به عنوان علاقهمند به خودروهای آمریکایی در سال ۲۰۲۵، باید قدردان داشتههای فعلیمان باشیم. فکر کنید اگر روند برقی سازی و محدودیتهای سختگیرانه آلایندگی زودتر آغاز میشد، دهه ۲۰۲۰ به راحتی میتوانست به دورهای ضد خودروی پرقدرت تبدیل شود. با این حال، در حالی که بابت ادامه تولید ماشینهای جذاب و پرهیجان قدردانیم، اما بیشتر میخواهیم.
ما بازگشت بیشمار کلاسیکهایی را میخواهیم که روزگاری از دست رفتهاند. دلمان برای نامهایی تنگ شده که در دوران طلایی صنعت خودروسازی آمریکا معنا داشتند و میخواهیم همان نشانها دوباره بر بدنه خودروهای صفر کیلومتر بدرخشند. هرچند نام بردن از تمام خودروهای آمریکایی فقید امکانپذیر نیست، اما در این گزارش ۹ مدل را معرفی میکنیم که بدون تردید شایسته بازگشت هستند.
در این مقاله، مشخصات فنی خودروها مستقیماً از سوی خودروسازان مربوطه ارائه شدهاند و در مواردی که اطلاعات کارخانهای در دسترس نبوده، منابعی معتبر مانند Car and Driver، MotorTrend و سایر رسانههای تخصصی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
PONTIAC GTO
جی تی او در ابتدا در سال ۱۹۶۴ به عنوان یک پکیج تیونینگ برای پونتیاک تمپست لمانز معرفی شد، اما تنها سه سال بعد، توانست هویت مستقل خود را به عنوان یک مدل مستقل به دست آورد. نسل نخست جی تی او با همان طراحی کلاسیک بدنه موسوم به «coke-bottle» (بطری کُک) از میانه تا اواخر دهه ۶۰ میلادی شناخته میشود، اما در نسل دوم این فرم جای خود را به طراحی فست بک سنتی تر داد. شاخصترین نسخه نسل دوم، جی تی او (The Judge) بود که با مجموعهای از قطعات تقویتی و موتور قدرتمند Ram Air V8 به حجم ۴۰۰ اینچ مکعب عرضه میشد.
نسل سوم و چهارم جیتیاو چندان به یادماندنی نیستند، چرا که بحران سوخت دهه ۷۰ و قوانین سختگیرانه آلایندگی بر آنها سایه انداخت. به همین دلیل، محتملترین گزینه برای احیای دوباره، نسل پنجم جیتیاو است. کوپهای با طراحی ساده و جذاب است که در سال ۲۰۰۴ معرفی شد و بر پایه هولدن موناروی استرالیا ساخته شده بود. این خودرو ابتدا با پیشرانه ۵.۷ لیتری (LS1) V8 با قدرت ۳۵۰ اسببخار و گشتاور ۳۶۵ پوند-فوت عرضه شد و بعدها با موتور ۶.۰ لیتری (LS2) V8 به قدرت ۴۰۰ اسب بخار و گشتاور ۴۰۰ پوند-فوت ارتقا یافت.
Ford Escort RS Cosworth
این هاچبک داغِ همولوگیشن هیچوقت به بازار آمریکا راه پیدا نکرد. Escort RS Cosworth بهطور خاص برای بازار بریتانیا و اروپا در اوایل دهه ۹۰ میلادی ساخته شد تا فورد بتواند با آن در مسابقات رالی شرکت کند. فورد هر سال تعداد محدودی از این مدل را تولید میکرد تا الزامات سازندگان در کلاس Group A را برآورده کند؛ اما همین تعداد محدود کافی بود تا این خودرو که بین مردم با لقب «کاسی» شناخته میشد به یکی از افسانهایترین ماشینهای رالی Group A تبدیل شود.
همینقدر کافیست بدانید که این خودرو یک موتور توربوشارژ ۲ لیتری چهار سیلندر، سیستم چهارچرخ محرک، هندلینگ شبیه به کارتینگ و ظاهری کاملاً الهامگرفته از دوران طلایی رالی دهه ۸۰ داشت. حالا که Focus RS به عنوان هاچبک اسپرت شاخص فورد از همه بازارها کنار رفته، بازگرداندن Escort RS Cosworth آنهم نه فقط برای بازار اروپا، میتواند جای خالی یک هاچبک هیجانانگیز در رده پایه را پُر کند و دوباره علاقهمندان را به برندهای آمریکایی امیدوار کند.
Plymouth Duster
هرچند Duster را نمیتوان یک ماسلکار فراموششده دانست، اما در بسیاری از بحثهای خودروهای کلاسیک آمریکایی کمتر نامی از آن برده میشود. با این حال، برای ما Duster همان انتخاب ناب برای تجربه واقعی یک ماسلکار کلاسیک است. نام Duster نخستینبار در سال ۱۹۷۰ بهعنوان یک مدل مستقل معرفی شد و بر پایه Plymouth Valiant شکل گرفت. این کوپه دو در تا سال ۱۹۷۶ تولید شد و با پیشرانههای متنوعی عرضه میشد؛ از دو موتور شش سیلندر خطی (Slant-Six) گرفته تا موتور V8 معروف کرایسلر ۳۱۸.
اما شاخصترین نسخه، Duster 340 بود که همانطور که از نامش پیداست، مجهز به موتور V8 به حجم ۳۴۰ اینچ مکعب بود و حدود ۲۹۰ اسببخار قدرت و ۳۴۰ پوند-فوت گشتاور تولید میکرد. البته شرکت Plymouth در سال ۲۰۰۱ برای همیشه تعطیل شد، اما هیچ چیز برای ما جذابتر از این نیست که باز هم شاهد احیای این مدل نمادین باشیم؛ آن هم در قالبی مدرن و تهاجمی مانند Dodge Demon.
Chevrolet Monza
این یکی را احتمالاً کاملاً فراموش کردهاید کوپهای سابکامپکت بود که جنرال موتورز بین سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۰ تولید میکرد و بر پایه شورولت وگا ساخته شده بود. این خودرو در زمان خودش چندان محبوبیت پیدا نکرد، چون محدودیتهای مصرف سوخت در دوران موسوم به «دوران رکود خودروسازی» باعث شده بود حتی نسخههای V8 آن بیش از ۱۴۵ اسببخار قدرت نداشته باشند!
اما حالا که شورولت هیچ کوپه اسپرتی در سطح پایه در سبد محصولاتش ندارد، مونزا میتواند دوباره احیا شود و اینبار بهتر از همیشه باشد. ما پیشنهاد میکنیم یک کوپه کوچک و ساده با سقف ثابت که از موتور ۲.۷ لیتری توربوشارژ چهار سیلندر فعلی GM استفاده کند؛ موتوری که ۳۱۰ اسببخار قدرت و ۴۳۰ پوند-فوت گشتاور تولید میکند. اگر این پیشرانه برای دورگیری بیشتر و گشتاور کمتر (و البته با یک گیربکس دستی) بازتنظیم شود، بدون شک با استقبال بالایی روبهرو خواهد شد. بهویژه اگر هندلینگ شاسی آن مشابه محصولات پرفورمنس جدید جنرال موتورز باشد، این مونزا میتواند رقبای ژاپنی را در کلاس کوپههای اسپرت به چالش بکشد.
Ford Thunderbird
شاید مونزا را فراموش کرده باشید، اما بعید است کسی فورد تاندر برد را نشناسد. تاندر برد که اولینبار در سال ۱۹۵۵ معرفی شد، در ابتدا بهعنوان یک خودروی اسپرت تبلیغ میشد، اما خیلی زود به نماد کوپههای لوکس آمریکا تبدیل شد. این جایگاه تقریباً دو دهه ادامه داشت تا اینکه بحران سوخت از راه رسید و تقریباً تمام خودروهای جذاب آمریکایی را قربانی کرد.
نسل اول دلنشین تاندر برد، نسل دوم موسوم به «Square-Bird» با طراحی الهامگرفته از جتهای جنگنده و نسل سوم و چهارم با خطوطی زیبا و بیزحمت، امروز از محبوبترین کلاسیکهای نیمه قرن آمریکا بهشمار میروند. حتی نسل دهم با بدنه Super Coupe و تاندر بردهای نسل یازدهم که از پیشرانه جگوار بهره میبردند، این روزها در میان علاقهمندان دوباره محبوب شدهاند. بنابراین اگر فورد بخواهد یک کوپه لوکس جدید در حد و اندازه بامو سری ۶ بسازد و یک پیشرانه قدرتمند اکوبوست V6 در قلب آن بگذارد و دوباره نام تاندر برد را زنده کند، هیچکس ناراضی نخواهد بود!
Chevrolet Chevelle
قبلاً گفتیم که شورولت مونزا میتواند جای خالی یک کوپه اسپرت پایه را در سبد محصولات شورولت پُر کند، و حالا با حضور کوروت C8 در رأس این هرم، بهنظر میرسد یک جای خالی در میانه باقی مانده است. از آنجا که کامارو از سال ۲۰۲۳ از خط تولید خارج شده، تنها گزینه منطقی برای پُر کردن این خلأ، شورولت شِوِل است. شِوِل که اولینبار در سال ۱۹۶۴ معرفی شد، یک خودروی سایز متوسط بود که در دوران تولید خود تا سال ۱۹۷۷ در انواع بدنه شامل کوپه، سدان، استیشن عرضه میشد.
بهنظر ما طراحیهای نسل اول شِوِل کمتر از آنچه سزاوارش هستند، مورد توجه قرار گرفتهاند؛ اما بدون تردید شناختهشدهترین نسخه، شِوِل نسل دوم با طراحی فستبک است؛ با دماغه کوسهای مایل به جلو و خطوطی که هنوز هم جذابیت دارند. شاخصترین مدل این نسل، نسخه SS 454 بود که با موتور V8 به حجم ۴۵۴ اینچ مکعب عرضه میشد؛ در نسخه پایه ۳۶۰ اسببخار و در نسخه اختیاری ۴۵۰ اسببخار قدرت تولید میکرد.
