از پراید تا لامبورگینی؛ نابرابری خودرویی ایران به روایت آمار

از پراید تا لامبورگینی؛ نابرابری خودرویی ایران به روایت آمار


منتشر شده در ۰۷ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۲:۴۴

احمد میدری از تعداد خودروهای لوکس در ایران خبر داد؛ آماری که شکاف طبقاتی خودرویی میان اقلیت ثروتمند و اکثریت جامعه را آشکار می‌کند.

تمرکز ثروت در بازار خودروهای لوکس

احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در تازه‌ترین اظهارات خود با اشاره به آمار رسمی گفت: در ایران تنها ۴ نفر مالک لامبورگینی هستند، ۱۸۱ نفر مازراتی دارند، ۳۶۰۰ نفر پورشه و حدود ۱۰ هزار نفر لندرور سوار می‌شوند. این آمار تصویری روشن از تمرکز شدید ثروت در مالکیت خودروهای لوکس ارائه می‌دهد؛ تمرکزی که در کمتر کشوری با چنین فاصله درآمدی دیده می‌شود. البته به نظر می رسد منظور وزیر تعاون از لندرور همان لندکروزر معروف باشد.

در حالی که در جهان، خودروهای لوکس نشانه جایگاه اجتماعی و سطح بالای درآمد هستند، در ایران حضور آن‌ها به دلیل محدودیت واردات و نرخ ارز، به نمادی از شکاف طبقاتی بدل شده است. خودروهای لامبورگینی هوراکان با قیمت بیش از ۲۰۰ هزار دلار، مازراتی گرنتوریسمو ۱۵۰ هزار دلاری، پورشه ۹۱۱ صد هزار دلاری و لندرور دیفندر ۵۰ تا ۷۰ هزار دلاری، در بازار جهانی نیز تنها برای اقلیت ثروتمند قابل‌ دسترس‌ اند. اما در ایران، در حالی که اکثریت جامعه برای خرید یک خودروی داخلی با کیفیت متوسط هم دچار مشکل هستند، همین مدل‌ها توسط اقلیتی خاص وارد می‌شوند.

جایگاه خودروهای لوکس در جهان و ایران

در کشورهای توسعه‌یافته، خودروهای لوکس بر اساس چهار شاخص تعریف می‌شوند: استفاده از مواد پرمیوم مانند چرم طبیعی و عایق صوتی قوی، عملکرد فنی بالا با شتاب زیر ۵ ثانیه، فناوری پیشرفته از جمله سیستم‌های خودران سطح ۲ و بالاتر، و برندینگ معتبر در کلاس prestige مانند مرسدس بنز و ب‌ ام‌ و. هزینه کل مالکیت (TCO) این خودروها در سطح جهانی نیز قابل‌توجه است؛ از نگهداری سالانه بالای ۸۰۰ دلار تا افت قیمت ۵۰ تا ۷۰ درصد در بازه پنج‌ ساله.

اما مسئله ایران فقط در داشتن این خودروها خلاصه نمی‌شود؛ بلکه در فاصله میان آن‌ها و خودروهای عمومی مردم نهفته است. همان مدل‌هایی که در کشورهای ثروتمند فقط توسط طبقه مرفه خریداری می‌شوند، در ایران نیز دقیقاً با همان ویژگی‌ها و حتی بالاتر از قیمت جهانی به مالکیت اقلیتی در می‌آیند. این یعنی ثروتمندان ایرانی، برخلاف اکثریت جامعه، از همان سطح دسترسی، کیفیت و پرستیژ جهانی بهره‌ مندند.

شکاف طبقاتی میان خودروهای جهانی و داخلی

در جهان، خودروها بر اساس سه سگمنت اصلی تقسیم می‌شوند:

اقتصادی: زیر ۲۵ هزار دلار، با مصرف کمتر از ۶.۵ لیتر در صد کیلومتر، نگهداری سالانه زیر ۶۰۰ دلار و افت قیمت کمتر از ۵۰ درصد طی پنج سال.

متوسط: ۲۵ تا ۵۰ هزار دلار، با امکانات ایمنی ۵ ستاره، فناوری‌های پایه و گزینه‌های هیبریدی.

لوکس: بالای ۵۰ هزار دلار، با فناوری پیشرفته، موتور قدرتمند و هزینه نگهداری بالا.

به عنوان نمونه، تویوتا کرولا با قیمت ۲۴ هزار دلار برای بازار آمریکا و قیمت ۱۹ هزار دلار برای بازار خاورمیانه در نسخه پایه  و هزینه کل ۲۲ هزار دلار طی پنج سال، در رده اقتصادی قرار می‌گیرد و هوندا CR-V هیبریدی با قیمت ۳۳ هزار دلار، خودرویی در سطح متوسط محسوب می‌شود. اما در ایران، معادل این خودروها به پراید و پژو ۲۰۶ محدود می‌شود؛ خودروهایی که از نظر ایمنی، مصرف سوخت و هزینه نگهداری قابل‌مقایسه با استانداردهای جهانی نیستند.

خودروهای اقتصادی جهانی در برابر خودروهای داخلی ایران

در بازار جهانی، خودروهای اقتصادی مانند تویوتا کرولا یا کیا ریو، با مصرف پایین، دوام بالا و هزینه نگهداری منطقی، ابزار تردد خانواده‌های طبقه متوسط‌ اند. در حالی که در ایران، پراید با مصرف بیش از ۸ لیتر، ایمنی یک‌ ستاره و هزینه نگهداری سنگین، هنوز گزینه اول اقشار کم‌درآمد محسوب می‌شود. پژو ۲۰۶ نیز که زمانی خودرو متوسط شهری بود، اکنون با قیمت بیش از ۱۰ هزار دلار، از دسترس بسیاری از خانواده‌ها خارج شده است.

نتیجه آن است که خودروهای داخلی نه‌تنها از نظر فناوری و ایمنی، بلکه از نظر هزینه کل مالکیت (TCO) نیز فاصله‌ای چشمگیر با نمونه‌های جهانی دارند. این اختلاف باعث شده است تا طبقه متوسط ایرانی هر روز بیشتر از «خودروهای متوسط جهانی» فاصله بگیرد و در عوض، اقلیت ثروتمند با واردات خودروهای لوکس، فاصله طبقاتی را عیان‌تر کنند.

اصلی‌ترین دلایل تفاوت طبقه متوسط ایران و جهان چیست؟

مهم‌ترین عامل این شکاف، کاهش مداوم ارزش پول ملی است؛ وقتی ارزش پول ملی سقوط می‌کند، همه جامعه به‌طور هم‌زمان فقیرتر می‌شوند. همین مسئله نه‌تنها قدرت خرید مردم را کاهش داده، بلکه فاصله آن‌ها را از خودروهای روز دنیا بیشتر کرده است. در کنار آن، تحریم‌های گسترده نیز دومین عامل تعیین‌کننده به شمار می‌آیند؛ تحریم‌هایی که هم جریان واردات فناوری را متوقف کردند و هم سرمایه‌گذاری در صنعت خودروسازی را فرسوده ساختند. زمانی خودروهایی مانند پراید و پژو ۲۰۶، در رده خودروهای طبقه متوسط جهانی قرار داشتند، اما با گذر زمان و تضعیف ارزش ریال، این مدل‌ها در ایران به کالایی غیررقابتی و از رده خارج بدل شدند. امروز، فاصله ایران با بازار جهانی خودرو نه‌تنها در فناوری و کیفیت، بلکه حتی در دسترسی به خودروهای لوکس نیز محسوس است؛ به‌طوری که تعداد خودروهای لوکس در ایران با کشورهای همسایه قابل‌قیاس نیست، چه برسد به کشورهای توسعه‌یافته جهان.

کارشناسان چه می‌گویند؟

کارشناسان حوزه خودرو معتقدند که سیاست‌ گذاری‌ های فعلی در حوزه واردات و تولید، باید به سمت تسهیل ورود خودروهای هیبریدی و اقتصادی با مصرف زیر ۴.۵ لیتر سوخت در صد کیلومتر حرکت کند. به گفته آنان، تنها در این صورت می‌توان شکاف میان خودروهای لوکس اقلیت و خودروهای فرسوده اکثریت را کاهش داد. توسعه تولید خودروهای اقتصادی بر پایه فناوری جهانی، علاوه بر کاهش مصرف سوخت، می‌تواند باز تعریفی در مفهوم عدالت اجتماعی در صنعت خودرو ایجاد کند.

جمع‌بندی تحلیلی

اظهارات احمد میدری، نه صرفاً اشاره به چند عدد درباره لامبورگینی و پورشه، بلکه هشداری درباره شکاف طبقاتی در دسترسی به خودرو است. خودروهای لوکس در ایران، به نمادی از تمرکز ثروت بدل شده‌اند، در حالی که طبقه متوسط از حداقل استانداردهای جهانی محروم مانده است. این وضعیت، در بلندمدت نه‌تنها بازار خودرو، بلکه ساختار اجتماعی کشور را نیز دچار تغییرات بنیادین خواهد کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *