چه کسی اصلاح قیمت انرژی را پرداخت می کند؟

چه کسی اصلاح قیمت انرژی را پرداخت می کند؟

یک سوال مهم در کشور این است که اگر قیمت انرژی اصلاح شود ، چه گروه هایی را برای پرداخت آن پرداخت می کنند. دولت ، فواید آشفتگی انرژی یا مردم عادی؟ به عنوان مثال ، اگر دولت بخواهد قیمت بنزین را برای تحقق رهبری کند ، آیا مردم باید تمام پول را بپردازند و به جای بنزین بنزین ، ۲۰۰۰ تومان یا ۵۰۰۰ دلار مصرف کنند ، یا باید دولت یا ذینفعان با تغییر رفتار خود مقداری از هزینه ها را بپردازند؟

طبیعی است که اگر هزینه فقط به مردم تحمیل شود و دولت همچنان به گذشته رفتار کند ، مشاغل فعلی و بنابراین امور کشور متوقف می شود. زیرا بیشتر اتومبیل ها و وسایل نقلیه به دلیل افزایش ناگهانی هزینه ها بدون فکر کردن در مورد درآمد آنها مختل شدند. دولت آنقدر کسری بودجه دارد که به دنبال از بین بردن یارانه ها است و از آن متنفر نیست تا بتواند زندگی خود را انجام دهد. شرکت های سودمند نیز در اثر این اجاره عظیم به شدت آسیب خواهند دید. از آنجا که آنها تجارت خود را بر اساس اجاره فوق تعریف کرده اند و تغییر هزینه ها در یک زمان باعث شوک آنها می شود و ممکن است نتوانند خود را به راحتی هماهنگ کنند. مگر اینکه حداقل مشکلات بوروکراتیک و دسترسی به بازارهای خارجی آنها برطرف شود ، که در حال حاضر از دسترس خارج است. بنابراین با شرایطی که داریم ، اگر در سیاست اقتصادی و بین المللی کشور هیچ وقایع جدی وجود نداشته باشد ، به نظر می رسد همه چیز قفل شده است. از آنجا که مردم نمی توانند چنین هزینه بزرگی را که بازی نکرده اند بپردازند.

سؤال این است که آیا این نمی تواند چنین باشد و می تواند یک راه حل به تدریج از بین برود. به نظر من جواب مثبت است ؛ در صورت ذکر شرایط قبل از ذکر شرایط ، باید توجه داشت که این تعداد به دلیل سیاست های اشتباه در گذشته بوده و تحریم ها به این مشکل اضافه شده است. هنگامی که هفتم ماجلیس به تثبیت قیمت حامل های انرژی در سال ۲ رای مثبت داد ، وی می دانست که تورم حدود ۲ درصد در سال است ، هیچ یک از متخصصان اقتصادی مجلس نه تنها به تصمیم اعتراض نکردند ، بلکه آن را تشویق کردند ، در حالی که متخصصان اصلی هشدار دادند.

دولت خاتامی که در اواخر دوره خود سپری شد ، به آن توجه نکرد و از آن زمان بحران برق ، گاز ، بنزین و بنزین و سایر حامل های انرژی آغاز شد و سرانجام حتی در کسری بودجه کشور ظاهر شد و امروزه به حدود ۲ درصد رسید. ما اکنون در شرایطی قرار داریم که قیمت هر لیتر بنزین در کشور حدود ۲ سنت و بنزین رایگان باشد ، در حالی که در کشورهای همسایه ، هر لیتر بنزین حدود ۱ سنت است.

طبیعی است که در این شرایط ، اقتصاد نمی تواند طبیعی باشد و از یک طرف با بحران بسیار جدی فساد و اختلال در قیمت های تعادل در بازارهای مختلف کشور روبرو است. یکی از تأثیرات قیمت بنزین و بنزین ، صنعت خودرو است که همچنان در یک وضعیت نامطلوب فعالیت می کند. اتکا به فروش نفت در طی پنج سال گذشته و تأکید بر خودکشی ، صنایع کشور را غیر ضروری کرده و هزینه های عظیمی را به مردم تحمیل کرده است. به این ترتیب که بیش از ۵ ٪ از مردم فقر بوده اند و صنعت و کشاورزی که قرار بود رشد کنند و خودکفا شوند ، آنها کم ارزش و غیرقانونی شده اند ، با هزینه تولید آنها بسیار بالاتر از مشابه در کشورهای همسایه ، و مردم مجبورند هزینه خرید کالاها و خدمات بیشتری را تحمل کنند. در نتیجه ، منابع مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند و دولت تحت تأمین حداقل ها خم شده است. زیرا نمی تواند هزینه های فعلی خود را تأمین کند. بنابراین شما باید به یک راه حل فکر کنید. چند مورد برای اصلاح چیزها باید اتفاق بیفتد:

اول ، سیستم حاکمیت می پذیرد که رویکرد خود را تغییر دهد ، به علم اقتصاد احترام بگذارد و رفاه جامعه را برای اولین سیاست دولت در اولویت قرار دهد.

دوم ، دولت باید برای مبادله با بازارهای بین المللی با جهان غرب ، به ویژه ایالات متحده آشتی کند.

سوم ، هزینه اصلاح قیمت انرژی باید به درستی به دولت ، بنگاه ها و مردم توزیع شود.

منظور من تغییر رویکرد به سیاست گذاری برای بهبود شرایط اقتصادی در اولویت سیاست کشور است. در این صورت ، مشکلات تجارت خارجی ، نحوه اداره بانک ها و کنترل تورم و غیره از اهمیت جدی برخوردار خواهد بود و راه حل مناسب تدوین می شود. در مورد دوم ، آشتی با غرب بدان معنی است که روابط با کشورهای غربی به عنوان شرق طبیعی می شود. از آنجا که تجربه ثابت کرده است که بدون روابط عادی با کشورهای جهان ، به ویژه غرب ، توسعه و پیشرفت حاصل نمی شود. زیرا سیستم مالی جهان تحت کنترل غرب است و پول قدرتمندی را اداره می کند.

بنابراین ، برقراری ارتباط با بازارهای محدود نمی تواند فعالیت های اقتصادی کشور را بهبود بخشد و بنابراین نمی تواند سازماندهی شود. اگر دولت بخواهد سیاست های اشتباه گذشته را جبران کند ، طبیعی است که باید از مواضع قبلی خود عقب نشینی کند تا با مردم خود آشتی کند ، سپس با جهان و در رأس ایالات متحده آشتی دهد. اگر این دو مورد فوق تنظیم شود ، می توان انتظار داشت که اعتماد مردم به دولت به تدریج بازسازی شود و آنها مایل به پرداخت بخشی از هزینه های اصلاح قیمت ها باشند.

البته توزیع هزینه ها بین افراد و بنگاه ها نیاز به برنامه ریزی دارد. در این حالت ، می توان آن را نیز برای کاهش فشار بر مردم و بنگاهها برای کاهش تعرفه های گمرکی برای گسترش تجارت خارجی از یک سو برای ایجاد درآمد برای مردم ، آژانس ها و حتی دولت ، کاهش هزینه ها و تسهیل واردات کالا و فناوری و افزایش واردات و صادرات غیر صادرات و صادرات باز کرد. شرکت ها رقابت خود را تقویت می کنند. اگر موارد اول و دوم ، تغییر رویکرد برای اولویت بندی اقتصاد در سیاست گذاری کشور و همچنین تغییر رویکرد سیستم به روابط بین الملل با جهان غرب ، اجرا نشود ، این کشور به احتمال زیاد برای اقتصاد و به ویژه در قیمت انرژی ترتیب نخواهد داد.

منبع: دنیای اقتصاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: