۶ روز التهاب گذشت ، و ایران هنوز هم تلاطم موج را دارد و همچنان به ما نشان می دهد که این ملت چقدر عزیز است. خورشید ایران در تاریخ ۹ ژوئیه آفتاب متفاوتی برای مردم این سرزمین داشت. گویی می خواست این مشکل را به ما بیاموزد و درس های داستان تلخ و شیرین این وطن باستانی را برای ما تعریف کند. تمدن طولانی مدت ایران یک معلم صبور و بسیار متوسط است. با این حال ، ما یک دانش آموز بازیگوش و منزجر کننده مدرسه و مدرسه هستیم. این کتابی است که در برگ خود ، وقایع درس ، به یک زبان ساده و بیانگر بیان شده است. درس های مربوط به کشور و قرار گرفتن در معرض ، شورش ، نفرت ، عزت نفس و یادآوری قله هایی که در سرزمین و نام سرزمینی که توسط این سرزمین نماد شده اند ، یادآوری می کنند.
بدون شک ، این دو روز برگ متمایز از تاریخ کشور است. برخی می گویند که این آتش بس قابل اعتماد نیست و روزهای تلخ با پایان ماه ژوئن تکرار می شود. پاسخ من این است که ممکن است باشد ، اما همه چیز به آنچه از این دو روز آموخته ایم بستگی دارد. سرنوشت کشور ما کشور ما را تعیین می کند ، نه نقض آتش بس یا پیروی از آن ، بلکه نحوه نگاه ما به جهان و فضای داخلی است. همراهی ما بسیار بیشتر از خودمان است ، نه اینکه بیرونی و در برابر بیگانگان باشیم. دو نوع مختلف از دیدگاه ، در سالهای گذشته ، در زمینه حاکمیت ، کاملاً مخالف یکدیگر هستند ، اما در مکان سیاسی ، آنها در امور ملت و ملت شرکت داشته اند.
شکاف بزرگ بین این دو دیدگاه مخالف پر از درآمدهای نفتی بود. نگاه اول ، بیشتر غالب و دوم – اگرچه به شکل منسجم خود ، مدافع جدی در ساختار سیاسی نداشت – اما به ترتیب شرح داده شده ، فقط در بحران ها استفاده می شد و مجبور می شد. نگاهی (نگاه اول) دولت را منحصراً ، حوزه درگیری و زمینه مبارزه تعریف می کند. تجلی این مبارزه ، در بعد روابط خارجی ، درگیری فعال با قدرتهای بزرگ غربی به عنوان یک کار با هدف است. هرچه قدرت خارجی بیشتر باشد ، این کار سنگین تر است. این دیدگاه فقدان یا ضعف عدالت در عرصه بین المللی را برای توجیه وظیفه خود برای دفع ظلم و بی عدالتی در هر نقطه از جهان در نظر می گیرد.
از این منظر ، حاکمان کشورهای مختلف عمدتاً مظلوم یا خدمتگزاران این ستمگران هستند. وجود این گروه کافی است تا همیشه در مبارزه با ستمگران و تلاش برای عقب نشینی بندگان حضور داشته باشد. این دیدگاه خود را تنها پرچمدار ظلم می داند و هرگونه محاسبه تعادل قدرت و نتیجه گیری در حوزه دشمن را در نظر می گیرد. او معتقد است که جمعیت زیادی از کشورهای در حال توسعه که توانسته اند از جرگه فقیر خارج شوند و طی پنج دهه گذشته به سعادت برسند ، استقلال خود را معامله کرده و خدمتگزاران غرب را پذیرفته اند. این دیدگاه قسمت پشتی جلوی مبارزات مقدس جهانی و منطقه ای را مشاهده می کند.
دیدگاه وی در مورد سعادت و اقتصاد یک معیشت ، گرامری ، رو به پایین ، کاملاً درونگرا و مبتنی بر خودکشی است و مأموریت اقتصاد را عمدتاً برای تقویت پشت جبهه داخلی در مبارزات خارجی می داند و نگاهی به رفاه عمومی ، یک اهدا کننده و حتی حیوان می داند. در این دیدگاه ، اصطلاح توسعه یک کلمه غربی ، ارتباط پارادایم است. بنابراین باید از گفتمان حاکمیت بومی حذف شود. در عرصه فرهنگی نیز ، جامعه باید برای این مبارزه یک نمایشگاه یکپارچه و متحد داشته باشد. مبارزات خارجی آنقدر مهم و تعیین کننده است که استفاده از انواع محدودیت ها قابل توجیه است. به اندازه کوچک ، هسته باید به طور مرتب تصفیه شود و میزان خلوص آن افزایش می یابد و افزایش خلوص به مراتب مهمتر از دایره خود است. غافل از اینکه این رویکرد باعث می شود جامعه به عنوان ایستاده مخروط ارتفاعی ناپایدار شود. این دیدگاه ، با فکر خود ، از محاسبه و تجزیه و تحلیل هزینه سود که تا حدی از نتیجه گیری پیروی می کند ، جلوگیری می کند.
دیدگاه دیگر دولت را در نتیجه اراده مردم می بیند. جامعه تمرکز اصلی است و دولت با کارهایی که یا نمی توانند انجام دهند یا اگر این کار را انجام دهد ، سر و کار دارد. هزینه اداره کشور توسط افرادی که دارای تنوع آنها هستند پرداخت می شود. بنابراین با همان تنوع ، آنها حق دارند حاکمان را از نظر صلاحیت خود در ارائه خدمات و دائماً ارزیابی و کنترل کنند. صلاحیت حاکمان نیز با معیارهای سعادت و عدالت که منجر به رضایت عمومی می شود ، اندازه گیری می شود. معیار سعادت و سعادت ، رشد اقتصادی و عدالت ، تسکین فقر ، توزیع درآمد بهبود یافته و فرصتهای برابر و غیرنظم -و نه ، همه رضایت عمومی است.
از این منظر ، حکمرانی باید حداقل علمی ، شفاف و پاسخگو باشد زیرا این امر توسط منابع عمومی اداره می شود. از این دیدگاه ، تعامل جهانی با وابستگی یک جانبه مترادف نیست. امروز چین بسیار وابسته به ایالات متحده است ، همانطور که ایالات متحده به چین وابسته است. چین یکی از مستقل ترین کشورهای جهان است ، اگرچه این دومین وارد کننده بزرگ کالا و خدمات از جهان به ویژه در ایالات متحده است. در این دیدگاه ، صلح یک اصل است و به هیچ وجه مترادف با پذیرش ظلم نیست. در این دیدگاه ، داده ها ، محاسبه و تجزیه و تحلیل آن ، کلمه اول. بنابراین ، با این حال ، آرزوهای بزرگ علیه خودشان می شوند که نتوانند مثمر ثمر باشند. شما باید روی زمین و در قلمرو واقعیت ها زندگی کنید. هرچه بیشتر در قلمرو عدالت جهانی عمل کنیم ، دورتر از عدالت داخلی.
موارد فوق را می توان بیشتر و دقیق تر گسترش داد. اما اهمیت این مقاله این است که احتمال جسورانه تر شدن و تسلط بر رویکرد اول ممکن است پس از جنگ ۶ روزه افزایش یابد. روی طبل مبارزات خارجی محکم تر بازی کنید. فریادهای جنگنده من را فشار دهید و دشمن درنده مجدداً مورد توجه قرار می گیرد و درگیری ها دوباره آغاز می شود. درنده بودن ، فاسد بودن ، پرخاشگری و بسیاری از صفات زشت انسانی در جهان نمی تواند درگیری ناخودآگاه ما با آنها را توجیه کند. توجه داشته باشید ، ما بنیانگذاران بزرگی داریم که از هر دشمن خارجی قوی تر و مخرب تر می شوند تا کشور را نابود کنند.
این ناپایدار امروزه قلمرو زندگی را بر روی یک ایرانی محدود کرده است ، و در آینده نزدیک ، خاکی که برای حفظ و محافظت از بسیاری از خون قربانی شده است ، به طور گسترده ، بی تاب و بی ارزش خواهد بود. راه حل هایی برای کاهش یا از بین بردن این مضرات دردناک و بسیار دشوار است که نیاز به تحمل عمومی و بخش بزرگی از جامعه و استفاده از ظرفیت های جهانی ، منابع و فناوری دارد. ظرفیت های مهم کشور طی این ۵ روز تخریب شده است که این امر باعث ایجاد مشکلاتی خواهد شد. برای شرایط دشوار ما ، ابتدا ، سیستم حاکمیت جامعه با تمام تنوع و اختلافات آن شناخته شده و همراه است. ثانیا ، سعی کنید تعداد دشمنان خارجی را کاهش داده و تعداد دوستان را افزایش دهید و از این تنهایی خطرناک بیرون بیایند. من به یاد می آورم که امروز ایران عزیز دقیقاً یک دیدگاه سرنوشت ساز است: راهی ، بر اساس نفرت و راه دوم ، بر اساس منافع عمومی آینده نگر.
همه می روند ، آنچه باقی مانده است ایران و مردم آن و نام خوب خیرخواهانه آن و چیز دیگری نیست.
منبع: سرمقاله روزنامه اقتصاد