ظهور امارات برای جدایی یمن

ظهور امارات برای جدایی یمن

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، پس از سه سال آتش بس در یمن که منجر به تثبیت حضور انصارالله از یک سو و امارات و عربستان سعودی از سوی دیگر شد، جبهه داخلی این کشور بار دیگر دستخوش تحولات میدانی گسترده و ناگهانی شد و نیروهای شورای انتقالی وابسته به استان الحضراء الحرام و الاماروت در امارات. شرق یمن که قبلاً توسط نیروهای نزدیک به عربستان سعودی اداره می شد. کنترل انتقالی بر شرق یمن زمینه را برای حذف کامل عربستان از عرصه داخلی یمن و آغاز دور جدیدی از جنگ داخلی فراهم می کند.

به نام عربستان به خاطر امارات

زمانی که عربستان سعودی در سال ۲۰۱۴ عملیات عصافه الحزم (طوفان سرنوشت ساز) را علیه یمن آغاز کرد، شاید فکر نمی کرد آنقدر در عواقب سنگین آن غرق شود که نتواند از عهده آن برآید و طرف اماراتی در یمن به شکلی خزنده از منافع خود بهره مند شود. امروز پس از گذشت ۱۰ سال از جنگ یمن به راحتی می توان دریافت که این جنگ در واقع با تحریک امارات و پیش راندن سعودی ها آغاز شد و عربستان هدف حملات تلافی جویانه ارتش و کمیته های مردمی یمن در عمق این کشور قرار گرفت که معروف ترین آن حمله به تاسیسات نفتی آرامکو در سال ۲۰۱۹ است.

از سوی دیگر، تحولات ۱۰ سال اخیر در این زمینه به خوبی نشان می دهد که ابوظبی با کمترین تحمل حملات موشکی و پهپادی بیشترین سود را کسب کرده است. تسلط بر جزیره استراتژیک سقطری در اقیانوس هند و نزدیک باب المندب و ایجاد نیروی نیابتی و عمق راهبردی در یمن از عدن و تنگه باب المندب تا ابین ولحج و مکله در ساحل شرقی یمن که مناطق نفت خیز را در بر می گیرد، تنها بخشی از منافع امارات در سال های گذشته است. امارات در یمن

در واقع گسترش نفوذ امارات در یمن شامل برنامه ریزی دقیق آنها در برابر بی برنامگی طرف سعودی و همچنین تفاوت در نحوه برخورد دو طرف با نیروهای تحت امرشان است. به عبارت ساده تر، عربستان سعودی سیاست کنترل کامل و سختگیرانه بر نیروهای وابسته خود را به کار گرفت و این امر باعث شکست های پی در پی در میدانی در برابر نیروهای انصارالله شد. اما اماراتی‌ها توانستند نیروهای تحت امر خود را منظم‌تر در میدان سازماندهی کنند و در چارچوبی مشخص اما مؤثر، آزادی عمل را فراهم کنند و از گسل‌های اجتماعی و قبیله‌ای نیز حداکثر استفاده را بکنند.

اختلافات رخ می دهد

اختلافات بین عربستان سعودی و امارات برای اولین بار در سال ۲۰۱۷ آشکار شد، زمانی که عبد ربه منصور هادی، رئیس جمهور مورد حمایت عربستان سعودی، عیدوس الزبیدی و هانی بن بریک، شخصیت های اصلی گروه های جنوبی یمن را از استان عدن و وزارت امور خارجه برکنار کرد. برکناری الزبیدی و بن بریک خشم جدایی طلبان جنوب یمن را برانگیخت که در نهایت به تشکیل شورای انتقالی جنوب انجامید و چند ماه بعد در ژانویه ۲۰۱۸ نیروهای انتقالی پس از درگیری شدید با نیروهای وابسته به دولت سعودی بندر استراتژیک عدن را که پایتخت این دولت بود، به تصرف خود درآوردند. در تابستان ۲۰۱۹، نیروهای انتقالی موفق شدند نیروهای دولت منصور هادی را به طور کامل از استان عدن بیرون کنند و در نوامبر ۲۰۱۹، پس از شکست های پی در پی دولت منصور هادی در برابر شورشیان انتقالی، توافقنامه ریاض بین دولت منصور هادی و شورشیان انتقالی به امضا رسید که شورشیان رسمی شورشیان را درگیر شورشیان سیاسی کرد. جنگ از آن زمان تاکنون نیروهای شورای انتقالی یمن بر مناطق استراتژیک و نفت خیز جنوب یمن تسلط یافته و سلطه خود و حذف تدریجی عربستان از میدان را در دستور کار خود قرار داده اند.

مطالب فوق تنها بخشی از جنگ پنهان امارات علیه عربستان در یمن است که اخیراً با اشغال المهره و حضرموت وارد مرحله جدید و متفاوتی شده است. عربستان سعودی در واکنش به تصرف حضرموت و المهره، هیئتی را به ریاست محمد القحطانی به حضرموت فرستاد تا به قبایل متحد خود اطمینان دهد که آنها را ترک نخواهد کرد. القحطانی در دیدار با قبایل حضرموت صراحتا از نیروهای شورای انتقالی جنوب خواست تا هر چه سریعتر از مناطق شرقی یمن عقب نشینی کنند، این در حالی است که رهبران نزدیک به عربستان سعودی پس از اشغال المهره و حضرموت شبانه از مقر خود در عدن به ریاض گریختند. همچنین هیئت مشترک سعودی و اماراتی برای کاهش تنش بین طرفین درگیر وارد شهر عدن شد و به نظر می رسد امارات با تحمیل کارهای انجام شده به سعودی ها مانند تجربه سال ۲۰۱۹ سعی دارد موازنه قوا در یمن را به نفع خود تغییر دهد.

