تاریخ شفاهی علما | ayatollah salehi mazandarani از زبان کودک/بدون دلیل و فلسفه نمی تواند کلمات معصوم را درک کند

حوزه انقلابی ، حوزه علمیه ، حوزه پیشرو و عالی ، حاکمیت مذهبی ،

گروه آژانس خبری Tasnim و روحانیت: وجود الگوهای همیشه برای انجام این کار آسان می کند ، به خصوص اگر این مسیر زیاد و پیچیده باشد ، مانند جستجوهایی که علاوه بر چالش های طبیعی و دائمی ، این روزها جای سوال ندارند و از این نظر ، مرکز مدیریت سمیناسیون ها یک دوره جدید است. و موفقیت به صورت عینی و عملی از بین رفته است و جایگاه خود را به کمک دانش آموزان جدید دارد و می تواند میثاق درون فرد را تقویت کند. یکی از چهره های موفق در این زمینه ، که می تواند نمونه ای ارزشمند از الگوسازی مذهبی و سبک زندگی باشد ، مرحوم آیت الله صالحی مازنداری است که در مصاحبه با Hojatoleslam Mohammad Ali Salehi بیشتر از فرزند مرحوم آیت الله صالحی مازندرانی است.

Tasnim: در مورد کودکی تا آیت الله صالبی مازندرانی چطور؟

صالبی: وی در روستای لوفور (شمال کشور) در یک خانواده مذهبی متولد شد که پدر ، کشاورز ، محقق و مدرس روستا و مادر بودند اما همچنین یک زن خانه دار بودند. پدر من از پنج سالگی تحت هدایت پدربزرگ و مادربزرگ و سایر دانشمندان منطقه با ادبیات قرآن و عربی آشنا شد. همانطور که ما به ما گفتیم ، اساتید آنها هنگام کار در محل کار (به عنوان مثال ، جمع آوری هیزم یا جنگلداری) و حفظ پدر ، که خاطره بصری و صوتی خوبی داشت ، تا زمانی که به ده سال سن نرسید و به تحصیل خود ادامه داد ، ادبیات عربی را در قالب شعر و نثر ابراز کردند. او دیگر نتوانست در زادگاه خود بماند ، بنابراین خانواده را ترغیب کرد که برای آموزش در حوزه های علمیه به بابل بروند. شیخ امان الله کریمی یکی از ملاهای بابل بود که احکام را آموزش می داد. پس از آن ، در حدود سال ۱۳۳۱ ، پدرش به سمت تهران رفت و مدتی از آیت الله رافی قزوینی استفاده کرد. در سال ۱۳۳۳ ، مشهاد همچنین از مشهاد بازدید کرد و با حضور آیت الله شیخ هاشم قزوینی ، که اهل اتاد بود ، بالاترین سطح میدان را در این شهر گذراند. به نظر من ، شخصیت پدر ، شخصیت علمی و اخلاقی در مجاورت امام رضا (AS) تأسیس شد و این استاد تأسیس شد ، گرچه استادان دیگری مانند آیت الله تهرانیه ، آیت الله میلانی و غیره. آنها نیز داشتند. پس از سال ۱۳۳۹ و درگذشت آیت الله قازوینی ، پدرش به قوم رفت و توانست سال آخر زندگی آیت الله بوروجی را بفهمد. ناگفته نماند که او هم در ادبیات و هم در علم و هم در علم و هم در سطح بالا ، همزمان با دانش آموز ، در بابل و مشهاد ، و بسیاری از محققان و سیاستمداران امروز (ناتق نوری ، نعیم آبادی ، حمید روحانی و غیره) آنها را خوانده اند. البته ، پدر همچنین به دنبال فلسفه ، درک آلامام تاباتابایی بود ، و در علوم فکری ، او به حدی مطرح شد که ، در تفسیر آیت الله جوادی آمولی ، او یک جامع و معقول شد ، و بسیاری از بزرگان شعر و آسفر برای او خوانده شد ، اما او در مورد فوریسپودس و فوریسپودس و فوریسپودس و فوریسپودس و فوریتسپود را خوانده بود. همچنین موظف بود یک هفته پیش به دانش آموزان آموزش دهد. در ضمن ، توضیحات پدر بسیار مشهور است. او همیشه می گفت که آیت الله قازوینی آنقدر روان را آموزش می داد که آنها کافییه را نمی فهمیدند.

Tasnim: چه آثاری منتشر شده است؟

صالبی: پدر روز چهارشنبه اخلاق و حدیث را تدریس می کرد و تحت تأثیر استاد خود ، آیت الله قازوینی ، به گونه ای تدریس می شد که آنها به یک جمعیت زن تبدیل شدند. در طول این بحث ها ، چهل حدیث جمع آوری و به عنوان “نکات ماندگار” منتشر شده است. هشت جلد کافیا ، مفتی البیزیر در شش جلد ، رساله عملی و مراسم زیارتی ، اعترافات (با خط خود پدر) ، دو جلد زن و نوجوان ، رستاخیز و بحث در مورد خلوص توسط میرزا هاشم آمولی (مربوط به ریزگردها) آثار دیگری هستند.

جمع آوری مفتاها آل -ساد (خارج از اصول پدر) یکی دیگر از آثار است که من جلد اول را به خاطر نمی آورم ، که در سال ۸۱ منتشر شد ، جلسه ای با رهبری بخشی از ما ، و ما این کتاب را به آنها معرفی کردیم و آنها از آن بسیار خوشحال بودند (قبلاً کتابهای این زمینه. خارج از دانشکده های Faiziyah و سایر دانشکده ها ، درسی و سایر مدارس درسی است ، درسی و سایر مدارس ، درسی آنها ، مدارس درسی و سایر مدارس ، آنها درسی و سایر مدارس درسی است. علاوه بر این ، با توجه به اینکه پدر در انقلاب اسلامی نیز فعال بود و حدود یک سال و نیم در زندان های Ghezel Qala ، Palace و Evin را گذراند ، خاطرات مفصل وی در کتاب ارائه شده توسط مرکز مستندات انقلابی آمده است.

Tasnim: در مورد روش اخلاقی آنها برای ما بگویید.

صالبی: در حقیقت ، او سفری از مازندران و بابل به مشهاد و قم داشت و همیشه فراتر از علم پدرش بود (معتقد بود که خدا از نور است و بقیه تاریکی) ، مسائل اخلاقی جسورانه و ملموس بود و بزرگان تصدیق می شدند. او معتقد بود که جذابیت ما باید به همان اندازه لازم باشد ، و این یک نمونه کامل از این است به طوری که همه حتی یک بار آنها را دیدند ، مجذوب اخلاق و عقیده بودند. از طرف دیگر ، او بسیار مراقب کلمات و رفتار بود ، نه فقط برای دانش آموزان و دانشمندان ، بلکه حتی با افراد جوان نیز. اساتید و همراهان آنها در این زمینه کلمه بدی گفتند که ما حتی از این کلمه نامناسب برای دانشجویان نشنیده ایم.

اخلاص آنها به حدی بود که گفتند که مدتی خانه را برای جهان و غیر خدا در تمام طول روز ترک نمی کنند. تقوا و فروتنی آنها نیز مشهور بود ، در حالی که این فروتنی باعث کاهش عزت آنها نمی شد. ورود به کودک در جلسات یا مهمانی های کوچک امکان پذیر نبود ، و او هرگز به آن احترام نمی گذارد ، هرگز به جمعیت اعتماد نمی کند. ما اعتراض می کردیم که به استادش شیخ امان الله کریمی در بابل اشاره کنیم ، که هم خودش و هم در اطرافش نشسته بود. در حالی که او پرانرژی و خوب بود ، او از شوخی و شوخی خودداری کرد و در غیاب آنها ، هیچ فرصتی برای غایب بودن وجود نداشت ، در حالی که مهربان و فروتن است.

TASNIM: با توجه به تغییر سبک زندگی امروز و فناوری و ابزارهای امروز ، سبک زندگی آنها چه بود؟

صالبی: پدر از اوایل تحصیلات خود چنان تحصیل می کرد که سلولهای وی همچنین همان نان مختصر را که غذای دوره بود ، گفتند تا صبح صبح ، و این دوره تا پایان عمر ادامه داشت. در مباحث علمی ، هیچ اشاره ای به معاصران وجود نداشت ، در حالی که یکی از آفات فعلی این زمینه این است که آنها معاصران را عزت خود می دانند.

در سال ۳۹ او ازدواج کرد اما همیشه ساده گرا بود. چه ساعتی از انقلاب و بعد از انقلاب که به او ملک زیادی داده بود و می توانست زندگی مرفه ای را برای خودش و بستگانش مانند برخی با عناوین مختلف ایجاد کند. ما تا سال ۵۵ ، هنگامی که چهار فرزند بودیم ، مستاجر بودیم. مادر من نیز بسیار قابل قبول بود (به عنوان مثال ، ما را می گیرد که خانه برای تحصیل آرام است) و آیت الله وهید خاراسنی گفت که زنانی مانند مادر شما نخبه بودند.

حوزه انقلابی ، حوزه علمیه ، حوزه پیشرو و عالی ، حاکمیت مذهبی ،

فرش اتاق پدر مشهور بود. او گفت که اگر این برای مادر شما نبود ، من حداقل آن را نخواهم داشت و چادر می زنم زیرا در سراسر جهان خواهد بود. در عین حال ، بسیار منظم و منظم بود ، حتی به روشی که مردم محلی شگفت زده شدند. او محافظان را از اوایل دهه ۶۰ مرخص کرد و به محل تحصیل رفت. این امر بارها با دعوت دانش آموزان برای صرف صبحانه در خانه پذیرفته شده است. اگر ما در یک گروه بودیم و میز پخش می شد و یک کودک وجود داشت ، او ابتدا برای او می خورد. همچنین ابتدا برای خانمها و سپس آقایان. به تنهایی به تلفن های محبوب پاسخ می دهند. تأکید کرد که انتشار و انتشار دانشمندان نباید از بین برود یا کاهش یابد. باید یک گفتگو وجود داشته باشد ، نه یک مونولوگ.

TASNIM: سیاست علمی و آموزش آیت الله صالبی چه بود؟ تحت تأثیر مدرسه Takfik؟

صالبی: او هرگز علیه تفکیک صحبت نکرد. اما از شواهد ، فهمیدیم که در مباحث فلسفی مسلط است. شاید این احتیاط احترام اساتید مانند آیت الله قازوینی باشد که با فلسفه مخالف بودند ، اما خود پدر معتقد بود که اگر دانشمند و فلسفه را نخوانده باشد ، نهج الباگا نمی توانست درک کند. با این حال ، از اوایل دهه ۱۹۶۰ ، با توجه به اینکه بزرگان در فلسفه وجود داشته است ، بر فقه و اصول متمرکز شده است.

ما هرگز از آنها مستقیماً در مورد مسائل اجتماعی سؤال نکردیم. او حتی در انتخابات نگفت که چه کسی رأی می دهد یا چه کسی به خودش رأی می دهد. ما از راهنمایی های خود نتیجه گرفتیم و این سیاست پدر و آزاد برای ما جذاب بود. این همان احزاب و گروه های سیاسی آزاد و سیاسی بود تا بتواند در نقش مردسالاری ، یک پدر و مادری نقش داشته باشد. دردناک و دوست باشید. با توجه به اطلاعات سیاسی که او معتقد بود ، ما باید جامع بودن داشته باشیم و محدود به جریان ها نباشیم.

در مشهاد ساواک چندین بار قصد ترور پدر را داشت. اما شکست خورد

Tasnim: رابطه آنها با Ahlul -Bayt (AS) چگونه بود؟

صالبی: علاوه بر نماز و دعا با Ahlul -Bayt (AS) ، پدر مجبور شد هر ماه سپتامبر از مشهاد غافل شود و از امام رضا (عس) برای سال تحصیلی جدید بخواهد. با این حال ، او خود را به عنوان روحانی کاروان مادرم که صبح در حرم بود ، می شناخت. او همچنین به پیامبر زهرا فداکاری خاصی داشت. در درس ، او از ذکر Ahlul -Bayt (As) غافل نشد ، و در جزوه های خود همیشه حدیث و سنت ها را می نوشت. او معتقد بود که این مواد باید به قلب برخیزند.

خبرنگار: ذهرا شریفتی

پایان پیام/

منبع:تسنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: