سریال I Love LA جدیدترین اثر از سرویس آنلاین اچبیاو مکس به شمار میرود که نمرات نسبتا خوبی از منتقدان گرفته است.
سریال I Love LA یک کمدی جدید از شبکه HBO است که توسط ریچل سنوت ساخته و نوشته شده و خود او نیز در آن نقشآفرینی کرده است. این اثر ترکیبی از طنز، دوستی و نقد اجتماعی دنیای مدرن لسآنجلس را به تصویر میکشد.
در کنار سنوت، بازیگرانی چون اودسا آزیون، جردن فرستمن، ترو ویتیکر و جاش هاچرسن در نقشهای مکمل حضور دارند. داستان درباره گروهی از دوستان قدیمی است که پس از مدتی دوری دوباره دور هم جمع میشوند، اما حالا با جاهطلبیها، روابط جدید و تغییراتی روبهرو هستند که دوستیشان را به چالش میکشد.
شخصیت اصلی، مایا (با بازی ریچل سنوت)، زنی جاهطلب است که آرزو دارد مدیر برنامههای استعدادها شود. در مقابل، تالولا (با بازی اودسا آزیون) دوست دوران دانشگاه اوست که اکنون به یک اینفلوئنسر موفق تبدیل شده است. این تضاد مسیرهای زندگی، بستری برای طنز موقعیت، درگیریهای احساسی و نگاهی تیزبین به فرهنگ شهرت در لسآنجلس فراهم میکند.
منتقدان بر این باور هستند که سریال کمدی I Love LA اثری بیپروا و خودارجاع است که به نوعی بازتابی از بحرانهای وجودی نسل زد محسوب میشود. این سریال به لطف نگاه طنزپرداز و پوچگرایانهی ریچل سنوت، ترکیبی برابر از لحظات خندهدار و موقعیتهای ناخوشایند اما آشنا ارائه میدهد.
تاکنون در وب سایت راتن تومیتوز ۲۶ نقد برای سریال I Love LA منتشر شده که امتیاز ۸۱ درصد را برای آن به همراه داشته است. در وب سایت متاکریتیک نیز امتیاز ۶۴ از صد برای این سریال به ثبت رسیده که بر اساس ۱۸ نقد منتشر شده برای آن در این وب سایت است. در ادامه نظر منتقدان درباره این سریال را مشاهده میکنید.
نظر منتقدان درباره سریال I Love LA
- راتن تومیتوز | ۲۶ نقد – امتیاز ۸۱ درصد
 - متاکریتیک | ۱۸ نقد – امتیاز ۶۴ از صد
 
«۹۰/۱۰۰ Collider | منتقد: امیلی برنارد»
در پایان فصل اول که شامل هشت قسمت است، سریال I Love LA بیننده را در جهانی غوطهور میکند که هم دوست دارید در آن زندگی کنید و هم میخواهید از آن فاصله بگیرید و این تضاد، به بهترین شکل ممکن عمل میکند. تمام مهارتهای کمدی و دراماتیک سنوت در اینجا در کنار هم قرار گرفته تا سریالی را شکل دهند که به نظر میرسد تازه آغاز راه است.
«۸۳/۱۰۰ IndieWire | منتقد: بن تراورس»
گرمای انسانی و حس ارتباطپذیری که فصل اول در نهایت به آن دست مییابد، کاملاً با طنز گزندهای که قسمت نخست وعده داده بود همخوان نیست؛ اما ترکیب همدلی و تندی در روایت، بهخودیخود جذاب است و باعث میشود بیننده نتواند در برابر گروهی از شخصیتهای صمیمی که میخواهند در دنیایی در حال فروپاشی سهم خود را بگیرند، بیتفاوت بماند.
«۸۰/۱۰۰ RogerEbert.com | منتقد: کلینت ورثینگتون»
بازی بازیگران نیز بسیار طبیعی و پرانرژی است؛ آنها بهوضوح از لحن تند و هوشمندانهی سنوت پیروی میکنند. اینجا با اجراهایی هوشمندانه از شخصیتهایی بهظاهر سادهلوح روبهرو هستیم.
«۶۰/۱۰۰ The Guardian | منتقد: آدرین هورتون»
البته سریال خالی از اشکال نیست. چند قسمت طول میکشد تا مایا از یک تیپ کمدی صرف به شخصیتی واقعی تبدیل شود که این خود مانعی اولیه در برابر ورود به جهانی است که در نهایت، برای تماشاگر صبور پاداش در نظر گرفته است.
«۶۰/۱۰۰ The Hollywood Reporter | منتقد: انجی هان»
کمدی تازهی HBO از همان ابتدا با درخشش چشمگیر خود ظاهر میشود، مانند ستارهای که در آستانه کشف شدن است؛ درست شبیه یک ساکن واقعی لسآنجلس، سریال عمقهای شگفتانگیزی در پس ظاهر پرزرقوبرق خود پنهان دارد. فقط باید آماده باشید تا پیش از رسیدن به آن، زنجیرهای از ماجراجوییهای گاه دلنشین و اغلب طاقتفرسا را پشت سر بگذارید.
«۵۰/۱۰۰ Slant Magazine | منتقد: استیون اسکایفی»
در یکی از قسمتهای ابتدایی، مایا درباره نیاز تالولا به تنوعبخشی و تبدیل شهرت زودگذر شبکههای اجتماعی به موفقیتی پایدار صحبت میکند. اما خود سریال، در تلاشهای بیشفعالانهاش برای نمایش طیف گستردهای از موقعیتهای طنز، در هیچ زمینهای بهدرستی نمیدرخشد.
«۴۰/۱۰۰ Variety | منتقد: آلیسون هرمان»
رابطه میان تالولا و مایا که میتوانست ستون احساسی داستان باشد، بهخوبی پرداخت نمیشود و همین نقطه ضعف اصلی سریال است. بیننده هیچگاه بهدرستی درنمییابد چرا این دو از هم فاصله گرفتهاند یا رابطه کاریشان چه تأثیری بر دوستی سابقشان دارد. در نهایت، آنچه سریال I Love LA با شدت بیشتری از طنز دنبال میکند، فاکتورِ جالبی است؛ تلاشی پرانرژی برای رسیدن به همان چیزی که خودِ شخصیتها در جستوجوی آن هستند.
															
															




