فولاد ایران؛ غول خفته‌ای میان تحریم، بحران انرژی و سیاست‌های دستوری

فولاد ایران؛ غول خفته‌ای میان تحریم، بحران انرژی و سیاست‌های دستوری

امیررضا اعتمادی، عضو اتاق بازرگانی ایران؛ بازار: طی دو دهه‌ی اخیر، سرمایه‌گذاری‌های سنگین در گندله‌سازی، احیای مستقیم و فولادسازی، ایران را در ردیف تولیدکنندگان بزرگ منطقه قرار داده و ظرفیت اسمی تولید فولاد خام به بیش از ۳۰ میلیون تن در سال رسانده است. اما آنچه در عمل رخ داده، فاصله‌ای معنادار با ظرفیت بالقوه دارد. تحریم‌های آمریکا و اروپا، بحران انرژی داخلی، مداخلات دولت در بازار، و فرسودگی زیرساخت‌ها، صنعت فولاد ایران را از یک فرصت استراتژیک به یک چالش مزمن بدل کرده است. این گزارش به بررسی دقیق ابعاد این بحران می‌پردازد: از تأثیر تحریم‌ها بر صادرات و فناوری گرفته تا سیاست‌گذاری‌های ناکارآمد داخلی و فرصت‌های از دست‌رفته.

۱. ظرفیت‌ها و مزیت‌های اولیه

ایران بر اساس داده‌های وزارت صمت، بیش از ۵.۱ میلیارد تن ذخایر قطعی سنگ‌آهن در اختیار دارد و از این نظر در جایگاه دهم جهان قرار می‌گیرد. تنها در سال ۲۰۲۱، استخراج سنگ‌آهن به ۷۳ میلیون تن رسید. در حلقه‌های بعدی زنجیره، ظرفیت گندله‌سازی به بیش از ۳۵ میلیون تن و تولید آهن اسفنجی به ۳۱.۹ میلیون تن رسیده است؛ عددی که ایران را در رتبه‌ی نخست جهان قرار داده است.

در بخش فولاد خام نیز تولید سال ۲۰۲۱ معادل ۲۸.۵ میلیون تن ثبت شد که ایران را در رده‌ی دهم جهان جای می‌دهد. این ظرفیت‌های چشمگیر نشان می‌دهد ایران نه تنها توان تأمین بازار داخلی را دارد، بلکه می‌تواند صادرکننده‌ی عمده فولاد به منطقه باشد.

۲. تحریم‌ها؛ قفل خارجی بر یک صنعت استراتژیک

از سال ۲۰۱۹ با صدور فرمان اجرایی ۱۳۸۷۱ توسط دولت آمریکا، کل زنجیره‌ی فولاد ایران وارد فهرست تحریم شد. این فرمان، تمام شرکت‌های دخیل در تولید، حمل‌ونقل، بیمه و فروش فولاد و سنگ‌آهن ایران را هدف قرار داد. در ادامه، با اجرای قانون FDP Rule در ۲۰۲۴، حتی تأمین تجهیزات دارای فناوری آمریکایی برای ایران تقریباً غیرممکن شد.

اتحادیه‌ی اروپا نیز با استناد به Regulation ۲۶۷/۲۰۱۲، محدودیت‌های گسترده‌ای علیه صادرات فولاد ایران وضع کرد. نتیجه این شد که بازارهای سنتی ایران در اروپا، شرق آسیا و بخشی از آفریقا عملاً مسدود شد.

به لحاظ عددی، صادرات سنگ‌آهن ایران که در سال‌های ابتدایی دهه‌ی ۱۳۹۰ به بیش از ۲۰ میلیون تن در سال می‌رسید، پس از وضع عوارض صادراتی ۲۵ درصدی و سخت‌تر شدن تحریم‌ها، بیش از ۷۸ درصد سقوط کرد. صادرات فولاد خام نیز در سال‌های اخیر به کمتر از ۶ میلیون تن محدود شد؛ در حالی که ظرفیت بالقوه‌ی صادراتی بیش از دو برابر این عدد بود.

محرومیت از فناوری‌های روز، ضربه‌ی دیگری بود که کمتر به آن توجه شده است. در حوزه‌ی نورد گرم و ورق‌های خاص (مانند ورق API مورد نیاز صنعت نفت و گاز)، شرکت‌های ایرانی به دلیل تحریم، نتوانستند خطوط مدرن اروپایی یا ژاپنی را تأمین کنند. همین موضوع باعث شد سهم ایران در بازار محصولات با ارزش افزوده بالا، تقریباً ناچیز باقی بماند.

۳. مشکلات داخلی؛ قفل دوم بر صنعت فولاد

اگرچه تحریم‌ها عامل مهمی هستند، اما تحلیل کارشناسی نشان می‌دهد سیاست‌گذاری‌های غلط داخلی تأثیری به‌مراتب عمیق‌تر بر وضعیت فعلی داشته‌اند.

۳.۱. قیمت‌گذاری دستوری

دولت طی سال‌های اخیر با هدف کنترل بازار داخل، سیاست قیمت‌گذاری دستوری بر شمش فولاد و محصولات نهایی را اعمال کرده است. نتیجه‌ی این سیاست، ایجاد رانت گسترده، کاهش سودآوری تولیدکنندگان و کاهش انگیزه برای سرمایه‌گذاری‌های جدید بوده است.

۳.۲. سیاست‌های ارزی و عوارض صادراتی

الزام به بازگشت ارز صادراتی در سامانه‌های چندنرخی و وضع عوارض غیرقابل پیش‌بینی بر صادرات سنگ‌آهن و فولاد، ثبات را از بازار گرفته است. به عنوان نمونه، تنها در سال ۱۴۰۱ سه بار نرخ عوارض صادراتی تغییر کرد؛ اقدامی که موجب سردرگمی شرکت‌ها و توقف بخشی از قراردادهای خارجی شد.

۳.۳. بحران انرژی و زیرساخت

بحران برق و گاز در سال‌های اخیر، بزرگ‌ترین مانع رشد صنعت فولاد بوده است. گزارش انجمن فولاد نشان می‌دهد که در سال ۱۴۰۳، تولید فولاد خام ایران ۶.۷ درصد کاهش یافت؛ تنها به دلیل قطعی برق در تابستان و محدودیت گاز در زمستان.

از سوی دیگر، ضعف زیرساخت‌های حمل‌ونقل مانع صادرات پایدار شده است. پروژه‌ی راه‌آهن سنگان–چابهار که می‌تواند کریدور اصلی صادرات سنگ‌آهن و فولاد شرق کشور باشد، بیش از یک دهه است در مراحل ابتدایی متوقف مانده است. بنادر جنوبی نیز به دلیل محدودیت تجهیزات تخلیه و بارگیری، توان رقابت با بنادر منطقه را ندارند.

۴. پیامدها و فرصت‌های از دست‌رفته

ترکیب تحریم‌ها و خطاهای داخلی، صنعت فولاد ایران را از یک موتور رشد اقتصادی به یک بخش نیمه‌فعال تبدیل کرده است.

بازارهای از دست‌رفته: اروپا، شرق آسیا و برخی بازارهای آفریقایی که می‌توانستند مقاصد پایدار صادراتی باشند، از دست رفته‌اند.

سرمایه‌گذاری متوقف: بی‌ثباتی مقررات و بازدهی پایین، انگیزه‌ی سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی را از بین برده است.

کاهش رقابت‌پذیری: فرسودگی تجهیزات و محرومیت از فناوری‌های روز، باعث شده محصولات ایرانی در بسیاری از بازارها توان رقابت با فولادسازان ترکیه، هند و حتی روسیه را نداشته باشند.

از دست رفتن ارزش افزوده: به جای صادرات محصولات نهایی پرارزش، ایران ناچار به فروش محدود شمش یا نیمه‌محصولات در بازارهای خاکستری شده است.

۵. راهکارهای کارشناسی

با وجود همه‌ی مشکلات، کارشناسان معتقدند هنوز امکان نجات صنعت فولاد وجود دارد، به شرط آن‌که اصلاحات ساختاری و تصمیمات جدی اتخاذ شود:

۱. تأمین پایدار انرژی: سرمایه‌گذاری در نیروگاه‌های ترکیبی (CHP) و انرژی‌های تجدیدپذیر توسط شرکت‌های فولادی، برای کاهش وابستگی به شبکه‌ی فرسوده برق و گاز.

۲. ثبات مقررات صادراتی: تدوین فرمول مشخص ضدچرخه‌ای برای عوارض صادراتی؛ به‌گونه‌ای که شرکت‌ها بتوانند چشم‌انداز میان‌مدت داشته باشند.

۳. اصلاح سیاست ارزی: نزدیک‌سازی نرخ نیما به بازار آزاد و ایجاد انگیزه‌ی واقعی برای بازگشت ارز.

۴. توسعه‌ی زیرساخت لجستیکی: تسریع در تکمیل راه‌آهن شرق و توسعه‌ی بنادر جنوب برای دسترسی به بازارهای هند و آسیای جنوب شرقی.

۵. بومی‌سازی فناوری‌های حساس: همکاری با شرکای غیرغربی برای تولید داخلی تجهیزات کلیدی نورد و فولادسازی.

۶. تمرکز بر محصولات با ارزش افزوده بالا: حرکت به سمت تولید ورق‌های خاص، فولادهای آلیاژی و محصولات مورد نیاز صنایع نفت، گاز و خودرو.

جمع‌بندی

ایران امروز در شرایطی ایستاده است که از یک سو ذخایر عظیم سنگ‌آهن و انرژی، ظرفیت تبدیل‌شدن به قدرت اول فولاد منطقه را فراهم کرده، و از سوی دیگر، تحریم‌های خارجی و سیاست‌گذاری‌های غلط داخلی این صنعت را زمین‌گیر کرده‌اند.

صنعت فولاد، همان‌طور که می‌تواند پیشران توسعه باشد، در صورت تداوم وضع موجود به عاملی برای اتلاف منابع و فرصت‌ها تبدیل خواهد شد. انتخاب با سیاست‌گذاران است: یا اصلاحات ساختاری و شکستن زنجیرهای داخلی و خارجی، یا استمرار وضعیتی که در آن غول صنعتی ایران، اسیر غفلت و تحریم باقی خواهد ماند.

منبع:تحلیل بازار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *