به گفته خبرنگار اقتصادی خبرگزاری TASNIM ؛ در بخش قبلی پرونده عطر SADR ، رژیم صدام از رژیم صدام ، از آب ، برق ، تلفن و غذا روایت شد تا چندین مورد مشکوک را به خانه خود بفرستد. روایت مقاومت و تلاشهای منحصر به فرد شهید صدر برای بیداری اسلامی بسیار دردناک و آموزش است. روایت زیر زمانی است که مقامات نجف از او حمایت نکردند ، و صدام پس از این شرایط ، دستگیری را برگرداند و مناسبت ها را ارتقا داد تا منجر به شهادت ظالمانه شهید صدر و شهادت شود. رویدادهای زیر بازنویسی بخش هایی از کتاب “توضیحات SADR” و متون “تحقیقات تخصصی تخصصی شهید صدر” با برخی ملاحظات و نکات است.
بیشتر بخوانید
بازگشت دستگیری ؛ فشار مضاعف رژیم Ba’ath بر روی شهید صدر
پس از بازداشت خانگی آیت الله سید محمد باکر صدر ، پس از مدتی رژیم بااتیست ، و واکنش زیادی از سوی مقامات و مردم مشاهده نکرد ، وی به سرعت نتیجه گرفت که فشار مداوم بر آنها حداقل هزینه سیاسی نخواهد بود.
در همان زمان ، شهید صدر با بینش مداوم خود به همراهان خود هشدار داد: “رژیم دوباره مرا محصور می کند.” و چند روز بعد ، دقیقاً همان پیش بینی اتفاق افتاد. رژیم همان رفتارهای سختگیرانه و سرکوبگرانه را از سر گرفت.
این بار ، دستگیری با شدید بی سابقه همراه بود. همانطور که حتی حاج عباس ، یک خدمتکار خانوادگی ، مجبور شد رابطه خود را با آنها قطع کند.
موج جدید حبس ، معیشت خانواده را به مواقع اضطراری رساند. سرانجام ، گروهی از برادران توانستند حاج عباس را ترغیب کنند که وظیفه خود را از سر بگیرند. وی همچنین به حداقل غذا برای خانواده شهید صدر بازگشت و حداقل در این بخش وضعیت نسبتاً پایداری پدیدار شد.
رژیم دوباره دو هدف از شهید صدر را دنبال کرد: یکی برای مجبور کردن صدر به عقب نشینی و تسلیم شدن و دیگری برای تأمین زمینه اعدام یا ترور وی.
بررسی عزیمت شهید صدر از عراق
در مقطعی از این دوره ، بحث هایی در مورد احتمال شهید آیت الله سید محمد باکر صدر از عراق وجود داشت. برخی از اقوام وی ، از جمله سید عبدالعزیزز حکیم ، به همراه گروهی از برادران ، در حال برنامه ریزی برای عملیات بودند. پیش از این ، یکی از همراهان شهید صدر توانسته بود چندین بار از خانه خارج شود تا پیام های ویژه خود را انجام دهد. همین تجربه این مفهوم را تقویت کرد که ممکن است شرایط مشابهی برای عزیمت شهید صدر فراهم شود.
در میان پیشنهادات ارائه شده ، حتی ایده هایی مانند حفاری یک تونل به خانه آنها در دستور کار قرار گرفت. آقای سید محمود دائی ، با همکاری خارج از کشور ، گذرنامه ای را برای شهید سدر و یکی از همراهانش آماده کرده بود ، به این امید که اگر محدودیت ها به طور موقت برداشته شود ، از آن برای ترک کشور استفاده می شود.
با این حال ، خود شهید صدر علاقه ای به چنین برنامه هایی نداشت. هنگامی که طرح ها با او به اشتراک گذاشته شد ، واکنش او تلاش برای تغییر موضوع بود.
جانشین رهبری ؛ ناکامی و ناامیدی شهید
در آخرین روزهای دستگیری ، آیت الله سید محمد باکر صدر ایده سنگینی را به همراه داشت: چه کسی پس از شهادت خود مسیر را ادامه خواهد داد؟ کدام رهبر با استفاده از خون خود انقلاب را راهنمایی می کند؟ پاسخ دادن به این سوال آسان نبود. تجربه تلخ این دستگیری نشان داده بود که این میدان عاری از حضور یک رهبری آگاهانه و شجاع است که می تواند راه را ادامه دهد. نه حوزه های علمیه و نه مرجع آماده ورود به میدان قیام بودند و در آیین ها و آیین های سنتی خود باقی می مانند.
این واقعیت تلخ باعث شده شهید صدر بر این باور باشد که پس از شهادت ، نمی توان انتظار داشت که اقتدار یا نهاد این حوزه از خون خود از خون یا انقلابی خود سوء استفاده کند. بنابراین ، ضرورت یافتن جانشین برای رهبری قیام در اندیشه او شکل گرفت. جانشین که هم جنبش انقلابی و هم خون شهید صدر را به عنوان یک کانون برای توده ها هدایت می کند.
