زمانی یک سیاستمدار بود. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۹۳ ، او با هاشمی رافسانجانی به رقابت پرداخت و در سال ۲۰۰۱ با رئیس جمهور محمد خاتامی ، رئیس جمهور مستقر ، به رقابت پرداخت. آرای احمد تاواکولی اندک بود ، اما او آنچه را که به این زبان اعتقاد داشت ابراز کرد. احمد تاواکولی در دهه ۱۹۶۰ وزیر کار در میر حسین موسوی بود و نقش مهمی در شکل گیری قانون کار داشت. علاوه بر این ، در آغاز دهه ۱۹۸۰ ، هنگامی که وی عضو پارلمان بود ، نقش مهمی در تصویب قانون تثبیت قیمت انرژی داشت. احمد تاواکولی درگذشت ، اما میراث وی برای اقتصاد ایران است.
ما احمد تاواکولی را با تصورات غلط در زمینه سیاست اقتصادی می شناسیم. او یکی از طراحان حقوق کار بود که به مدت چهار دهه بر بازار کار ایران تأثیر گذاشته است ، یک قانون ضد اشتغال.
احمد تاواکولی یکی از مؤثرترین افرادی بود که امروز اقتصاد را تأسیس کرد. در هفتم Majlis ، با تصویب قانون تثبیت قیمت انرژی ، اصلاحات تدریجی قیمت های اجرا شده در دولت محمد خاتامی با نتیجه ناکام ماند و با انرژی و برق امروز با این کشور روبرو شد.
در مارس ۲۰۰۸ ، هفتمین مجلس شورای اسلامی ، در حمایت از گروه های کم درآمد ، قانونی را با عنوان “قانون تثبیت قیمت انرژی” تصویب کرد ، که به موجب آن دولت موظف بود از افزایش حامل های انرژی جلوگیری کند. این تصمیم اگرچه ظاهراً به دنبال ایجاد عدالت اجتماعی و مقابله با تورم است ، اما در عمل منجر به تجمع بحران های ساختاری در اقتصاد ایران شد. این طرح ، رئیس مجلس هفتم ، غلام علی حداد آدل ، عید را به مردم ایران خواند ، چند سال بعد آن را توصیف کرد: “این قطعنامه صنعت برق را شکست.”
نظریه های اقتصادی همواره بر نقش حیاتی قیمت ها در تنظیم فعالیت های اقتصادی تأکید کرده اند. قیمت نه تنها ابزاری برای مبادله کالا است ، بلکه یک سیگنال حیاتی برای تخصیص بهینه منابع است. هرگونه دخالت غیر ضروری در مکانیسم قیمت ، به ویژه تثبیت و نوع گرامری ، می تواند این سیستم حساس را مختل کند. مجلل هفتم با حضور اکثریت نیروهای سیاسی مخالف دولت اصلاحات و با رویکرد پوپولیستی با تصویب قانون تثبیت قیمت ، سعی در جلوگیری از افزایش قیمت کالاها داشت. تصمیمی که عواقب سنگینی برای ساختار اقتصادی کشور به همراه داشت.
در متن این قانون بیان شد:
“دولت موظف است از افزایش قیمت کالاها و خدمات عمومی در سال ۶ جلوگیری کند و هزینه تثبیت قیمت ها را با استفاده از منابع بودجه عمومی جبران کند.”
سیاست قیمت گذاری با اصول اساسی اقتصاد مغایرت دارد. با افزایش تقاضا یا افزایش هزینه های تولید ، تثبیت قیمت به معنای سرکوب سیگنال های بازار واقعی است. تجربه تاریخی نشان داده است که تثبیت مصنوعی قیمت ها منجر به نتایج مانند کمبود ، شکل گیری صف و بازار سیاه و افزایش فساد می شود. هیچ چیز انگیزه تولید را به اندازه تلاش برای کنترل قیمت ها و از بین بردن بهره وری از بین نمی برد.
در آغاز دهه ۱۹۸۰ ، از قیمت ها به عنوان ابزاری برای به دست آوردن محبوبیت سیاسی استفاده شد. در زمانی که مخالفان دولت اصلاحات ابتدا شورای شهر و پارلمان را به دست آوردند و سپس در سال ۲۰۰۵ ، آنها به دنبال حمایت اجتماعی بودند ، سیاست هایی مانند “پوپولیسم اقتصادی” و گسترش یک سیاست کوتاه مدت سیاست را اجرا کردند.
تصویب قانون قیمت گذاری در مجلل هفتم نمونه بارز غلبه بر ملاحظات سیاسی و پوپولیستی بر منطق اقتصادی بود. این سیاست نه تنها تورم را مهار می کند ، بلکه مشکلات ساختاری ، افزایش اجاره و ناکارآمدی ، کاهش سرمایه گذاری و اختلال در سیستم انگیزشی اقتصاد ایران را نیز عمیق تر می کند. غلبه بر بحران های اقتصادی ، نه تثبیت مصنوعی قیمت ها ، بلکه تکیه بر مکانیسم بازار ضروری است.
کمبود آب و برق در اقتصادهای گرامری
انرژی نادر دوباره شدت یافته است. تا زمان بسته شدن دولت در چهارشنبه اول اوت در استان تهران. اما آیا در کشورهای دیگر نیز اتفاق می افتد؟ توضیح تجربیات تاریخی برای ما چیست؟