به گزارش گروه بین المللی Tasnim ، شهر لس آنجلس در چند روز گذشته در چند روز گذشته شاهد ناآرامی ها بوده است.
معترضین ، که عمدتاً به سیاست های ضد مهاجرت دولت اعتراض می کنند ، چند روز در خیابان های شهر جمع شده اند و اعتراضات در بعضی جاها خشونت آمیز بوده است.
دولت فدرال دونالد ترامپ ، بدون هماهنگی با مقامات محلی کالیفرنیا ، گارد ملی را برای کنترل اوضاع در لس آنجلس فرستاد ، حرکتی که گین نوسام ، فرماندار کالیفرنیا آن را “نقض جدی دولت” توصیف کرده است.
اعتراضات فراتر از هرج و مرج محلی
این اعتراضات بیش از یک ناآرامی محلی است و در چارچوب یک جامعه بسیار قطبی اتفاق می افتد. داده های مرکز تحقیقات پیو نشان می دهد که از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۴ اختلاف ایدئولوژیک بین دموکرات ها و جمهوریخواهان به میزان قابل توجهی افزایش یافته است و منجر به تقسیمات سیاسی و اجتماعی عمیق می شود. این قطبش در واکنش های مختلف به سیاست های مهاجرت مشهود است.
در حالی که برخی از گروه ها ، به ویژه هواداران مناسب ، مهاجران را یک تهدید اقتصادی و فرهنگی می دانند ، برخی دیگر این سیاست ها را بر خلاف شعارهایی می بینند که ایالات متحده از مدت هاست که تنوع و فرصت های برابر را می پذیرد.
این روند همزمان با رشد نابرابری اقتصادی است. گزارش Oxfam در سال ۲۰۲۴ نشان می دهد که ۱ ٪ از آمریکای ثروتمند بیش از ۵۰ ٪ از ثروت ملی را تشکیل می دهد ، در حالی که بخش های بزرگی از جامعه ، از جمله مهاجران ، با فقر و ناامنی اقتصادی سر و کار دارند. این نابرابری ها باعث خشم اجتماعی شده و مهاجران را به عنوان مشکلات اقتصادی معرفی کرده است.
چشم رویای آمریکایی
سیاست های مهاجرت فعلی با روایت تاریخی “رویای آمریکایی” مغایرت دارد. این روایت ، که آمریکا را به عنوان سرزمینی توصیف می کند که می تواند موفق شود ، ابزار اصلی دیپلماسی عمومی برای جذب مهاجران و نفوذ فرهنگی در جهان بوده است. با این حال ، سیاست های ضد مهاجرت و نمایندگی مهاجران به عنوان یک تهدید ، تصویری متفاوت را ارائه می دهد.
به همین دلیل است که گزارش موسسه گالوپ در سال ۲۰۲۴ نشان می دهد که اعتماد جهانی جهانی ایالات متحده از ۴۵ درصد در سال ۲۰۱۶ به کمتر از ۳۰ درصد کاهش یافته است. این کاهش تا حدودی مربوط به سیاست های داخلی است که با شعارهای جهانی جهان مطابقت ندارد.
به عنوان مثال ، هنگامی که اعتراضات مسالمت آمیز به اعزام گارد ملی پاسخ می دهد ، ادعای ایالات متحده به عنوان الگویی برای دموکراسی و آزادی مورد سؤال قرار می گیرد.
ناآرامی لس آنجلس بخشی از الگوی گسترده تری از تنش های اجتماعی در ایالات متحده است. اعتراضات سال ۲۰۲۰ در مورد کشته شدن جورج فلوید و جنبش “جنبش جان سیاه” نمونه های دیگری از این مدل است که ریشه در نابرابری نژادی و اقتصادی دارد.
سیستم اقتصادی آمریکا که مبتنی بر رقابت و انباشت ثروت است ، تقسیمات اجتماعی را عمیق تر کرده است. مهاجران ، که اغلب به عنوان یک نیروی کار ارزان در این سیستم مورد سوء استفاده قرار می گیرند ، به عنوان مشکلات در بحران های اقتصادی شناخته می شوند. این چرخه ، که در آن گروه های حاشیه ای قربانی سیاست های پوپولیستی می شوند ، منجر به بی اعتمادی به نهادهای دولتی و افزایش تنش های اجتماعی شده است.
چشم انداز آینده آمریکا
با توجه به این عوامل آینده ، به نظر می رسد ایالات متحده به احتمال زیاد با چالش های فزاینده ای روبرو خواهد شد. اول ، قطبش سیاسی و شکاف بین دولت فدرال و ایالت ها ممکن است منجر به تضعیف بیشتر ساختار فدرالیسم شود.
تنش های فعلی بین کالیفرنیا و دولت فدرال ، از جمله تهدید کاهش بودجه یا امتناع مالیاتی ، می تواند به الگویی برای سایر کشورها تبدیل شود و وحدت ملی را به خطر اندازد. این ممکن است منجر به بحران های نهادی شود که در آن ایالت ها و دولت فدرال با یکدیگر روبرو هستند و توانایی کشور در مدیریت چالش های داخلی را کاهش می دهد.
دوم ، نابرابری اقتصادی و اجتماعی احتمالاً منجر به ناآرامی بیشتر خواهد شد. اگر تقسیم کلاس همچنان رو به افزایش باشد ، گروه های حاشیه ای از جمله مهاجران بیشتر از عصبانیت اجتماعی هدف قرار می گیرند.
این پویایی می تواند به چرخه اعتراضات و سرکوب منجر شود که بی ثباتی را تشدید می کند. وزیر پیشین دفاع ، مارک اسپرینگز در مورد پیشنهاد ترامپ برای شلیک معترضین اظهار داشت که نشان دهنده گرایش احتمالی دولت برای استفاده از زور است که می تواند تنش ها را به سطح بی سابقه ای برساند.
سوم ، موقعیت جهانی ایالات متحده ممکن است با عدم حفظ روایت “رویای آمریکایی” تضعیف شود. گزارش شورای روابط خارجی ۲۰۲۳ نشان می دهد که کشورهای در حال توسعه به مدلهای جایگزین مانند چین یا اتحادیه اروپا روی آورده اند.
هنگامی که تصاویر سرکوب یا بازداشت مهاجران از رسانه های جهانی پخش می شود ، دیپلماسی عمومی ایالات متحده ، که به ارزشهایی مانند آزادی و تنوع متکی است ، به چالش کشیده می شود. این می تواند منجر به کاهش نفوذ فرهنگی و سیاسی آمریکا در جهان شود ، به ویژه در مناطقی که کشور به دنبال گسترش هژمونی خود است.
در دیدگاه طولانی مدت ، آمریکا ممکن است به جامعه ای تبدیل شود که در آن تقسیمات داخلی – چه سیاسی ، اقتصادی و چه فرهنگی – تا حدی عمیق تر شود تا انسجام ملی را تهدید کند. اگر دولت به سمت استفاده از ابزارهای اقتدارگرا ، مانند قانون شورش ، روی آورد ، می تواند منجر به کاهش اعتماد به دموکراسی و افزایش مقاومت مدنی شود.
در عین حال ، عدم توانایی در حل نابرابری و مدیریت تنوع فرهنگی ممکن است منجر به انزوا بیشتر آمریکا در صحنه جهانی شود. لس آنجلس با ناآرامی خود تنها نشانه این مسیر است ، اما شواهد نشان می دهد که بدون اصلاحات ساختاری ، ایالات متحده با آینده ای پر از تنش های داخلی و چالش های جهانی روبرو خواهد شد.
پایان پیام/
منبع:تسنیم