بررسی مناطق و اهداف حمله صدام به ایران

بررسی زمینه‌ها و اهداف شروع تهاجم صدام به ایران

در آستانه هفته دفاع مقدس و بزرگداشت چهل و پنجمین سالگرد آن ، با توجه به اینکه حمله به سراسر کشور رژیم بااتی عراق به ایران در ۳۱ سپتامبر ۱۳۵۹ زمینه های قبلی را دارد ، ما برای توضیح برخی از کتاب ها و مقاله ها برای بررسی برخی از آنها نوشته شده است. مقدمه ای که سرانجام منجر به آغاز بزرگترین و طولانی ترین جنگ در آخرین تابستان سال ۱۳۵۹ شد. به دنبال کتاب “سیری در جنگ ایران -اراج (جلد ۱) ؛ خونریشر به Khorramshahr» ارسال شده توسط محمد دوروودیان ، نویسنده و راوی دفاع مقدس در مستندات دفاع مقدس و مرکز تحقیقات ، ما درباره این موضوع بحث می کنیم.

مناطق تشکیل تهاجم

انقلاب اسلامی ، پس از یک سال و نیم از پیروزی خود ، به دلیل ستیزه جویی و درگیری ذاتی با اهداف و منافع استکبار جهانی و نفی هرگونه آشتی و آشتی ، به شدت و شدید تحت فشار داخلی و خارجی قرار گرفت. در این میان ، ادامه گروگان های آمریکایی (در فتح لانه جاسوسی) همچنین به خصومت آمریکایی با انقلاب اسلامی می افزاید. به ویژه ، سیاست خارجی ایالات متحده و موضع دموکراتیک برای انتخابات ریاست جمهوری به شدت تحت تأثیر داستان گروگان گیری قرار گرفت و عامل زمانی برای کارتر ، رئیس جمهور کارتر از اهمیت ویژه ای برخوردار بود.

در چنین شرایطی ، با ورود سال ۱۳۵۹ ، روند تحولات داخلی و خارجی شکل جدیدی به خود گرفت. میزان تشنج در مرزهای ایران و عراق تا حد زیادی افزایش یافته است. رئیس جمهور عراق صدام اعلام کرد که ایران باید سه جزیره بزرگ Tonb ، Small Tonb و Abu Musa را ترک کند. وی همچنین گفت که عراق آماده حل همه اختلافات خود با ایران است.

در همین زمان ، یک مقام کاخ سفید گفت: “ایالات متحده عملیات نظامی احتمالی مانند نیروی دریایی و محاصره هوایی ایران و جنگ در بیابان را بررسی کرده است.”

عملیات تاباس در ۵ مه ۱۳۵۹ بخشی از تلاش های آمریکایی ها برای آزادسازی گروگان ها بود که به یک شکست بزرگ برای ایالات متحده ، به ویژه برای رئیس جمهور کارتر تبدیل شد. برژینسکی گفت: “ایالات متحده قادر به انجام تمام تلاش های لازم است و تمام وسایل لازم را برای مجبور کردن ایران برای پذیرش نظریه های ما دارد.”

در همین زمان ، عراق با استفاده از نمایندگان خود در برخی از شهرهای مرزی کشور ما ، از جمله Khorramshahr ، درگیری های مرزی با ایران را بمباران و خرابکاری کرد. این وضعیت جدید دو کشور را در آستانه جنگ قرار داده است ، در حالی که محافل سیاسی -نظامی جهان تجزیه و تحلیل های مختلفی را ارائه می دهند. der Spiegel نوشت:

دلایل زیادی وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران در جنگ مسلحانه با عراق شکست خواهد خورد. زیرا عراق ارتش مجهز به چاه دارد. به همین دلیل ، دولت عراق سعی نمی کند عصبانیت قبلی را کاهش دهد.

هرالد تریبون همچنین در یک تحلیل نوشت: تحلیلگران آمریکایی معتقدند که ارتش ایران در حال حاضر قادر به دفاع از مرزهای این کشور در برابر هرگونه حمله خاص نیست و قبل از چند روز و شاید یک یا دو هفته در یک جنگ سنگین و سنگین ادامه دارد.

تأثیر جنگ بر وضعیت داخلی و تغییر موقعیت جناح لیبرال SO -Called شامل بخش دیگری از تحلیل بحران و درگیری ایران -عراق بود. مجله آل -حاد در این رابطه نوشت.

بنی -سادر می داند که ارتش وی که اکنون فاقد انسجام و سازماندهی است ، قادر به مقابله با ارتش عراق نیست و رهبران ارتش یا فرار کرده اند یا فرار کرده اند و تکنسین ها رها شده اند ، اما او می داند که اگر ارتش عراق بخواهد وارد ایران شود ، برای نیروهای ملی مناسب تر خواهد بود.

ایالات متحده پس از عدم تشدید فشار داخلی و خارجی بر جمهوری اسلامی ، کودتای ناکام ماسک هایی را که مدت ها پس از عدم موفقیت عملیات تاباس برنامه ریزی شده بود ، اجرا کرد. با توجه به اطلاعات به دست آمده توسط آمریکایی ها پس از داستان Tabas ، آنها برنامه کودتای و جنگ را بررسی کردند و به دلایلی کودتای را در اولویت قرار دادند ، اما یکی از عناصر کودتای بخشی از اعتراف خود را می نویسد:

این استدلال بین جنگ و کودتای بود که یکی از آنها شروع می شود. در صورت شکست کودتای حاکم بر ارتش و بی اعتمادی و غیره ، زمینه خوبی برای جنگ فراهم می کند. همزمان با کودتای ، عراق در ۲۰ منطقه مرزی با درگیری دست و پنجه نرم کرده است تا این دیدگاه ها از درون مرز چرخانده شوند. علاوه بر این ، طبق شواهد ، عراق و برخی دیگر از کشورهای منطقه نقش موثری در حمایت و حمایت از عناصر کودتا داشتند. همانطور که صدام بار دیگر از آغاز جنگ خبر داد ، وی در یکی از سخنان خود گفت: “ما اکنون توانایی نظامی لازم را برای استرداد سه جزیره در خلیج فارس که توسط شاه اشغال شده است ، داریم.” ما از زمان اشغال این سه جزیره هرگز سکوت نکرده ایم و دائماً از نظر نظامی و اقتصادی برای بازپس گیری سه جزیره آماده بوده ایم.

همانطور که قبلاً برژینسکی ذکر کرد ، انتقال نقش جدید به عراق برای وادار کردن ایران به پذیرش خواسته های ایالات متحده و تئوری ها باعث شد عراق با انتقال سربازان به مرز و گسترش درگیری در مرز ، ترتیبات لازم را فراهم کند.

اهداف عراق از حمله به سراسر کشور

به دنبال قرارداد سال ۱۹۷۵ صدام در ۱۷ سپتامبر ۱۹۸۰ (۲۶ سپتامبر ۱۳۵۹) ، تسلط کامل عراق بر آروند واتررو ، حاکمان بغداد این عقیده را تغییر داده اند که تعادل نظامی به نفع کشورشان تغییر کرده است و همه عوامل از جمله ایران ، وضعیت منطقه و روابط بین الملل. در ۳۱ سپتامبر ۱۳۵۹ ، حمله از هوا ، دریا و زمین به جمهوری اسلامی ایران آغاز شد.

در آغاز تهاجم ، نیروهای زمینی عراقی بیش از ۴۸ واحد از جمله ۱۲ لشکر (از جمله پنج پیاده نظام ، پنج زره پوش و دو بخش مکانیزه) و ۱۵ تیپ مستقل (از جمله ۱۰ تیپ پیاده نظام ، یک تیپ زرهی ، یک تیپ مکانیزه و سه نیروی ویژه) بودند.

در آن زمان ، دستگاه نظامی عراق با استفاده کامل از تجهیزات مانند ۸۰۰ توپ ، ۵۴۰۰ تانک ، ۴۰۰ توپ ضد هوایی ، ۳۶۶ هواپیما و ۴۰۰ هلیکوپتر مجهز بود.

اهداف عراق از این تهاجم را می توان در سه سطح با توجه به منافع خود با ایالات متحده برای مهار انقلاب اسلامی و گرایش های رژیم رژیم بااتی برای بهره برداری از خلاء ناشی از سقوط رژیم شاه طبقه بندی کرد.

۱- لغو قرارداد الجزایر ۱۹۷۵ ؛

۲- ضد عفونی ایران با جدا کردن استان خوزستان ؛

۳- سرنگونی جمهوری اسلامی ایران

در همین حال ، به نظر می رسد که لغو تسلط کامل الجزایر و عراق بر رودخانه آروند به نظر می رسد که پایین ترین قسمت از اهداف رژیم عراق بوده است که در صورت دستیابی به این هدف در عمل دنبال می شود.

اگرچه می توان قرارداد الجزایر را بدون حمله جهانی لغو کرد. اما همانطور که گفته شد ؛ اهداف تهاجم عراق به قلمرو ایران قطعاً فراتر از موارد فوق بود ، و حاکمان عراقی تصور می کردند که در این صورت حمله حداقل می تواند قرارداد الجزایر ۱۹۷۵ را لغو کند و بنابراین مشکل خلیج شمالی کشورشان را حل کند.

با این مناطق ، صدام رسما حمله خود را در سراسر کشور به ایران از ۳۱ سپتامبر ۱۳۵۹ آغاز کرد.

منبع: دفاع

پایان پیام/

منبع:تسنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: