در میان جنگ بی شماری ۱۲ روزه و حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی که باعث کشته شدن ۱۰۶۲ نفر در کشور ما ، از جمله ۱۰۲ زن و ۳۸ کودک ، روایاتی وجود دارد که از خانواده ها بیرون می آیند. روایت ها با اشک ، دلتنگی و صبر آمیخته می شوند.
یکی از این روایات مربوط به یک دانشجوی نوجوان است که پدر خود را در آخرین روز جنگ از دست داد. مصطفی روشن ، کارمندان اجرای قانون و یکی از شهدای جنگ ۱۲ روزه ، پدری بود که حتی تا لحظه شهادت هرگز از میدان مأموریت خارج نشد.
محمد روشن ، یک فرزند ۱۷ ساله شهید روهان ، برای چند دقیقه با یادبود شهدای جنگ ۱۲ روزه که توسط منطقه ۳ تهران برگزار شد ، با خبرنگار Tasnim صحبت می کرد.
صدای آن ساکت اما تعیین کننده است. به نظر می رسد که در همان ۱۲ روز چند سال بزرگتر است. او می گوید: “پدر من در آخرین روز جنگ هنگام کار به شهادت رسید.” در همان شب ، از طریق تماس با همکارانش ، فهمیدیم که پدر به شهادت رسیده است. “ما او را در ۱۲ روز جنگ ندیدیم ، او همیشه در محل کار بود ، فقط تماس های مختصر و از ما سؤال می کرد.”
اما در این روایت تلخ ، آنچه قلب همه را تکان می دهد داستان برادر کوچکتر محمد است. یک کودک شش ساله که هنوز اعتقاد نداشته است پدرش دیگر برنگردد.
“برادر من دائماً می پرسد” ، چه کسی می آید؟ “او هنوز منتظر بازگشت پدرش است … هر بار که به کسی برخورد می کند ، ممکن است پدر را برگرداند.”
وی گفت: “پدر من نسبت به کار خود بسیار مراقب بود ، او همیشه در یک مأموریت بود و در خانه کار کمی داشت ، اما حتی حضور کوتاه برای ما پر از امنیت بود.” او مردی بود که با تمام وجود خود به مردم خدمت می کرد. “
محمد ، که اکنون مجبور است پدر پدرش و قلب برادر کوچک خود را تحمل کند ، در پایان اظهارات خود می گوید: “رژیم اسرائیل ترسو است ، بی گناهان را کوبید ، به فرزندان ، حتی کسانی که در محل کار بودند ، ضربه زد.”
نام شهید مصطفی روشن اکنون در کنار ده ها پدر ، مادران و فرزندان که در این جنگ نابرابر به شهادت رسیده اند ، ضبط شده است. اما کمبود گرم او هر روز در قلب خانواده اش تازه است و یک پسر شش ساله که هنوز منتظر است.
پایان پیام/
منبع:تسنیم