نقش مخرب امارات چرا حالا؟

در سه یا چهار سال گذشته، ابوظبی تقریباً در عرصه منطقه ای چندان علنی نبود، اما در پشت صحنه مشغول سازماندهی نیروهای نیابتی خود برای فرصت مناسب بود. در جنگ سودان، اگرچه امارات از سال ۲۰۲۳ با حمایت از شورشیان به اصطلاح واکنش سریع، شعله جنگ داخلی را در این کشور آفریقایی برافروخته است. اما در ماه های اخیر، حمایت امارات از شورشیان سودانی شاهد جهش کمی و کیفی ناگهانی و قابل توجهی بود که به اشغال مناطق مهم و استراتژیک در غرب و جنوب سودان همراه با جنایات جنگی هولناک علیه مردم بی گناه منجر شد. تحولات اخیر در سودان، مانند یمن، احتمال تقسیم بیشتر سودان را تقویت می کند.

به نظر می‌رسد فعالیت امارات در سودان و یمن در ماه‌های اخیر به این دلیل است که تحولات منطقه‌ای در ماه‌های گذشته حکایت از وقوع تحولات گسترده در آینده نزدیک دارد و می‌توان گفت منطقه غرب آسیا آبستن حوادث و تحولات سرنوشت‌ساز مهمی در آینده‌ای نه چندان دور است و ابوظبی با گسترش نفوذ خود در یمن و ایجاد تمایل راهبردی و استراتژیک خود در کشورهای مهم سودان، منطقه غرب آسیا. دست پر در معادلات آینده تا بتواند به طور سنتی با عربستان سعودی رقابت کند و قطر سهم بیشتری را به خود اختصاص دهد.

کابوس آمریکا و اسرائیل برای یمن

تحولات یمن را نمی توان فراتر از نقش آمریکا و رژیم صهیونیستی دانست. پس از طوفان الاقصی، ارتش یمن عملیات حمایت از مقاومت غزه را با هدف قرار دادن ناوهای مرتبط با رژیم صهیونیستی آغاز کرد و در ۲ سال گذشته حملات موشکی و پهپادی ارتش یمن به عمق اراضی اشغالی به دلیل فاصله و اطلاعات قوی یمن در کنار گستردگی حفاظت از یمنی ها و اطلاعات جغرافیایی، به یکی از سخت ترین مشکلات رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
تجاوزات متعدد آمریکا و رژیم صهیونیستی به خاک یمن تنها دستاوردهای تاکتیکی ناکارآمدی به همراه داشت و ضربه مؤثری به قدرت تهاجمی ارتش یمن وارد نکرد. پس از آتش بس در غزه، سران رژیم صهیونیستی یمن را یکی از اهداف اصلی خود در مرحله بعدی اعلام کردند و توقف حملات این رژیم به یمن را می توان به ضعف اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در مناطق تحت کنترل دولت صنعا و تلاش برای جبران این ضعف اطلاعاتی مرتبط دانست.

منابع آگاه یمنی بر این باورند که اقدام اخیر امارات ممکن است بخشی از نقشه بزرگ آمریکا و اسرائیل برای تضعیف انصارالله یمن باشد که موید آن سخنان عبیدوس الزبیدی، رئیس شورای انتقالی جنوب یمن در روزهای اخیر است که هدف اصلی این نیروها کنترل حملات یمن توسط آمریکا توسط تجارب سال جاری یمن است. نشان داد که حملات هوایی برای ضربه زدن به قدرت موشکی و پهپادی یمن کافی نبوده و اعزام تفنگداران آمریکایی به یمن نیز خطرناک است و هزینه های هنگفتی را بر واشنگتن تحمیل خواهد کرد. اینجاست که نیروهای شورای انتقالی یمن به عنوان عنصر مورد نظر آمریکا وارد معامله می شوند تا در ازای ایفای نقش نیروی زمینی ارتش آمریکا، حمایت لازم را از واشنگتن و جامعه جهانی برای تقسیم مجدد یمن به شمال و جنوب به دست آورند.

تجربه ۸ ساله جنگ علیه دولت انصارالله ثابت کرد که تصرف صنعا رویایی غیرممکن است، به ویژه اینکه انصارالله یمن در سه سال گذشته از نظر تعداد نیروهای رزمی و تجهیزات نظامی بسیار آماده‌تر از گذشته بوده است. اما احتمال ضربه زدن به بخشی از توان نظامی ارتش یمن در صورت حمله زمینی دور از ذهن نیست. تحولات اخیر در یمن احتمال حمله هوایی مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی و انتقال شورشیان از زمین به همراه پشتیبانی اطلاعاتی و لجستیکی آمریکا و اسرائیل را بیشتر می کند. اما این موضوع نکته مهم دیگری نیز دارد که نباید از آن غافل شد.

شعله ور شدن جنگ در یمن به معنای پایان آتش بس میان صنعا و امارات و از سرگیری حملات موشکی ارتش یمن به عمق خاک امارات مانند سال های گذشته است و با توجه به تسلیحات جدیدی که یمنی ها در سال های اخیر رونمایی کرده اند و تجربه گرانبهایی که از نبرد دو میلیون دلاری آمریکا و رژیم صهیونیستی به دست آورده اند. امارات در برابر حملات موشکی ارتش یمن که توانست مقاومت کند آیا دفاع از آمریکا و رژیم صهیونیستی خسته شد؟ باید منتظر روزهای آینده باشیم و ببینیم قمار جدید و خطرناک امارات در منطقه چگونه خواهد بود.

منبع: فرهنگیان

انتهای پیام/

منبع:تسنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: