به گفته خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تاسنیم ، پیامبر اسلام در تاریخ ۲۸ صفر ۱۱ آه درگذشت. به مناسبت درگذشت پیامبر اکرم (صلح بر او) ، اشعار شاعران مذهبی این کشور منتشر می شود.
یوسف رحیمی
هر معشوق در طالبان الراسول است ،
خط آن ، پیامبر است
جهان هنوز تشنه حضور شما است
آدرا و ساماست در طالبان
به ابدیت جهان روشن شده است
از سجده دعای سبت
شما می روید و در قلب هر کوچه هستید
ععطر و ویتههههه الرسه سول
آماده سفر و با یک وصیت نامه
روح اسیر می شود
شما گفتید رضایت فاطمه وضعیت شماست
خشم خدا در غضب است
اما شما چشمان و شهر درد و گرم بودید
سهم یوسیس زندگی
خلیق عرب
حسن حسن حسن
این کار با تمام مراحل پانل به پایان رسید
در بیان این بند ، زبان بلندگوها
هر کجا
کودک ابجاد سلمان ۳۰۰ است
دانشکده محکم از خودکشی
عزت شما به ما عزت داده است.
نه گل ، هیچ کس به خارها نمی آید
رودخانه کی به خاطر روز ابدیت شما را به یاد می آورد
حک شده است
گرم در سینه ما است زیرا خاک است
لاله کی در آغوش شوره سر
خاک کویتی
عطر
از تماشای دهان کوه نور حفظ شده است
ای اعلیحضرت تا رستاخیز قیبه غارها
در شجاعت آن بین کمپین
صورت به شما
در
تاریخ های خود را از کف دست خود
اگرچه آنها به ریشه های شما افتاده اند
این نخل را به روز رستاخیز می دهد
شما سنگسار شده اید و می گفتید که اعتقاد دارید
هیچ کس از پیام رسان چنین فداکاری هایی ندیده است
با پیامبر ، بال و عشق زخمی خود به عشق
تحقق یافته
با مراجعه به آینه یک آینه بی رحمانه
روح ایمان.
لب به لعنت تمام زندگی خود
روی سر شما ، گرچه ناراضی بود
رفت و داغ رحمت دین را شکست
لب های جان از شهرت – مدینه – بارها
تا چشمان شما بسته شود
بسته دست خدا و پاره شده. مبارزان
من خیلی می گویم بعد از گریه کردن ناخن در خون
ناله ها از درب و دیوارها بیرون آمدند
حامد رامی
که با تعقیب سخنرانی او
درس صد مدرسه بود
در آخرین نفس های زندگی او
قلم و کاغذ
زیرا او مردم را پس از او می خواست
نه در مسیر عدالت ، گمراه کننده
آرزو در آخرین وصیت نامه خود
بنویسید: “علی ولی الله”
ناگهان از میان جمعیت
پیامبر (صلح بر او)
یک نفر – که می داند و می داند_
صحبت کنید “إnxّ الر اصطبولل لورکیا” …
او آیات را نفهمید
گفت قرآن برای ما کافی است
او نفهمید که حدیث پیامبر
جز کلام خدای شکوه نیست
پیامبری که گفت: ای مردم!
وام من در کنار تو
پاداش پیامبر من ، فقط
احترام به دخترم زهرا
چند روز گذشت … مردی که
روی پیامبر
او به اندازه کافی قرآن برای او بود
مورد حمله کوسار قرآن
کوچه آماده ، هیزم آماده
یک نفس تا آتش مانده بود
او فریاد زد: ای مردم خانه!
یا بیعت می کنید یا آتش می زنید …
همه گفتند: فاطیما آنجاست
گفت فضا ، حسن ، علی یا او ،
همه پشت درب این خانه هستند
آتش سوزی آتش است. حتی او
همه گفتند ، “در مورد Mohshan؟
او گفت ، مهم نیست که چه
من باید این خانه را بسوزانم
بین آن یا زن مرد باشید
لحظه ای ساکت بود و بعد
چند قدم به عقب
همه گفتند: تسلیم شده است
همه خداحافظی کردند
ناگهان طرف خانه را زد.
لگد به … خدا! … مامان
فاطمه باسپر … خدا! … محسن
در شعله … خدا! … مادر
Sayed Milad Hassani
ای پیامبر مهربان! که شما را مسموم کرده است؟
دستش را بشکن تا قلب شما را بشکند
از این دو زن شما جز شوکرها نبودید
آن جام سمی میدان اسلام را گسترش می دهد
شما همراهان را به قلم و کاغذ گفتید
تا آن زمان دیگر برنگردید.
شما نمی خواستید به فتنه بیفتید.
تا دست ، پس اجازه ندهید
ناگهان در آن سکوت ، صدایی بلند شد
آن آل -روجال گفت ، قلب دختر شما شکسته شد
باب جسورانه برای باز کردن شما است
در کوچه راه را به دخترتان گره زد
زهرا در کنار تخت شما خرد می شود
خدا را شکر که فاطیما بالاتر از شما است
هیچ بخشی از محسن او را در آغوش نمی گرفت
این صحنه در بهشت دیدنی تر است
این آخرین نفس شما روی سینه بود
اما او روی سینه خود قاتل نشست
علی اکبر لطیف
شصت و سه سال زندگی گذشته است
با کیسه های آب شده آب و نان رفته است
شش سال از زندگی بین خیابان ها
در بنده خدا این و آن
بعضی اوقات دورترین خانه زمین
گاهی اوقات بین دورترین آسمان گذشت
بعضی اوقات میز بیوه زنان
گاهی اوقات حافظه کودک گذشت
زمان نزول ، شما خاک شدید
زمان صعود از طرد شما
آن روزهایی که شما شاخه های ابی طالبان شدید
روزها درد داشت اما هنوز گذشت
ای که زندگی شما نجات یافته است
ای شما که زندگی خود را با مردم گذرانده اید
بازگشت به رنج و درد انسان
به این زندگی سرد انسان نگاه کنید
تعدادی از مردم از میهن شما دور بودند
برخی از اویاهای غیب یک قرن شدند
از خانواده من و همه شما.
از خانواده شما همه آقای من شدند
شما خانواده قدیمی ، قبیله ای عالی
محصول زندگی شما پنج بود
برخی از آنها زینب و علی و فاطمه بودند
برخی از افراد حسین شدند و خوب شدند
بعد از تو ، دخترت و زینب
نامزد شده بودند
تعدادی از بچه ها در اشک شما اما
تعدادی از بچه های شما پاره شده بودند
این قاتلان همه کبد گوشه هستند
یا Eh al -rasul! نگاه کن
“یا مصطفی” این لحن پامال را ببینید
این کشته شده توسط یک گودال را ببینید
منبع:تسنیم