به گفته خبرنگار فرهنگی آژانس خبری TASNIM ، انقلاب اسلامی انقلابی در ورود زنان به حوزه ادبیات و نقش و هویت جدید ایجاد کرد. در زیر سایه ادبیات مردسالاری ، زنان فرصت کمی داشتند تا صدای خود را برای مخاطبان بیاورند. آنچه از قلب تاریخ به ما رسیده است ، محدود به چند نام است. از ربیا در قرن چهارم گرفته تا زبه النیزا و چند نام دیگر که ممکن است برای بسیاری ناآشنا به نظر برسد.
ورود زنان به شعر زودتر از ادبیات داستانی بود. شاید این به دلیل هنر ایرانیان به عنوان میراث فرهنگی آنها باشد. ظهور شاعرانی مانند پروین اتسامی ، فروخشاداد ، سیمین بهبهانی ، تاهره صفره زاده و بعداً سیمین وهیدی جرات ورود به این زمینه را دارد و آثاری را ایجاد می کند که متعلق به خودشان است و از هویت یک زن ایرانی لذت می برند.
پیروزی انقلاب اسلامی زمینه آموزش زنان را فراهم کرد. به طوری که هر سال سهم قابل توجهی در دانشگاه ها به زنان اختصاص می یابد. این ، همراه با تحولات اجتماعی ، باعث شده است که زنان برخلاف گذشته ، صدای و هویت خود را در آثار خود داشته باشند.
۳۸ ٪ رشد در حضور زنان در زمینه ادبیات
طبق آمار انتشار ، به نظر می رسد که این نقش هر سال در حال رشد است و تأثیرات قابل توجهی در سالهای اخیر به نویسندگان زن اختصاص داده شده است. با توجه به تجزیه و تحلیل داده های مرکز سیاست داده ؛ در آغاز سال ۲۰۰۲ ؛ تعداد نویسندگان مرد در ایران ثبت شده است. در حالی که این برای زنان کمتر از دو هزار نفر بود. این روند در دهه ۱۹۹۰ شکل دیگری به خود گرفت و زنان توانستند جایگاه بهتری کسب کنند. در سال ۲۰۱۱ ، تعداد زنان در زمینه ادبیات برجسته تر شد و از دو هزار نفر در دهه ۱۹۸۰ امسال به ۶،۳۰۰ رسید.
این رشد بیش از سه بار حاکی از افزایش تدریجی حضور زنان در زمینه ادبیات و مشارکت بیشتر آنها در فعالیت های فرهنگی است. در همین مدت ، تعداد نویسندگان مرد نیز به میزان قابل توجهی افزایش یافته و به حدود ۲۸۰۰۰ رسیده است.
در نیمه اول دهه ۱۹۹۰ ، ما شاهد کاهش تعداد کلی نویسندگان هستیم. در این بخش متقاطع ، سهم مردان بسیار بیشتر است و تعداد آنها بیش از ۸۰۰۰ کاهش یافته است.
این پایدار نبود ، و پس از سال ۹۶ ، جهش قابل توجهی در آمار نویسندگان زن و مرد در کشور وجود داشت. در سال ۱۴۰۱ ، تعداد کل نویسندگان به حدود ۸۵،۰۰۰ رسیده است که نشان دهنده افزایش پنج برابر در مقایسه با ابتدای دوره است. در این میان ، سهم مردان ۵۳،۰۰۰ و سهم زنان حدود ۳۲،۰۰۰ است. می بینیم که پس از دو دهه ، سهم زنان از ۱۳ ٪ به حدود ۳۸ درصد افزایش یافته است.
از طرف دیگر ، زنان پس از پیروزی انقلاب نقش مهمی در عرصه اجتماعی پذیرفتند. شیوع جنگ تحمیل شده و پذیرش نقش هایی مانند امدادگران ، پرستار ، نیروی مردمی ، مراکز پشتیبانی و غیره ، باعث شد تا زنان عزت نفس خود را بازیابی کنند و در سالهای بعد ، این تجربیات را ارائه دهند که برای زن جدید ایرانی در نوع خود بودند.
از سوشون تا DA: چگونه زنان ادبیات ایرانی را تغییر دادند؟
در گفتگو با تاسنیم ، بازرگانان رضیه ، در مصاحبه ای با تاسنیم ، رشد زنان در حوزه ادبیات را در نتیجه دیدگاه امام به زنان شرح داد و گفت: پس از دوران مشروطه قبل از پیروزی انقلاب ، ادبیات ما ادبیات پدرسالار و حضور زنان بسیار کم بود. حتی در زمینه شعر که این حضور زودتر اتفاق افتاد. اما این روند به تدریج تغییر کرد و زنان به تدریج در دهه ۲۰ و ۳۰ وارد زمینه داستان شدند و داستانهای کوتاه را در مجلات آن زمان منتشر کردند.
وی گفت که حضور زنان به تدریج به شکل متفاوتی تبدیل می شود و آنها همچنین آثاری را در قالب رمان ها ایجاد می کنند ، و افزود: “برجسته ترین این نویسندگان می تواند خانم سیمین دانشوار باشد. اما پیروزی انقلاب ، نقطه عطفی برای زنان در ادبیات است. با انقلابی که در آن زمان پیدا کرد ، هویت و خود را از خود نشان نمی داد. زنان برجسته تر و آنها توانستند در سطح ملی شرکت کنند و پایگاه هایی مانند هنر را برپا کنند.
اما دستیابی به این موقعیت با هر کمیت و کیفیت برای زنان ساده حاصل نشد. مانیجه آرمین ، نویسنده جانباز ، در مصاحبه ای با تاسنیم ، به این سؤال پاسخ داد که چگونه زنان در دهه های گذشته توانستند جایگاه خود را در جامعه ادبی تحکیم دهند و گفتند: “هر تغییر اجتماعی که اتفاق می افتد همان چیزی است که اتفاق می افتد.” پیروزی انقلاب منجر به ایده تغییر و تغییر ایده زنان قبل از انقلاب شد. زنان در این مرحله نقش های مختلف اجتماعی را پذیرفتند و توانستند آثار درخشان را هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی ایجاد کنند. به طوری که شرایط امروز در زمینه ادبیات با ادبیات قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست.
تجزیه تک گله ای و دریچه های جدید را باز کنید
وی گفت: “زنان اکنون جای خوبی دارند ، اما می توانند روز خوبی را تبلیغ کنند.” جدا از بحث در مورد زنانگی در ادبیات ، آنها در این مدت نقش های جدی اجتماعی تری را پذیرفتند و گاهی اوقات این تجربیات را معرفی می کردند.
آرمین تکرار کرد: “من نمی خواهم با یک نگاه فمینیستی صحبت کنم ، اما واقعیت این است که زنان به دلیل جزئیات می توانند داستان نویس بهتری باشند.
نویسنده پیشگام با فعالیت های ادبی زنان قبل از انقلاب ادامه داد: زنان در دوره قانون اساسی نیز فعالیت های فرهنگی و ادبی داشتند ، اما تعداد آنها اندک بود و از طرف دیگر ، تاریخ در مورد آنها ساکت بوده است. این زنان عمدتاً فعالیت مطبوعاتی داشتند. اما این نقش پس از قانون اساسی کاهش یافت.
وی ادامه داد: در دوره پهلوی نیز زنانی بودند که در زمینه ادبیات کار می کردند ، اما تعداد کم آنها کم بود یا سطح کار آنها پایین بود. برجسته ترین چهره ای که در آن زمان نیز فعالیت می کرد ، خانم دانشوار بود. پس از انقلاب ، این نقش برجسته تر شد و علاوه بر رسانه ها ، شعر و داستانهای زنان توانستند جایگاه بهتری در تحقیقات دانشگاهی و ادبی داشته باشند.
آرمین در پاسخ به این سؤال که زنان در حال حاضر در حال ادامه این مسیر هستند ، افزود: “موانعی برای زنان وجود دارد ، اما اینها جنسیتی نیستند و همه کسانی هستند که در زمینه ادبیات کار می کنند.”
کمترین مزیت در حال رشد زنان در زمینه ادبیات ، تجزیه این فضا و افتتاح دریچه های جدید برای مخاطبان بود. این نویسندگان با انتخاب موضوع مناسب و ورود به موضوع در صدر بهترین آثار ادبی فروش کشور ، توانسته اند در طی چند دهه گذشته مخاطبان را با سلیقه های مختلف به خود جلب کنند. این تجربیات شامل موفقیت کتاب دا دا است که علاوه بر جذب مخاطبان جدید به ادبیات دفاع مقدس ، کلیشه های خاطرات و یک ساختار جدید را کاهش داده است.
با این حال ، به نظر می رسد که زنان راهی آسان برای تحکیم این موقعیت و ترویج آن ندارند. به طور خاص ، مخاطب سالها با مخاطبان دهه ۸۰ و ۹۰ متفاوت است و گزینه های دیگری برای انتخاب کار برای مطالعه دارد.
پایان پیام/
منبع:تسنیم