگشت خودکار تحریم های بین المللی علیه ایران نتوانست آراء لازم را بدست آورد. نتیجه برای پیش نویس ها غیر منتظره نبود. اما با این خط مشی ، آنها می خواستند همزمان دو پیام را به دو طرف ارسال کنند.

اول ، برای القاء ایران ، آنها تمام تلاش خود را برای حمایت از ایران و جلوگیری از بازگشت تحریم ها انجام داده اند. پیام دوم ، شاید مهمتر ، پیام به جامعه بین المللی بود که دو کشور ، چین و روسیه ، مشروعیت اقدامات سازمان ملل را در روند تحریم ها به رسمیت شناخته و مرتکب کرده اند. این امر از چشمان یکی از تحلیلگران مدرسه بروکینگز دور نماند و او با اشاره به این رفتار با طنز نوشت. [ارائه پیش‌نویس] به معنای تأیید ضمنی همان حق است که ظاهراً [غیرقانونی دانسته] آنها با آن مخالفت کردند. ”

دو مسیر برای پرونده هسته ای ایران ؛ “تعامل” روحانی علیه “مقاومت” جلییلی

ECUARAN: اجرای مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم ها بار دیگر دو چهره اصلی را در مورد هسته ای ایران جمع کرده است. حسن روحانی ، معمار براجام و سعید جلییلی ، که نام وی به شش قطعنامه شورای امنیت گره خورده است. این بار میدان نبرد اتاق های محرمانه شعله نیست بلکه فضای رسانه ای و دعوت به بحث و گفتگو است که می تواند دو استراتژی را در سیاست خارجی ایران منعکس کند: تعامل یا مقاومت.

از ابتدا ، باید اعتراف کنم که در شرایط فعلی ، این مقاله هیچ راه حل یا توصیه ای برای سیاست گذاران کشور ندارد – اگرچه آنها مدیون نبوده اند و توصیه های اقتصاددانان نیستند – اما مخاطب این مقاله جوانانی است که ممکن است نامناسب و ناامید و امیدوار کننده از شرایط و مشکلات موجود باشند. این مقاله دعوت به دیدن توانایی ها و قابلیت های اقتصاد ایران است و نشان می دهد که اگر چرخش منطقی در اقتصاد کشور حاصل شود ، امید به تعمیر و بهبود بسیار زیاد خواهد بود ، بنابراین امید باقی می ماند. این مقاله به همراه امیدها نیز بر نگرانی های جدی در مورد خطرات ناشی از تهدید اقتصاد و آینده کشور در یک موقعیت ، تمرکز دارد.

اقتصاد ایران یک شیر زخمی است که با وجود خونریزی شدید هنوز زنده است و قادر به بازگشت به روزهای خوب خود است. از آنجا که روز پس از برداشتن یا تعلیق بین المللی ، شک ندارید که اقتصاد ایران با تکیه بر منابع طبیعی ، موقعیت ژئوپلیتیکی و ظرفیت انسانی ، می تواند به سرعت مسیر بازسازی ساختاری و توسعه زیرساخت ها را دنبال کند. ما در زمینه نفت و پتروشیمی توانایی های بالایی داریم. دستیابی به اهداف تولید ۱.۵ میلیون بشکه نفت و ۵ میلیون تن محصول پتروشیمی ، به ترتیب ، ۲ میلیارد دلار نفت و ۲ میلیارد دلار در صنعت پتروشیمی در برابر محاسبات سازمان برنامه ریزی و بودجه امکان پذیر است. نتیجه این سرمایه گذاری ها به عنوان افزایش حدود ۵ میلیارد دلار در درآمد سالانه مورد انتظار است ، بنابراین مشکلی در تأمین منابع لازم برای این حجم سرمایه گذاری وجود نخواهد داشت.

درست است که بی طرفی ، بیمه ، بازنشستگی و تأمین اجتماعی این بانک باعث شده است که این موسسات نتوانند به خوبی تسهیل و ارائه تعامل مالی را انجام دهند ، اما هزینه های حل مشکلات بخش مالی قابل توجه نیست. تعداد کل بانک های کشور با تخمین مرکز تحقیقات Drake با ۲ میلیارد دلار برطرف می شود. از طرف دیگر ، کل این رقم که یک صندوق بازنشستگی ملی از دولت طلبکار است ، حدود ۲ تلاش است. اگر این رقم را با بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی ، که تقریباً یک هزار نفر است ، قرار دهیم ، بخش مالی با حدود ۲ میلیارد دلار بازیابی می شود. من تأکید می کنم که این رقم را می توان به راحتی در شرایط بین المللی مطلوب برای اقتصاد ما تهیه کرد.

راه حل های زیادی در زمینه برق در زمینه برق وجود دارد که در بحران است و استفاده از سوخت نامناسب است که سالانه ده ها هزار نفر را در کلانشهرهای این کشور می کشد. اول ، لازم به ذکر است که در بخش برق ، بهره وری نیروگاه های حرارتی در ایران تنها ۲ ٪ است. با این حال ، در بسیاری از کشورها ، این تعداد بالاتر از ۵ ٪ است. همچنین ، ۵ ٪ از کل برق تولید شده در فرآیند انتقال و توزیع از بین می رود. اگر این کار را علاوه بر استثمار نسبتاً کوچک از شرایط جغرافیایی مطلوب برای استفاده از انرژی خداوند -اضافه کنیم و حدود ۲ میلیارد متر مکعب گاز سوخته را در فرآیند تولید روغن اضافه کنیم ، ما از چهره های نجومی دریافت خواهیم کرد که با سرمایه گذاری صحیح می توان از آنها جلوگیری کرد. برای توسعه زیرساخت های لازم در زمینه برق و غلبه بر عدم تعادل عرضه و تقاضا که بر اقتصاد ما فشار آورده است ، اگر همانطور که یک مقام صنعت برق اعلام کرده است ، فقط ۱ میلیارد دلار سرمایه گذاری در نیروگاه ملی است. اما اگر علاوه بر بخش برق ، کل فرایند را در نظر بگیریم ، بعید است که بیش از ۵ میلیارد دلار در این منطقه غلبه کنیم. رقمی که در شرایط معمول برای اقتصاد ما واقعاً مشکل ساز نخواهد بود.

در محیط ، واقعیت این است که بحران هایی مانند فرونشست زمین ، کاهش آب زیرزمینی ، آلودگی هوا و تخریب جنگل هزینه های پنهان و فاجعه بار را بر اقتصاد کشور تحمیل کرده است. با این حال ، در این زمینه ، اگر نه همه مشکلات ، اما بخش بزرگی از آنها قابل حل است. در صدر این مشکلات ما بحران آب داریم ، اما مدیریت بحران آب همچنین به پروژه هایی مانند آبیاری مدرن ، بازیافت آب ، کنترل برداشت غیرقانونی و پالایشگاه های صنعتی نیاز دارد که حداقل ۵ میلیارد دلار قابل حل است.

هزینه کل اقدامات ذکر شده بیش از ۵ میلیارد دلار است. با توجه به قابلیت های اقتصاد ما ، تهیه این رقم برای کشور در شرایط مطلوب بین المللی دشوار نخواهد بود. می توان ادعا کرد که در حقیقت ، این توانایی های قابل توجه اقتصاد ایران باعث شده است که بدخواهان و دشمنان کشور تحریک و توطئه را تحریک کنند ، و گاهی اوقات دوستان و رهبران به توانایی های خود تبدیل می شوند و اقداماتی را انجام می دهند که به درستی درک نشده است. منظور من هزینه های مستقیم تحریم ها نیست که ۵ میلیارد دلار تخمین زده می شود ، این بدان معنی است که هزینه اقدامات خطرناک که ممکن است در نگاه اول دیده نشود. من این ریسک پنهان را می نامم و خطر خطای استراتژی یا استراتژی را به خطر می اندازد.

خطر خطای استراتژیک یا استراتژیک که باید در طول دوره Passims از آن مراقبت شود ممکن است به دلیل سه خطای استراتژیک رخ دهد ، و این نگرانی وجود دارد که هزینه های جبران ناپذیری به اقتصاد کشور وارد شود. اولین مورد خطای پیش بینی بازار و فروش نفت است. واقعیت این است که علیرغم تهدیدات ترامپ برای به حداکثر رساندن فشار ، ما از زمان ورود وی به قدرت و به ویژه در دوره منتهی به ژوئیه شاهد افزایش فروش نفت ایران هستیم. با این پیشینه ، ممکن است به اشتباه فرض شود که در طول دوره ، با وجود افزایش محدودیت های بین المللی ، شاهد فروش زیاد نفت خواهیم بود. خطای دوم رفتار چین در دوران پیسش است. تمرکز صادرات نفت ایران در یک بازار خاص ، چین کاملاً خطرناک است. با دسترسی ایران به مشتریان سنتی آسیایی و اروپایی به دلیل یا محدود کردن تحریم ها ، چین به تنها خریدار نفت خام ایران تبدیل شده است. اگر هزینه های دیپلماسی مبتنی بر اقتصاد چین و تغییر موقعیت چین تغییر کند ، ممکن است اقتصاد ما در معرض شوک جدی و کشنده باشد. سرانجام ، باید خطای استراتژیک در درک کامل همراهی همه ذینفعان و افراد داخل کشور ذکر شود.

کاملاً قابل تصور است که با فاصله قابل توجهی بین ظرفیت های بالقوه و شرایط و مشکلات موجود ، انسجام سیاسی و حمایت از سیاست های خارجی کشور را تضعیف می کند. اگر این خطرات به درستی انجام شود و یک استراتژی معقول برای بهبود شرایط بین المللی در نظر گرفته شود ، می توان از این ملاحظات برای آینده ای روشن برای کشور ، به ویژه جوانان این مرز و بوم امیدوار بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *