افتادن در گرداب گران قیمت؛ روایت ۱۲ برابر نصف شدن قدرت خرید ایرانیان

040925

اکو ایران: بر اساس داده های شاخص بهای کالاها و خدمات خانگی شهری از فروردین ۱۳۶۱ تا آبان ۱۴۰۴ قیمت ها بیش از ۴۱۰۰ برابر شده است. اما مهمتر از میزان افزایش قیمت، سرعت کاهش آن است: فاصله دو برابری قیمت در اقتصاد ایران چگونه از ۶۴ ماه به ۲۴ ماه رسیده است؟

بر اساس داده‌های شاخص بهای کالاها و خدمات خانگی شهری که توسط مرکز آمار ایران به‌صورت ماهانه از فروردین ۱۳۶۱ تا آبان ۱۴۰۴ بر اساس سال پایه ۱۴۰۰ منتشر می‌شود، قیمت‌ها تاکنون بیش از ۴۱۰۰ برابر شده است. با این حال در این دوره ۴۳ ساله چقدر طول کشید تا قیمت ها دو برابر شود؟ آیا این مقدار زمان یا نیمه عمر قدرت خرید در سال های مختلف یکسان است یا این نیمه عمر با توجه به شرایط و مقتضیات زمان و سیاست های مختلف دچار تحول شده است؟

دوازده خواننده گران قیمت

با بررسی داده های شاخص قیمت کالاها و خدمات خانگی شهری، ۱۲ نیمه عمر قدرت خرید قابل شناسایی است. هر یک از این ۱۲ قرائت با سرعت متفاوتی پوشش داده شده است. گاهی نرخ دو برابر شدن قیمت ها شتاب گرفته و گاهی نرخ تورم با سرعت کمتری افزایش یافته است.

از میان این ۱۲ قرائت، بیشترین دوره‌ها مربوط به نیمه‌عمر ششم است، از تیرماه ۱۳۸۱ تا آبان ۱۳۸۶ که دوبرابر شدن قیمت‌ها ۶۴ ماه (۵ سال و ۴ ماه) به طول انجامید. در رتبه بعدی نیمه عمر اول قرار دارد که از فروردین ۱۳۶۱ تا اردیبهشت ۱۳۶۶ دوبرابر قیمت را به خود اختصاص داده است و با نگاهی به داده ها می توان دریافت که پس از شهریور ۱۳۹۷، نرخ نیمه عمر قدرت خرید به دو سال کاهش یافت و تاکنون خانوارهای شهری ایران سه برابر دو برابر شدن قیمت گوشت و پوست خود را تجربه کرده اند. اما در هر یک از این ۱۲ قرائت چه عوامل و اتفاقاتی موثر بوده است؟

040925

خوان اول (۱۳۶۱ تا ۱۳۶۶): سالهای جنگ و کوپن

در حالی که این کشور درگیر شدیدترین جنگ پس از جنگ جهانی دوم بود، مردم همچنان به ثبات قیمت ها (هر ۵ سال دو برابر) اعتقاد داشتند. علیرغم کسری بودجه جنگ، دولت با فرمانی قیمت ها را با سیستم سخت گیرانه سهمیه بندی و کوپن کنترل کرد. اما هزینه سنگین جنگ و تامین آذوقه و کالاهای اساسی مردم برای اولین بار باعث شد که قیمت خانوار شهری ایران دو برابر شود.

خوان دوم (۱۳۶۶ تا ۱۳۷۰): هزینه های ساخت

جنگ تمام شده است، اما جنگ اقتصادی تازه شروع شده است. کشور ویران شد و دولت شروع به هزینه برای بازسازی سدها و جاده ها کرد. این دوره آغاز دور شدن از اقتصاد کوپنی بود. بازه زمانی دو برابر شدن قیمت ها به ۵۱ ماه کاهش یافت، اما همچنان امید به بازسازی و آرامش جامعه را بر آن داشت تا این فشار را به عنوان هزینه توسعه پذیرفته و تحمل کند.

خوان سوم (۱۳۷۰ تا ۱۳۷۳): شوک تنظیم

اولین باری که جامعه ایران معنای واقعی شوک تورمی را احساس کرد. سیاست های آزادسازی (تعدیل) اقتصادی بدون زیرساخت کافی اجرا شد و باعث افزایش قیمت ها شد. زمان دو برابر شدن ناگهانی به ۴۱ ماه کاهش یافت. این دوره پایان اقتصادی دهه شصت و آغاز دورانی بود که دلار آرام آرام به دغدغه روزمره مردم تبدیل شد.

