منتشر شده در ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۱
در حالیکه برخی رسانهها با استناد به خروج سایپا از شمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت، نوید «نجات» این خودروساز از ورشکستگی را میدهند، اما واقعیت اقتصادی چیز دیگری است.
خروج سایپا از ماده ۱۴۱، نه نتیجهی سودآوری یا اصلاح ساختار، بلکه حاصل تغییرات حسابداریست؛ نوعی بازآرایی صوری در ترازنامه که مشکلات ریشهای را لاپوشانی میکند.
انباشت بحرانها؛ از خودروهای ناقص تا تعهدات ناتمام
سایپا در وضعیت فعلی، با مجموعهای از چالشهای ساختاری مواجه است که با ترفندهای حسابداری قابل حل نیستند:
انباشت خودروهای ناقص: خودروهایی مانند «شاهین» و «اطلس» به دلیل کمبود قطعات ماههاست در پارکینگها خاک میخورند، در حالیکه مشتریان همچنان چشمانتظار تحویلاند.
پیشفروشهای بیپشتوانه: فروشهای مکرر در سامانه یکپارچه بدون تأمین قطعات کافی، نهتنها اعتماد عمومی را خدشهدار کرده بلکه به معضلی برای تحویل بهموقع تبدیل شده است.
بدهیهایی که زنجیره تأمین را به زانو درآوردهاند
بدهی سایپا به قطعهسازان، از مرز دهها هزار میلیارد تومان گذشته است. این بدهیها موجب شده قطعهسازان از تأمین بهموقع باز بمانند، کیفیت قطعات افت کند، و خطوط تولید با اختلال مواجه شود. در کنار این بدهیهای عملیاتی، تعهدات بانکی سنگین نیز همچنان گلوی سایپا را میفشارند و هزینهی تامین مالی را به شدت بالا بردهاند.
تجدید ارزیابی داراییها چیست و چرا شرکتها به آن روی میآورند؟
تجدید ارزیابی داراییها یعنی بهروزرسانی ارزش داراییهای شرکت بر اساس شرایط اقتصادی روز، به ویژه در شرایط تورمی شدید. اما باید دانست این کار به معنای ورود پول جدید یا بهبود واقعی وضعیت مالی شرکت نیست؛ بلکه صرفاً نمای ظاهری حسابها را بهتر نشان میدهد.
برای مثال، فرض کنید کارخانهای در سال ۱۴۰۰ با تجهیزات به ارزش ۵۰۰ میلیون تومان تاسیس شده است. اکنون با گذشت چهار سال و افزایش شدید قیمتها، خرید همان تجهیزات نزدیک ۲ میلیارد تومان هزینه دارد؛ اما در دفاتر هنوز همان ۵۰۰ میلیون ثبت شده است.
در این وضعیت، شرکت با انجام «تجدید ارزیابی» و ارزیابی مجدد داراییها، ارزش واقعی آنها را پس از کسر استهلاک، مثلاً ۱.۵ میلیارد تومان اعلام میکند و این رقم جایگزین مقدار قبلی در ترازنامه میشود. نتیجه این تغییر، ظاهر بهتری برای ترازنامه شرکت است.
اما نکته مهم این است که:
هیچ سرمایه یا پول تازهای وارد شرکت نشده است؛ بدهیها و زیانهای گذشته حذف نشدهاند و عملکرد واقعی شرکت تغییری نکرده است.
در حقیقت، تجدید ارزیابی دارایی تنها یک ابزار حسابداری است برای زیباتر نشان دادن وضعیت مالی و نه راهحلی برای مشکلات واقعی شرکت. شرکتهایی که در بحران مالی یا حتی ورشکستگی ظاهری قرار دارند، با این روش نمیتوانند مشکلات بنیادی خود را رفع کنند.
تجدید ارزیابی داراییها؛ زیباسازی حسابداری، نه ترمیم مالی
در مورد سایپا، این تجدید ارزیابی باعث شده حقوق صاحبان سهام به بیش از ۹۰.۱۱ همت برسد؛ در حالیکه ۴۴.۴ درصد از داراییهای شرکت همچنان از محل بدهی تأمین میشوند. مهمتر آنکه زیان انباشته ۷۲ هزار میلیارد تومانی، هنوز در ترازنامه باقیست؛ عددی که نشان میدهد عملکرد واقعی شرکت همچنان زیانده است.
چرا سایپا ورشکسته نیست، اما سالم هم نیست؟
بر اساس تعریف قانونی، زمانی شرکتی ورشکسته تلقی میشود که بدهیهایش از داراییهایش بیشتر شود. تجدید ارزیابی داراییها باعث شده ترازنامهی سایپا از این مرز عبور نکند. اما این به معنای سلامت مالی نیست، چراکه بیش از ۷۲ همت زیان انباشته همچنان بر دوش سایپا سنگینی میکند و حیات عملیاتی سایپا بدون حمایت دولت ممکن نیست.
به بیان سادهتر اگر بخواهیم سایپا را به عنوان یک شرکت بدون زیانانباشته در نظر بگیریم، باید بگوییم که سایپا شرکتی بدون زیان انباشته است که ارزش کل آن معادل ۹۰.۱۱ همت است؛ در حالی که ارزش فعلی سایپا ۱۶۲.۱۱ همت اعلام شده است. در حقیقت سایپا هرگاه به اندازه زیانهای انباشته خود(۷۲ همت) داراییهایش را به فروش رساند و بدهیهای خود را تسویه کرد، آنگاه تبدیل به شرکتی میشود که زیانهایش را از دوش دولت (شانه مردم) برداشته است.
دو راه پیش رو برای خروج واقعی از زیاندهی
واگذاری کامل به بخش خصوصی واقعی:
نه به شرکتهای خصولتی یا شبهدولتی، بلکه به بخش خصوصی مستقل، توانمند و پاسخگو. چنین واگذاریای سایپا را وادار میکند برای بقا بجنگد، هزینهها را کنترل کند و به سودآوری برسد.
فروش داراییها برای جبران زیان انباشته:
اگر واگذاری مقدور نیست، شرکت باید بخشی از داراییهای غیرمولدش؛ مثل املاک و سهامهای جانبی را بفروشد تا عدد زیان انباشته را به صفر برساند. این جراحی دردناک، اگرچه بهظاهر تلخ است، اما تنها راه برای سبکسازی مالی و بازگشت به رقابت واقعی در بازار خواهد بود.
زیبایی ترازنامه، چهرهی واقعی سایپا را نمیپوشاند
سایپا ممکن است دیگر «بهظاهر» ورشکسته نباشد، اما همچنان یک شرکت زیانده، بحرانزده و وابسته به منابع عمومی است. ترفندهایی نظیر تجدید ارزیابی دارایی یا افزایش سرمایه صوری، در بهترین حالت، فقط تصویر حسابداری شرکت را رنگآمیزی میکنند. در حالیکه زیان واقعی آن همچنان از جیب مردم پرداخت میشود؛ بدون هیچ بازدهی یا سود ملموس.