در همان زمینه ، طرحی به نام “موفقیت موفق” به عنوان گزینه اضطراری تدوین شد. نقش این جانشین هم راهنمایی انقلاب و هم حداکثر استفاده از ظلم و ستم و شهادت SADR به عنوان علت بسیج عمومی بود.
بر اساس ساختار پیشنهادی شهید صدر ، خطوط کلی این طرح به شرح زیر بود:
۱. چهار محقق برجسته به عنوان اعضای اصلی هسته رهبری انتخاب شدند و نام آنها به طور عمومی اعلام شد.
۲. شهید صدر لیستی از بیش از ده کاراکتر تهیه کرده بود تا هر یک از اعضای لیست در صورت لزوم به گروه چهارگوش اضافه شوند و ساختار رهبری را گسترش دهند.
۳) تصمیم گرفته شد که شهید صدر نامه مفصلی به امام خمینی نوشته بود ، این طرح را شرح داده و جزئیات آن را توضیح داده و از امام می خواهد تا تا حد امکان از این طرح حمایت کند.
۴. بیانیه صوتی با صدای شهید سدر ضبط می شود ، که در آن مردم عراقی می خواهند جمع شوند ، از او پیروی کنند و به راهنمایی او عمل کنند.
۵. همچنین ، بیانیه کتبی و مفصلی با امضای شهید SADR برای توضیح این طرح تهیه می شود.
۶. سرانجام ، شهید صدر تصمیم گرفت در زمان نماز بین دعاهای مغرب و ایشا در حیاط امام علی (ع) شرکت کند ، نام جانشینان رهبری را اعلام کند و از مردم بخواهد که زیر پرچم خود حرکت کنند.
شهید صدر بیانیه کلیدی گفته بود: “من در این سخنرانی به رژیم و جنایات آن بسیار حمله می کنم و مردم را به شورش می خواهم تا نیروهای امنیتی مجبور شوند مرا در نجیب و مردم بکشند.
یکی از آماده سازی های اجرای این پروژه تهیه سلاح برای شهید صدر بود. او از یکی از همراهان خواسته بود که از خانه خارج شود و اسلحه بسازد. در یکی از این خروجی ها ، سلاح با کمک یکی از دانشجویان قابل اعتماد تهیه شد و به خانه بازگشت.
پس از آن ، شهید صدر از شیخ محمد رضع نیامانی پرسید ، “آیا شما آماده هستید که در شهادت به من بپیوندید؟”
او پاسخ داد ، “بله ، خدا آرزو می کند.” شهید صدر گفت: “بنابراین ما با هم از خانه بیرون می رویم ، و اگر نیروهای امنیتی سعی کردند مرا از رفتن به حیاط متوقف کنند ، سعی کنید آنها را تیراندازی کنم تا بتوانم به آنجا بروم.”
اجرای این پروژه بسیار مهم بود: تمام اعضای اصلی هسته رهبری باید خارج از عراق بودند. در غیر این صورت ، آنها با افشای نام ها یا در معرض خطر مستقیم ، دستگیر شدند یا در معرض خطر بودند.
بر این اساس ، شهید صدر برای اولین بار موفقیت رهبری را با آیت الله سید محمد بانگر حکیم به اشتراک گذاشت. سید حکیم پس از بحث و موضوع برای اجرای این پروژه قانع نشد. وی در مصاحبه ای با روزنامه المالاب الراسالی ، دلایل این مخالفت را توضیح داد. در زیر بخشی از این بخش از مصاحبه است:
“آل -مالاباغ آل -راسالی: لطفاً نظریه جانشین رهبری شهید صدر را توضیح دهیدبشر
آیت الله حکیم: بیسمانه الرراهمن الراهیم. وقتی در مورد برنامه رهبری صحبت می کنیم که آیت الله شهید صدر (رض) در زندگی اواخر خود مطرح کرد ، دو جنبه از این داریم: یکی نظری و دیگری اجرایی.
جنبه اول: شهید صدر توسط رژیم جنایی حاکم و روابط با امت و افرادی که در حوزه اسلامی در عراق به آنها اعتماد می کردند قطع شد و با دیدن یک جانشین برای اجرای مسائل قیام و مبارزه با ظلم و ستم روبرو شد. شهید صدر معتقد بود که در چنین شرایطی گروهی از افراد که از ویژگی های لازم برخوردار هستند می توانند به عنوان جانشین رهبر اصلی خدمت کنند ، عادل موجید و تمام ویژگی های رهبری مانند شجاعت ، همکاری ، قدرت و سیاست را دارند. او خود در آن زمان بود و این مقام را برگزار کرد.
جانشین رهبری باید مجموع شرایط رهبر اصلی را داشته باشد ، هرچند در سطح پایین تر. به همین دلیل ، هر یک از افراد ممکن است همه این شرایط را نداشته باشند ، اما باید همه شرایط را در کنار هم داشته باشند.
این طرحی است که شهید صدر در فعالیت اسلامی عراق مطرح کرده و نقش عمده ای داشته است. من ده سال پیش مقاله ای در مورد این موضوع نوشتم ، و توضیح داده ام که رهبری اکنون موجود است و راهنمایی موضوعات موجود در این زمینه براساس این طرح است. به عنوان مثال ، Jama’a Al -alma’a ، که در ابتدای کار تأسیس شد و سپس به دفتر انقلاب اسلامی در عراق تبدیل شد و سپس تغییر کرد و شورای عالی انقلاب اسلامی عراق را ساخت.
اما باید جنبه دوم را بیان کرد که شهید صدر ، آلامه سید مورتزا عسکاری ، شهید سید محمد محمدی حکیم ، هوجاتولسلام سید محمود هاشمی ، و این. آنها قرار بود در صورت دیدار با آنها موضع رهبری را بگیرند. در همین حال ، آنها بیش از یک مجتهید بودند ، و اینها کسانی بودند که در مسائل سیاسی تخصص داشتند و از طریق فعالیت های طولانی مدت خود ، مدیریت و شناسایی مسائل را داشتند و از طریق پیشینه خود یک پایگاه ملی و ملی داشتند.
این یک شرط مهم برای شهید SADR بود. از آنجا که او معتقد بود که رهبر نمی تواند به امت تحمیل شود ، آنها باید توسط آنها انتخاب شوند. این انتخاب از طریق صندوق رأی یا از طریق حضور طبیعی افراد بین امت و تجمع تدریجی ملت در اطراف آن انجام شد. همانطور که برای امام خمینی و شهید صدر اتفاق افتاد.
وضعیت مهم دیگر در شهید صدر این بود که مستقل باشد و افکار ، تحلیل و تصمیم گیری در مورد موضوعات فقط براساس اراده خدا و مصلحت عالی اسلام بود ، که تحت تأثیر گروه ها و جریان های مختلف قرار نگرفت.
اما پیشنهاد شهید صدر به صحنه نرفت. وقتی شهید این موضوع را به عنوان یک ایده با من مطرح کرد ، من نکاتی درباره آن مطرح کردم. به عنوان مثال ، برخی از این افراد در ایران با مشکلات جدی روبرو بودند و شهید صدر می خواست در جمهوری اسلامی کار کند ، اما موقعیت سازمانهای مسئول این فعالیت ها و فعالیت ها برای برخی از این افراد منفی بود. بنابراین ، حدس من این بود که گروه جانشین نمی تواند وظایف و مسئولیت های خود را به روشی مناسب انجام دهد. بعد از اینکه من در مورد این موضوع و چند موضوع دیگر با شهید SADR بحث کردم.
وی با توجه به دیدگاه خود در مورد تحولات وقایع و حقایق ، پیشنهاد خود را نادیده گرفت. البته ، از حوزه نظری دیدگاه وی به آینده عراق ، برای رهبری در صحنه اسلامی بسیار لازم بود که جنبش و مبارزات اسلامی را اجرا کند. زیرا بدون این شرط ، هیچ گروه و ملت نمی توانند به پیروزی برسند و به اهداف خود برسند. “
سرانجام ، جانشین رهبری شکست خورد و شهید صدر ناامید و بی پایان غمگین شد. تا آنجا که بیماری و ضعف بر آنها غلبه کرد و به جایی رسید که حتی بدون کمک من نتوانست از پله ها صعود کند. در چهره آنها آثار و موقعیت هایی وجود داشت که من نمی دانم چگونه آنها را توصیف کنم.
یکی از همراهان به آنها گفت: “سیدنا! این همه غم و اندوه و ناآرامی چیست؟”
وی گفت: “همه فداکاری ها و امیدها از بین رفت. شما می دانید که من هرگز عقب نشینی نخواهم کرد و در این عقلانی کشته نخواهم شد. اما من نمی خواهم در زندان کشته شوم ، هرچند که مقدس است و در راه خدا. آنها نمی بینند و آنها برنده نخواهند شد …”.
چند روز پس از آخرین بازمانده از همراهان شیخ نعیمانی ، شهید صدر سعی کرد از خانه خارج شود و گفت: “من به شما صدمه زدم. شما به من وفادار بودید. من هیچ سودی نمی بینم که با من شهید شوید. سعی کنید خود را نجات دهید.”
شیخ نعیمانی از ترک خانه خودداری کرد و به او گفت: “من به هر قیمتی هستم.” او سعی کرد چندین بار Hojjatoleslam Naamani را به روش های مختلف ترک کند و او را تنها بگذارد. او گفت ، “شما برآورده شده اید و با من تحمل می کردید. آیا آرزوی دارید؟”
: “بله.”
– “آرزوهای شما چیست؟”
: “به من قول دهید که وارد بهشت نخواهید شد مگر اینکه من با شما باشم.”
– “من به خدا نذر می کنم که وارد بهشت نمی شوم مگر اینکه شما با من باشید.”
بررسی وقایع ادامه دارد …
پایان پیام/
منبع:تسنیم