به گزارش خبرگزاری TASNIM ، سرهنگ دیوید هوژام در یادداشتی که روز یکشنبه در وب سایت خبری زبان عبری منتشر شد ، از این پروژه انتقاد کرد.
برنامه نتانیاهو برای اشغال غزه اسرائیل را در یک اتاق حساس قرار می دهد. از یک طرف ، هدف از بین بردن حماس و اطمینان از امنیت اسرائیل است. از طرف دیگر ، نگرانی هایی در مورد فرسایش نظامی ، آسیب به گروگان ها و هزینه بالای حاکم بر امور جمعیت وجود دارد. آیا این یک گام اجتناب ناپذیر است یا اسرائیل سالها اسرائیل را ضبط می کند؟
نویسنده ، که محقق در مرکز استراتژی های بزرگ اسرائیل و مشاور سابق وزیر جنگ صهیونیستی است ، افزود:
تصمیم کابینه امنیت سیاسی برای تصویب برنامه نتانیاهو برای اشغال غزه موجی از بحث در داخل و خارج از آژانس امنیتی را برانگیخته است.
در حالی که دولت بر پنج اصل اساسی اصرار دارد – خلع سلاح حماس ، بازگشت همه اسیران ، نوار غزه ، کنترل امنیتی اسرائیل و شکل گیری یک دولت مدنی جایگزین – این سؤال حساس مطرح می شود که آیا حکومت نظامی اسرائیل در نوار غزه یک راه حل اساسی است یا یک دام استراتژیک؟
رئیس ستاد ارتش ، ایال زامیر به شدت با اشغال غزه در یک جلسه کابینه مخالفت کرد.
وی هشدار داد “عواقب خطرناک آن ، به ویژه آسیب رساندن به گروگان ها و افزایش فرسایش ارتش اسرائیل”. با این حال ، زامیر جایگزینی برای اشغال پیشنهاد داد: عملیات محاصره ، که آن را “گزینه ترجیحی” می داند.
نتانیاهو همچنین بر کانال فاکس نیوز تأکید کرد: “هدف این است که از امنیت ما ، نابودی حماس و رهایی ساکنان غزه اطمینان حاصل شود.”
وی توضیح داد که اسرائیل خود غزه را ضمیمه نمی کند ، بلکه برای کنترل آن “برای یک دوره انتقالی به یک نهاد دولتی که پس از پایان حماس آن را اجرا خواهد کرد”.
تفاوت اساسی بین گذشته و حال در تعداد جمعیت است. در سال ۱۹۶۷ ، نوار غزه حدود ۳۷۰،۰۰۰ فلسطینی بود. در سال ۱۹۸۷ ، با آغاز اولین انتفاضه ، این تعداد به حدود ۵۷۰،۰۰۰ افزایش یافت. اما امروز ، حدود ۲.۲ میلیون نفر در نوار غزه زندگی می کنند ، تقریباً چهار برابر جمعیت آن در ابتدای انتفاضه.
اگر در گذشته یک تقسیم بندی منطقه ای برای پاسخ مدیریتی ، نظامی و امنیتی کافی بود ، پیچیدگی عملیاتی امروزه به طرز چشمگیری افزایش یافته است. واقعیت فعلی شامل یکی از بالاترین تراکم جمعیتی در جهان است ، با زیرساخت های تروریستی پیشرفته و قابلیت های جنگی پیشرفته که در گذشته وجود نداشت.
اسرائیل در دو دوره حکومت نظامی خود را به نوار غزه تحمیل کرد: اولین در سال ۱۹۵۶ و دوم از ژوئن ۱۹۶۷ به توافق قاهره در ماه مه ۱۹۹۴.
با گذشت سالها ، اسرائیل منابع مالی عظیمی را به ویژه در توسعه سیستم بهداشت و درمان منطقه ای سرمایه گذاری کرده است. در دهه ۱۹۸۰ ، نزدیک به ۵۰۰۰ فلسطینی ساکن غزه در مدیریت مدنی کار می کردند.
با شروع اولین انتفاضه در سال ۱۹۸۷ ، سیستم نیروها از یک تیپ منطقه ای به یک بخش منطقه ای که از طریق سه نوع کار می کند ، ارتقا یافت. در سال ۱۹۸۹ ، واحد شمشون تأسیس شد ، یک واحد پیاده نظام نخبه که جنگجویان لباس محلی فلسطین را برای دستگیری رانندگان و فعالان پوشیدند.
در بیشتر سالهای اسرائیل در نوار غزه ، یک بخش منطقه ای به همراه مدیریت مدنی برای حفظ کنترل مؤثر بر منطقه کافی بود ، اما در شرایط فعلی ، چنین ترتیب نیروهای ناکافی و غیرواقعی است. علاوه بر این ، تفاوت بزرگ دیگر ، حجم جمعیتی است که بر میزان حضور نظامی مورد نیاز در منطقه تأثیر می گذارد.
در سال ۱۹۶۷ ، حدود ۳۷۰،۰۰۰ فلسطینی در نوار غزه زندگی می کردند و دو دهه بعد ، در سال ۱۹۸۷ ، این تعداد به حدود ۵۷۰،۰۰۰ افزایش یافت. از آن زمان ، جهش بزرگی در حجم جمعیت رخ داده است و در حال حاضر حدود ۲.۲ میلیون نفر در نوار غزه زندگی می کنند.
اگر در گذشته ، یک بخش منطقه ای از دیدگاه اسرائیل پاسخ کافی مدیریتی ، نظامی و امنیتی را ارائه می داد ، امروزه جمعیت در ابتدای انتفاضه اول حدود چهار برابر اندازه عددی آن است.
همانطور که انتظار می رفت ، پس از تصمیم کابینه کوچک امنیتی سیاسی ، حماس به سرعت اعلام کرد که برنامه نخست وزیر نتانیاهو برای اشغال غزه منعکس کننده قصد وی برای قربانی کردن اسیران به منظور دستیابی به منافع شخصی است.
در این بیانیه آمده است: “ما تأکید می کنیم که نوار غزه بدون توجه باقی خواهد ماند و هرگونه تلاش برای گسترش تجاوز مردم فلسطین برای اشغالگران هزینه خواهد کرد.”
اعضای حماس افزودند که اظهارات نتانیاهو مذاکرات را برای پایان دادن به جنگ تضعیف کرده و انگیزه های واقعی عقب نشینی اسرائیل را از آخرین دور مذاکرات که با نزدیک شدن مواضع دو طرف به وجود آمد ، نشان داد.
حماس همچنین از کشورهای عربی ، سازمان همکاری های اسلامی و جامعه بین المللی خواست تا سخنان نتانیاهو را در مورد قصد وی برای کنترل غزه و متوقف کردن جنگ و محاکمه نخست وزیر در دادگاه بین المللی بین المللی لاهه محکوم کنند.
تحمیل قانون نظامی در نوار غزه به طور طبیعی هزینه های مالی بالایی را به همراه خواهد داشت ، که برای تأمین اعتبار اجرای مداوم وظایف امنیتی ناشی از حضور دائمی نظامی در منطقه ضروری است. این امر به ویژه در منطقه ای صادق است که تراکم جمعیت یکی از بالاترین چگالی در جهان است و وضعیت آن مستلزم تلاش مداوم نیروهای نظامی اسرائیل برای مقابله با هسته های تروریستی است که همچنان در نوار غزه فعالیت خواهد کرد.
پایان پیام/
منبع:تسنیم