به گفته خبرنگار فرهنگی آژانس خبری Tasnim ، Hojatoleslam Hosseini Qomi در داستانی زیبا از کتاب “اخلاق Makarem of Al -nabi و al -amai” توسط قطب راوندی به ارزش اشک در فجایع امامان اشاره دارد.
می توانید فیلم و متن این روایت را در زیر مشاهده کنید.
بشر
و او وارد البقیر شد -مردمی که برای آنها درگذشت ، و آنها گفتند: ما دوست داریم به او دعا کنیم ، بنابراین او یک آسیاب را آورد و سپس گفت: آنها بیرون آمدند که انگار در چهره خود پشیمان هستند.
او به او یک مرد گفت: او به خودی خود بزرگترین بزرگ شده بود ، یک پاها به او پا داد و این به او ثابت شد ، سپس او را بر روی او بلند کرد و تا قبر خود ایستاد تا دفن شود.
گروهی به حضور امام باکر (ص) رسیدند که بستگان آنها درگذشت. آنها به پیامبر گفتند: ما دوست داریم برای او دعا کنیم (برای دعا دعا کنیم). امام برای مدتی کنار رفت ، سپس آنها گفتند: برو و دوست خود را دفن کنید (و او را دفن کرد). این گروه بیرون رفتند ، گویی اثرات مرگ بر چهره آنها ریخته می شود.
در این لحظه ، مردی به امام گفت: او (متوفی) در سمت راست او اغراق آمیز و عجیب بود ، اما او یک شخصیت داشت: هر وقت شما (آهل البیت) با او صحبت می شد ، چشمان او پر از اشک بود. امام گفت: الله اکبر! پاهای او (در طول زندگی) لغزید ، اما پای دیگر او باقی ماند (یعنی گناه ، اما عشق آهل البیت او را نجات داد). سپس امام ایستاد ، برای او دعا کرد و تا زمانی که دفن شد ، روی قبر خود ایستاد.
پایان پیام/
منبع:تسنیم