Mercury Marauder
نام مارودر (Marauder) در واقع به اوایل دهه ۱۹۶۰ بازمیگردد؛ زمانی که این مدل بهعنوان یک خودروی فولسایز دو در و چهار در از سوی فورد عرضه شد. اما در این مطلب تمرکز ما بر نسل پایانی مارودر است که تنها دو سال، یعنی در ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ تولید شد. این خودرو از موتور ۴.۶ لیتری DOHC V8 استفاده میکرد؛ همان پیشرانهای که در خودروهایی مانند موستانگ Mach 1 آن دوره هم دیده میشد. این موتور در مارودر ۳۰۲ اسببخار قدرت و ۳۱۸ پوند-فوت گشتاور تولید میکرد که از طریق یک گیربکس چهار سرعته اتوماتیک به چرخهای عقب منتقل میشد. خلاصه بگوییم، مارودر یک هیولا خانوادگی تمامعیار بود.
اما ایده ما چیست؟ در حال حاضر فورد و لینکلن هیچ سدان تولیدی ندارند؛ چه برسد به یک سدان پرفورمنس. پس اگر برای یک روز مسئول برنامهریزی محصولات فورد بودیم، بدون شک نسل جدیدی از مارودر را با موتور ۵.۰ لیتری Coyote موستانگ و گیربکس ۱۰ سرعته اتوماتیک احیا میکردیم تا همان سدان آمریکایی را که همه منتظرش بودیم، دوباره ببینیم. در واقع فورد میتواند همان پلتفرم موستانگ را بردارد، آن را به یک سدان سایز متوسط تبدیل کند و تمام! ما سختگیر نیستیم!
Dodge Viper
هیچ جای شک و تردیدی نیست که وایپر باید در این فهرست حضور داشته باشد، و البته بهحق. داج وایپر برای ۲۵ سال تنها خودروی آمریکایی بود که میتوانست با شورولت کوروت به عنوان نماد خودروی اسپرت آمریکا به رقابت بپردازد. کوپهای متفاوت، دوستداشتنی و سرعتی دیوانهوار که همیشه با موتور V10 قدرتمند خود شناخته میشد و از زمانی که در سال ۲۰۱۷ خداحافظی کرد، جای خالیاش بسیار حس شده است.
اگرچه استلانتیس در سالهای اخیر عملکرد خوبی در فروش نداشته، اما ظهور کوروت C8 در این دهه دلیلی کافی برای بازگشت قدرتمند به میدان است. برای علاقهمندانی که در دهههای ۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی متولد شدهاند، دورهای را به یاد ندارند که کوروت و وایپر در رقابتی بیوقفه نباشند؛ و ما معتقدیم که داج به نسل بعدی مدیون است که دوباره این رقابت بزرگ آمریکایی را برای آنها زنده کند.
Buick GNX
بیوک از دهه ۱۹۷۰ با فناوری توربوشارژ بازی میکرد، زمانی که این تکنولوژی هنوز در دنیای خودروهای پرفورمنس چندان شناختهشده نبود. اما زمانی که مهندسان موفق شدند توربوشارژ را بهصورت قابلاعتماد روی موتور ۳.۸ لیتری V6 بیوک اعمال کنند، اوضاع جدی شد. در اوایل دهه ۱۹۸۰، مدل بیوک گرند نشنال به نسخهای از این موتور توربوشارژ با قدرت ۲۰۰ اسببخار مجهز شد و بعدها قدرت آن به ۲۴۵ اسببخار افزایش یافت. اما آنچه پس از آن آمد، واقعاً ستاره نمایش بود.
وارد بیوک GNX شوید. این نام مخفف “Grand National Experimental,” است و نسخه نهایی و نهایی گرند نشنال بود که هیچکس برای آن آماده نبود. در همکاری با مهندسان مکلارن، توانستند قدرت رسمی ۲۷۶ اسببخار و گشتاور ۳۶۰ پوند-فوت را از آن موتور V6 بیرون بکشند؛ عددی که طبق شایعات آن زمان، به شدت دستکم گرفته شده بود و احتمالاً موتور در حالت استاندارد بیش از ۳۰۰ اسببخار تولید میکرد.
داستان کامل این خودرو بسیار مفصل است و ویژگیهای زیادی باعث شده تا GNX به یک مدل خاص تبدیل شود، اما بهسادگی میتوان گفت که رنگبندی سیاه بر سیاه و عملکرد خارقالعاده آن، بهترین نماد خودروهای خبیث، تند و سریع دهه ۸۰ بود. در حال حاضر، بیوک در حوزه خودروهای پرفورمنس حضور ندارد، اما بازگشت یک GNX جدید با موتور توربوشارژ V6 قطعاً یک لحظه جهانی برای جامعه خودرویی خواهد بود.