تلویزیون ایران در سالهای اخیر با چالش های جدی در زمینه تولید نمایش روبرو شده است. کاهش تنوع ژانر ، کاهش کیفیت این سریال و سقوط مخاطبان خطری بود که مقامات رسانه ملی را مجبور به تجدید نظر کرد.
در این میان ، تأسیس مرکز سیمورگ در اکتبر ۱۴۰۱ یکی از مهمترین تصمیمات ساختاری صدای ایران بود. مأموریت این بود که به تلویزیون نفس جدیدی در مسیر جدا کردن تولید و تمرکز روی ژانرهای نادان بدهد.
اکنون ، پس از دو سال ، مرور دستاوردها و کاستی های سیمورگ تصویری روشن تر از آینده این موسسه ارائه می دهد.
احیای ژانرهای فراموش شده
یکی از مهمترین امتیازات سیمورگ بازگرداندن الگوهای مانند تله فوتو است. ژانری که سالها در تلویزیون بوده است اما می تواند سرگرم کننده و آموزشی باشد. تولید آثاری مانند “آهسته با گل رز” و “Dawn” نشان داد که این تئاتر هنوز توانایی جذب مخاطبان را داشته و می تواند ادبیات درام مبتنی بر خانه را به خانه ها بیاورد.
هنگامی که تلویزیون به تنوع بیشتری نسبت به همیشه احتیاج دارد ، بازگشت به این ژانر باهوش به نظر می رسد.
Sethcom ؛ پاسخ سریع به نیاز نیازمند
توجه سیمورگ به SITCAM (کمدی موقعیت) پاسخی به خلاء در کندانسور بود. این الگوی با هزینه کمتری و سرعت بالاتر می تواند بخشی از نیاز مخاطبان به سرگرمی سبک را پوشش دهد. تجربه سریال هایی مانند “آقای قاضی” و “داستانهای کمال” نشان داد که این هنوز پتانسیل جلب توجه است.
البته منتقدین می گویند سرعت بالا گاهی اوقات به کیفیت متن آسیب می رساند و تعادل بین کمیت و کیفیت هنوز هم وجود دارد.
روی متن و ایده تمرکز کنید
پیوند ساختاری Simorgh با دفتر ملی رسانه های ملی قدرت دیگری است. این اتصال باعث شده است تا انتخاب متن و تولید هماهنگ تر برای جلوگیری از از دست دادن انرژی باشد. به گفته مدیران مرکز ، این هماهنگی کیفیت آثار را بهبود بخشیده است.
مکمل ها ، نه رقبا
به عنوان یک بازوی تازه متولد شده ، سیمورگ رقیب مراکز مانند Simafilm یا Saba نیست ، بلکه یک مکمل برای آنها است. محصولاتی مانند “چرخ” ، “زندگی بعد از زندگی” و “جامز” در ژانرها و قالب های مختلفی از مرکز بیرون آمده اند. نشانه ای از مأموریت سیمورگ پر کردن خلاء ها است نه تکرار گذشته.
انتقاد و ضعف
با وجود این دستاوردها ، سیمورگ یک چالش نیست.
بودجه همچنان یک چالش بزرگ برای تولید چشمگیر است و سایه آن در پروژه ها وزن دارد.
سرعت زیاد در برخی از سیتوم ها باعث شده است که کیفیت فیلمنامه یا بازی ها زیر سوال برود.
مرزهای بین سیمورگ و سایر مراکز تولید گاهی مبهم است و خطر موازی وجود دارد.
چشم انداز آینده
اگر پشتیبانی مدیریت ادامه یابد ، انتخاب پروژه ها با دقت بیشتری انتخاب می شوند و نسل های مختلف هنرمندان درگیر می شوند ، سیمورگ می تواند به یکی از اصلی ترین سلاح های تولید در تلویزیون تبدیل شود. این منظره نه تنها برای مخاطبان تلویزیون بلکه برای هنر هنر دراماتیک این کشور نیز مفید خواهد بود.
در دو سال اول فعالیت خود ، مرکز سیمورگ نشان داده است که می تواند هم بازسازی ژانرهای نادان و هم پاسخ سریع به نیازهای روزانه کندانسور باشد. با این حال ، موضوعاتی از قبیل بودجه ، کیفیت متن و مأموریت ها هنوز در دست است. می توان گفت که سیمورگ هنوز در آغاز جاده است ، اما او مسیر درست را انتخاب کرده است. مسیری که در صورت ادامه کار ، ممکن است به الگویی از تحول در تولید درام رسانه های ملی تبدیل شود.
پایان پیام/
منبع:تسنیم