صندوقهای طلا در بازار سرمایه، حالا به یکی از مهمترین ابزارهای معاملاتی و پناهگاههای سرمایه تبدیل شدهاند؛ ابزارهایی که نهتنها اعتماد عمومی را جلب کردهاند بلکه بخشی از تعارض سنتی میان بازار فیزیکی طلا و سیاستهای کلان اقتصادی را نیز مدیریت کردهاند.
ارزش بیش از دو میلیارد دلاری این صندوقها نشان میدهد که حجم قابلتوجهی از نقدینگی، بهجای حرکت مستقیم به سمت خرید فیزیکی سکه و طلا، در بستری شفاف و قابلپیگیری جذب شده است.
اگر این سرمایه به بازار فیزیکی منتقل میشد، میتوانست تنشهای جدی در بازار طلا، سکه و حتی ارز ایجاد کند.
به همین دلیل، صندوقهای طلا را میتوان نوعی سوپاپ اطمینان برای تعادل بازارهای مالی و کالایی دانست؛ ابزاری که ضمن فراهم کردن امکان حضور سرمایهگذاران در بازار طلا، مانع از التهاب و سفتهبازی در بازار واقعی میشود.
اما پرسش اساسی همچنان باقی است:
آیا سیاستگذاری کلان کشور میتواند همپای توسعه این ابزارها، از ظرفیت واقعی آنها برای ثبات اقتصادی بهره ببرد؟