فیلم Anemone جدیدترین اثر دنیل دی لوئیس است که با همکاری پسرش ساخته و نمرات متوسطی از منتقدان گرفته است.
فیلم Anemone بازگشت پر سروصدای دنیل دی لوئیس به سینما پس از هشت سال دوری است. کارگردان این اثر، پسر او، رونان دی لوئیس است و هر دو فیلمنامه را با هم نوشتهاند. داستان درباره برادرانی است که پس از سالها جدایی، با گذشتهای تاریک و زخمی که ناشی از مشاهدات و خشونت سیاسی است، روبرو میشوند.
دنیل دی لوئیس نقش مردی منزوی را بازی میکند که برادرش با تلاش برای آشتی، وارد زندگیاش میشود. فیلم با تصویربرداری گسترده و تأکید بر فضاهای طبیعی و سکوت تلخ، حس تنش میان دو برادر را به خوبی منتقل میکند.
تاکنون در وب سایت راتن تومیتوز ۳۱ نقد برای فیلم Anemone منتشر شده که امتیاز ۶۱ درصد را برای آن به همراه داشته است. در وب سایت متاکریتیک نیز امتیاز ۵۱ از صد برای این فیلم به ثبت رسیده که بر اساس ۱۶ نقد منتشر شده برای آن در این وب سایت است. در ادامه نظر منتقدان درباره این فیلم را مشاهده میکنید.
نظر منتقدان درباره فیلم Anemone
- راتن تومیتوز | ۳۱ نقد – امتیاز ۶۱ درصد
- متاکریتیک | ۱۶ نقد – امتیاز ۵۱ از صد
«۹۱/۱۰۰ The Film Stage | منتقد: جک کرینگ شریفلز»
دِی-لوئیس جوان اثری هراسانگیز و در عین حال زیبا خلق کرده است؛ یک درام آرام و تدریجی دو نفره درباره سوگ، حسرت و غیابهایی که خانوادهای را به شکلی جبرانناپذیر از هم میپاشد. با این حال، بیش از هر چیز، این فیلم فرصتی برای دِی-لوئیس بزرگتر است تا توانایی بازیگری خاموش خود را دوباره به نمایش بگذارد؛ بهویژه در قالب دو تکگویی تأثیرگذار یکی طنزآلود و هزلآمیز، دیگری تأملبرانگیز، تاریک و آسیبپذیر که به شکلی غافلگیرکننده و پرقدرت بر مخاطب اثر میگذارند.
«۸۰/۱۰۰ The Telegraph | منتقد: رابی کالین»
دو بازی مرکزی فیلم به شکلی بینقص یکدیگر را کامل میکنند. شان بین در نقشی ظریف، واکنشی، شهودی و بامزه ظاهر میشود و در بهترین فرم خود است، در حالی که دنیل دِی-لوئیس همان شگفتانگیزی است که به یاد داریم: هر حرکت، هر نگاه و هر جرقه چشمانش با نیتی پرقدرت و دقیق همراه است. تماشای این دو در کنار هم ساعتها میتواند جذاب باشد، و همین دقیقاً همان چیزی است که فیلم Anemone ارائه میدهد، با دو تکگویی فراموشنشدنی از دِی-لوئیس که همچون ستونهای اصلی اثر عمل میکنند.
«۷۵/۱۰۰ IndieWire | منتقد: رایان لاتانزیو»
این فیلمی سنگین و بیرحم است؛ درامی بزرگسالانه که با وجود اغراقهای سبکیاش هرگز سعی در دلجویی ندارد. هرچند در لحظات پایانی، آنقدر از محور خود فاصله میگیرد و ساختارش را از هم میپاشد که دیگر نمیتواند دوباره آن را سر هم کند، اما آنچه پیشتر ارائه داده آنقدر غنی است که مخاطب حاضر به چشمپوشی از این ضعف میشود.
«۶۴/۱۰۰ Paste Magazine | منتقد: جسی هاسنگر»
همانطور که انتظار میرفت، دِی-لوئیس در این فضا کاملاً متقاعدکننده ظاهر میشود، با دو تکگویی متفاوت و خیرهکننده؛ یکی به شدت طنزآلود و دیگری که پرده از رخدادی تعیینکننده در گذشته شخصیتش برمیدارد. با وجود جایگاه افسانهایاش و کنارهگیری همیشگیاش از قواعد سینما، تماشای دوباره او بر پرده یادآوری میکند که دیدن دِی-لوئیس در حال ایفای نقش چه لذتی دارد.
«۶۰/۱۰۰ The Hollywood Reporter | منتقد: دیوید رونی»
با وجود کاستیهای فیلم، حضور دوباره این غول دنیای بازیگری بر پرده سینما هیجانانگیز است و امیدواریم بار دیگر در اثری با فیلمنامهای کاملتر او را ببینیم.
«۵۰/۱۰۰ Slant Magazine | منتقد: انژه ژانگ»
فیلم Anemone نمیتواند داستان خانوادگی خود را همسطح با شکوه بصری و فضای رازآلودش روایت کند.
«۴۰/۱۰۰ The Guardian | منتقد: آدرین هورتون»
دِی-لوئیس جوان بهعنوان فیلمساز استعداد خود را نشان میدهد؛ فیلم با نگاه جدی، تصاویر سنگین، آسمانهای متلاطم و مونتاژهای بیکلام و وهمآلود فضایی پرمعنا و پرتعلیق میسازد. ابزارهای لازم برای رساندن ضربههای عاطفی همانند مشاجرات واقعی برادران هنوز بهطور کامل پرداخت نشدهاند، اما این همکاری پدر و پسر نویدبخش آیندهای روشن است.
«۴۰/۱۰۰ Variety | منتقد: اوون گیلبرمن»
با این حال، شگفتانگیز است که در حین تماشای فیلم درمییابیم چطور چیزهایی که باید بسیار مهم باشند، به ناچیزترین شکل ممکن جلوه میکنند، از جمله بازگشت دنیل دِی-لوئیس.
«۳۸/۱۰۰ RogerEbert.com | منتقد: مونیکا کاستیلو»
فیلم Anemone تلاشی از سوی رونان دِی-لوئیس برای گسترش بوم سینماییاش فراتر از پسزمینه نقاشی است؛ و هرچند در تلفیق سبک بصری تیره و سوررئالیسم چشمگیر لحظات جالبی خلق میشود، اما هنوز فضای بسیاری برای تکامل باقی مانده است.