به گفته خبرنگار اقتصادی آژانس خبری TASNIM ، حقوق مدتهاست که یکی از اساسی ترین عناصر روابط کار بوده است. دستمزد ، که نه تنها معیشت کارگر را فراهم می کند ، بلکه میزان انگیزه ، بهره وری و پایداری در کار را نیز تعیین می کند. با این حال ، در وضعیت اقتصادی امروز در ایران ، درک کارگران به هیچ وجه متناسب با افزایش هزینه های زندگی نیست.
براساس آخرین تخمین سازمان های کارگری ، هزینه یک خانواده کارگر در کلانشهرها چندین برابر حداقل دستمزد تأیید شده است. اجاره مسکن ، غذا ، بهداشت و آموزش بخش بزرگی از درآمد کارگران را بلعیده و با کسری دائمی با آنها روبرو می شود. در چنین شرایطی ، کارگر ناگزیر خواهد شد یا به مشاغل دروغین تبدیل می شود تا شکاف بین هزینه و درآمد را جبران کند.
فعالان کارگران در مورد بقای شغل می گویند: دستمزدهای ناکافی نه تنها انگیزه کار را از بین می برد ، بلکه کارگر را نیز به این نتیجه می رساند که ماندن در کار رسمی هزینه ای ندارد. این امر باعث شده است که بسیاری از کارگران یا به مشاغل غیررسمی بروند یا همزمان چند شغل برای امرار معاش داشته باشند.
تحلیلگران بازار کار معتقدند که عواقب ناکافی دستمزد فراتر از معیشت خانوار است. اول ، بی ثباتی در نیروی کار باعث کاهش بهره وری بنگاهها و کیفیت افت تولید ملی می شود. دوم ، گرایش گسترده ای برای مشاغل غیررسمی ، درآمد مالیاتی دولت و گسترش اقتصاد زیرزمینی را کاهش می دهد. سوم ، فشار معیشت آسیب های اجتماعی مانند فقر ، حاشیه نشینی و حتی ناهنجاری های اجتماعی را افزایش می دهد.
*نقش دستمزدها در بقای شغل
سید مالک حسینی ؛ معاون وزیر کارآفرینی و توسعه اشتغال وزارت کار اخیراً چالش های بازار کار ایران را فاش کرده است و گفت: “در شرایط فعلی ، این امر بر عوامل بازار کار ایران تأثیر گذاشته است و دستمزدها و دستمزدهای ناکافی با هزینه های زندگی باید یک چالش اساسی در بازار کار باشد.”
وی گفت: “اولین عامل شکاف بین دستمزدها و نمونه کارها هزینه های خانوار است که باعث شده دستمزدهای فعلی قادر به تأمین هزینه های زندگی نباشد.” این ، به ویژه در بخش تولید ، منجر به حضور نیروی کار در اشتغال شده اما بدون فرصت های شغلی شده است و کارفرمایان را برای تأمین نیروی کار لازم دشوار کرده است.
معاون وزیر اشتغال به عنوان تغییر نسلی نیروی کار در این زمینه نامید و گفت: “حضور دهه هفتاد و هشتاد در بازار کار در حال افزایش است و فرهنگ کار این نسل با نسل های قبلی متفاوت است. تولید کارفرمایان متولد دهه ۳۰ ، ۴۰ و ۵۰ با نیروی کار جدید چالش مهم دیگری برای بازار کار کشور است.”
از دیدگاه حسینی ، ادغام ظرفیت های اشتغال و همگرایی سریع نیروی کار می تواند به عنوان یک راه حل مؤثر در نظر گرفته شود.
کارشناسان تأکید می کنند که دستمزد باید بر اساس دو شاخص اصلی باشد و در طول سال به روز شود ، تورم واقعی و هزینه معیشت خانوار. تجربه بسیاری از کشورها نشان می دهد که سیستم دستمزد پویا ، با تجدید نظر در سال ، می تواند از کاهش شدید قدرت خرید کارگران جلوگیری کند و امنیت شغلی خود را حفظ کند.
به گفته ناظران ، اگر دولت و شورای عالی کار این ساختار را اصلاح نکنند ، یک چرخه معیوب شکل می گیرد: کارگر ناراضی از کار رسمی دور خواهد شد. تولید ملی ضربه است. و سرانجام ، اقتصاد این کشور هزینه های سنگین این بی اعتنایی را پرداخت می کند.
پایان پیام/
منبع:تسنیم