خوان چهارم (۱۳۷۳ تا ۱۳۷۶): سپس ۴۹ درجه

سخت ترین دوره تورمی قرن تا آن زمان. تورم رکورد تاریخی ۴۹.۴ درصدی را شکست و نرخ افت قیمت به ۳۱ ماه رسید. هزینه های تعدیل اقتصادی همراه با بحران بدهی خارجی در سال ۱۳۷۴ چنان فشار سنگینی را به همراه داشت که دولت مجبور به عقب نشینی از سیاست های بازار آزاد و نظام های تنبیهی شد و سرکوب قیمت ها بازگشت. این دوره کوتاه اما پرتنش خاطره تاریخی مردم را با توجه به تورم مشروط و زمینه تحولات سیاسی سال ۱۳۷۶ را فراهم کرد.

خوان پنجم (۱۳۷۶ تا ۱۳۸۱): بازگشت آرامش

پس از طوفان تورمی اواسط دهه ۱۳۷۰، اقتصاد ایران وارد دوره استراحت شد. انضباط مالی و کاهش تنش های خارجی باعث شد که ترمز قیمت ها برداشته شود. نمودار دوباره صعود کرد و ۵۹ ماه طول کشید تا شاخص قیمت دو برابر شود. طبقه متوسط ​​توانست دوباره به آینده امیدوار باشد و برای خرید خانه و ماشین برنامه ریزی و پس انداز کند.

خوان اول (۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶): توهم طلایی

این طولانی ترین و باثبات ترین دوره در تاریخ ۴۰ ساله اخیر است که ۶۴ ماه به طول انجامید. یکسان شدن نرخ ارز و وفور درآمدهای نفتی، ویترین اقتصاد را زیبا و آرام جلوه داد. اگرچه بیماری هلندی (واردات ارزان با پول نفت) پایه های تولید را می خورد، اما مصرف کننده ایرانی بالاترین سطح رفاه و ثبات نسبی را در این ۵ سال و نیم تجربه کرد. آرامشی که متاسفانه دوام نیاورد.

جان هفتم (۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰): جراحی بدون بیهوشی

پایان رویای ثبات. تزریق بی رویه نقدینگی و سپس اجرای طرح هدفمندی یارانه ها (شوک قیمت انرژی) موتور تورم را دوباره روشن کرد. زمان دو برابر شدن قیمت ها به ۴۹ ماه کاهش یافت. نقدینگی هایی که به جیب مردم ریخته می شد نتوانست سرعت رشد قیمت ها را جبران کند و این آغاز دورانی بود که «تورم» دوباره در صدر اخبار قرار گرفت.

خوان هشتم (۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴): سنگ سخت تحریم ها

فلج شدن تحریم های بین المللی و شوک ارزی سال ۲۰۱۳ عملا بازار را قفل کرد. رشد قیمت ها از کنترل خارج شد و اقتصاد وارد دوره رکود تورمی شد. سرمایه گذاری ها متوقف شد و ناامیدی نسبت به آینده بزرگترین عامل تصمیم گیری های اقتصادی خانوارها شد. مردم دریافتند که زندگی و رفاه آنها بیش از هر زمان دیگری با تصمیمات سیاسی و بین المللی گره خورده است.

خوان نهم (۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸): امید و ناامیدی

نیمه اول این دوره با برجام و تورم تک رقمی، نوید بازگشت به ثبات دهه ۱۳۸۰ را می داد، اما خروج آمریکا از برجام در سال ۱۳۹۷ همه چیز را نابود کرد. این دوره ۵۳ ماهه ترکیبی از بزرگترین امیدها و تلخ ترین شکست ها بود. آخرین باری که ریال توانست بیش از ۴ سال در برابر نصف شدن ارزش خود مقاومت کند.

قرائت دهم، یازدهم و دوازدهم (۱۳۹۸ تاکنون): سقوط آزاد در گرداب گرانش

از مهر ۹۸ تا امروز پا به دنیای ترسناک «دوساله ها» گذاشته ایم. دیگر هیچ شوک موقتی وجود ندارد. اکنون اقتصاد ایران از خونریزی غیرقابل توقف رنج می برد. در قرائت های دهم، یازدهم و دوازدهم، هر بار فقط ۲۴-۲۵ ماه طول کشید تا قیمت ها دو برابر شود. معنای این اعداد وحشتناک است: تمام پس‌اندازهای یک کارمند در طول دو سال با دو برابر شدن قیمت‌ها دود می‌شود. این فشردگی زمان، قدرت تخیل و برنامه ریزی را از خانواده ایرانی شهرنشین گرفته و زندگی را به تلاشی نفس گیر برای «پشت نماندن» تبدیل کرده است.

روایت این ۱۲ خواننده، روایت خستگی جامعه و حکومت ایران است. جامعه ای که شور و امید خود را از دست داده و دولتی که اکنون کاسه «چه کنم» را در دست گرفته و به دنبال روزنه ای برای نفس کشیدن است. اکنون امید چندانی به توقف افزایش سریع قیمت ها وجود ندارد. اقتصاددانان و سیاستمداران حاضر در گودال همه با یک صدا در مورد روزهای سخت امروز و فردا صحبت می کنند. گویی باید کمربندها را بست و به روزگاری بهتر امیدوار بود که پس از تاریکی امروز فرا خواهد رسید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *