بحران شیطان برای حداقل بقا

بحران‌سازی شیطان برای بقای حداقلی

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم اقدام اخیر رژیم صهیونیستی در به رسمیت شناختن سومالیلند نشان دهنده اوج سرخوردگی و سردرگمی این رژیم در مواجهه با انزوای روزافزون بین المللی است. این حرکت نامتعارف در چارچوب سیاست خارجی یک رژیم سرکش، در واقع دو هدف اساسی استراتژیک را آشکار می کند که اولین مولفه آن فرار از انزوا است. هدف اصلی و فوری چنین اقداماتی تلاش برای خروج از انزوای بین المللی است که به دلیل جنایات مکرر و مستند در غزه و نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر بر تل آویو تحمیل شده است.

این انزوا دیگر محدود به کشورهای اسلامی یا سازمان ملل نیست. بلکه اعتراضات گسترده در پایتخت های غربی و تغییر افکار عمومی جهانی، فشار سنگینی بر ساختارهای سیاسی این رژیم وارد کرده است.

رژیم صهیونیستی با ورود به پرونده‌های جدید ژئوپلیتیکی و برقراری روابط با بازیگران حاشیه‌ای یا مناطق مورد مناقشه – مانند سومالی لند یا اخیراً تمرکز بر تایوان که تمایل به همسویی با بلوک‌های ضد چینی را نشان می‌دهد – سعی در ایجاد مرزهای جدید دارد تا از انزوای خود در سطح جهانی بکاهد. با این حال، این تلاش ها محکوم به شکست هستند.

خشم جهانیان از ماهیت و عملکرد صهیونیسم بین المللی یک پدیده سیاسی موقت نیست، بلکه یک موضع اخلاقی است که با هر اقدام تهاجمی جدید، بیشتر تثبیت می شود. ارتباط با یک منطقه خودمختار به رسمیت شناخته نشده تنها ابعاد سرکش رژیم را نشان می دهد، نه قدرت دیپلماتیک آن.

هدف دوم که بعد ژئوپلیتیکی عمیق تری دارد، مربوط به ایجاد بحران های راهبردی در نظام بین الملل است. تل آویو به خوبی می داند که با تداوم مقاومت فلسطین و تشدید جنایات جنگی، توجه جهان همچنان معطوف به فلسطین است. از این رو، سیاستمداران آن به دنبال راهی برای ایجاد هرج و مرج جایگزین هستند.

هدف آن بهره گیری از ظرفیت ژئوپلیتیک این بحران های جدید برای تثبیت جایگاه خود در معادلات جهانی است. به گفته تحلیلگران، صهیونیسم با دامن زدن به اختلافات ارضی در نقاط مختلف جهان – از شاخ آفریقا تا دریای چین جنوبی – به دنبال منحرف کردن توجه افکار عمومی و دولت ها از بحران های جاری در فلسطین است و در عین حال خود را به عنوان یک «عامل اساسی» برای برقراری تعادل در مناطق مورد مناقشه معرفی می کند.

این استراتژی که مبتنی بر «ایجاد بحران برای بقا» است، رژیم را به یک بازیگر فعال اما صرفاً مخرب در صحنه جهانی تبدیل کرده است. این رویکرد به جای ایجاد صلح و امنیت در منطقه یا جهان، به سادگی نقاط کور راهبردی جدیدی ایجاد می کند که خود رژیم در آینده نزدیک باید با آنها دست و پنجه نرم کند. در نهایت، چنین سیاست هایی ماهیت واقعی صهیونیسم را آشکار می کند: یک نیروی انقلابی جهانی که بقای خود را در تولید بی ثباتی می بیند.

انتهای پیام/

منبع:تسنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *