شکستن سقف تاریخی طلا؛ اونس از مرز ۴۴۰۰ دلار گذشت

شکستن سقف تاریخی طلا؛ اونس از مرز ۴۴۰۰ دلار گذشت

بازار؛ گروه بانک و بیمه: صحنه بازارهای جهانی در ساعات اولیه دوشنبه ۲۲ دسامبر ۲۰۲۵ شاهد حرکتی تاریخی بود: خط قیمت طلای جهانی لحظه‌ای پس از بازگشایی بازارها از سطح روانی ۴۴۰۰ دلار در هر اونس فراتر رفت و برای نخستین‌بار در تاریخ مبادلات این فلز، عدد ۴۴۰۲ دلار را ثبت کرد. این جهش تنها بخشی از یک صعود سرسام‌آور ۶۸ درصدی از ابتدای سال جاری میلادی است؛ رشدی که ۲۰۲۵ را به انفجاری‌ترین سال برای فلزات گران‌بها در تاریخ مدرن تبدیل کرده است. پشت این نمودار صعودی، داستانی پیچیده از تغییرات ژئوپلیتیک، چرخش سیاست‌های پولی کلان‌اقتصادی و تحولات ساختاری در تقاضای جهانی نهفته است.

آمار و ارقام: رکوردهایی که یکی پس از دیگری شکسته می‌شوند

بر پایه داده‌های بازار، قیمت هر اونس طلای جهانی (XAU/USD) در معاملات روز دوشنبه به اوج تاریخی ۴۴۰۲ دلار رسید. این رقم نسبت به پایانه معاملاتی سال ۲۰۲۴ (حدود ۲۶۱۰ دلار) افزایشی حدود ۶۸ درصدی را نشان می‌دهد. در مقیاس فصلی، تنها در سه‌م سوم سال ۲۰۲۵ تقاضای ترکیبی سرمایه‌گذاران و بانک‌های مرکزی به حدود ۹۸۰ تن رسید که بیش از ۵۰ درصد بالاتر از میانگین چهار سه‌م گذشته بوده است. بر اساس برآوردهای جی پی مورگان، این حجم از تقاضا در قیمت‌های کنونی معادل ورود سرمایه‌ای بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار در یک سه‌م به بازار طلا است. این ارقام به وضوح حاکی از آن است که افزایش کنونی صرفاً یک نوسان کوتاه‌مدت نیست، بلکه جریانی ساختاری با پشتوانه سرمایه کلان است.

موتورهای محرک: چه عواملی این آتش‌بازی قیمتی را شعله‌ور کرده‌اند؟

تحلیلگران بازار هم‌عقیده‌اند که حداقل پنج عامل اصلی در کنار هم این صعود بی‌سابقه را ممکن ساخته‌اند:

۱. تنش‌های ژئوپلیتیک فزاینده: از درگیری‌های منطقه‌ای گرفته تا رقابت‌های استراتژیک میان قدرت‌های بزرگ، نااطمینانی را به بالاترین سطح در سال‌های اخیر رسانده است. در چنین فضایی، طلا به عنوان پناهگاه امن کلاسیک، تقاضای بی‌سابقه‌ای را از سوی سرمایه‌گذاران نهادی و خرد جذب کرده است.

۲. چرخش سیاست پولی و انتظار کاهش نرخ بهره: بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) نشانه‌های آشکاری از تمایل به کاهش نرخ بهره در ماه‌های آینده داده است. کاهش نرخ بهره معمولاً بازدهی اوراق قرضه را کاهش می‌دهد و جذابیت دارایی‌های بی‌بهره مانند طلا را افزایش می‌دهد. انتظار برای این چرخش سیاستی، از ماه‌ها پیش خرید پیش‌دستانه طلا را تقویت کرده است.

۳. تضعیف ارزش دلار آمریکا: شاخص دلار (DXY) در ماه‌های اخیر روندی نزولی داشته است. از آنجا که قیمت طلا به دلار قیمت‌گذاری می‌شود، ضعف دلار به معنای ارزان‌تر شدن طلا برای خریداران با ارزهای دیگر است و این تقاضای جهانی را تحریک می‌کند.

۴. تقاضای قوی بانک‌های مرکزی: بانک‌های مرکزی کشورهای در حال توسعه و حتی برخی اقتصادهای پیشرفته، خرید طلای خود را به عنوان بخشی از راهبرد متنوع‌سازی ذخایر ارزی شدت بخشیده‌اند. این تقاضای نهادی که کمتر تابع نوسانات کوتاه‌مدت است، پایه محکمی برای قیمت ایجاد کرده است.

۵. ورود سرمایه‌گذاری نهادی به صندوق‌های طلا (ETF): خالص ورودی سرمایه به بزرگ‌ترین صندوق‌های طلای جهان در سال ۲۰۲۵ به رکوردهای جدیدی رسیده است. این نشان می‌دهد که مدیران دارایی‌های کلان در حال افزایش تخصیص پرتفوی خود به طلا هستند.

شکست یک الگوی تاریخی: رابطه معکوس طلا و نرخ بهره

یکی از جالب‌ترین جنبه‌های روند کنونی، نقض الگوی دیرینه بازار طلا است. در دهه‌های گذشته، معمولاً افزایش نرخ بهره (که بازدهی اوراق قرضه را بالا می‌برد) جذابیت طلای بی‌بهره را کاهش می‌داد. اما در سال ۲۰۲۵ شاهد بوده‌ایم که با وجود نرخ‌های بهره نسبتاً بالا، قیمت طلا به شدت صعود کرده است. این پدیده نشان می‌دهد که دیگر عوامل (به ویژه نااطمینانی ژئوپلیتیک و تقاضای ساختاری بانک‌های مرکزی) آن‌قدر قوی هستند که بر رابطه سنتی غلبه کنند. به بیان دیگر، طلا در حال بازتعریف نقش خود در سبد دارایی‌های جهانی است.

پیش‌بینی‌ها و چشم‌انداز: آیا این روند صعودی ادامه خواهد یافت؟

نظر غالب در میان تحلیلگران این است که عوامل بنیادی پشت این صعود، کوتاه‌مدت نیستند. تنش‌های ژئوپلیتیک به احتمال زیاد در میان‌مدت ادامه خواهد یافت. چرخش سیاست پولی فدرال رزرو نیز روندی است که احتمالاً در سال ۲۰۲۶ تداوم می‌یابد. از سوی دیگر، تقاضای بانک‌های مرکزی—به ویژه از سوی اقتصادهای نوظهور—به عنوان یک روند ساختاری دیده می‌شود. برخی از نهادهای پژوهشی پیش‌بینی‌های جسورانه‌ای ارائه داده‌اند. به عنوان مثال، تحلیلگران جی پی مورگان در گزارش اخیر خود این پرسش را مطرح کرده‌اند که آیا قیمت طلا در سال ۲۰۲۶ می‌تواند سطح ۵۰۰۰ دلار در هر اونس را نیز فتح کند؟ اگرچه چنین اعدادی در حال حاضر در حد گمانه‌زنی است، اما جهت‌گیری کلی بازار به سوی سطوح بالاتر را نشان می‌دهد. با این حال، همواره ریسک‌هایی نیز وجود دارد: بهبود غیرمنتظره روابط ژئوپلیتیک، قوی‌تر شدن بی‌انتظار دلار، یا تغییر جهت سیاست فدرال رزرو می‌توانند عوامل تعدیل‌کننده باشند.

پیامدهای اقتصادی و سرمایه‌گذاری

صعود طلا تأثیرات گسترده‌ای فراتر از بازار این فلز دارد. از یک سو، افزایش قیمت طلا به معنی گران‌تر شدن یکی از مهم‌ترین ابزارهای پوشش ریسک تورم برای سرمایه‌گذاران خرد و شرکت‌هاست. از سوی دیگر، برای کشورهای تولیدکننده طلا، این روند می‌تواند درآمدهای ارزی قابل توجهی به همراه داشته باشد و تراز تجاری آنها را بهبود بخشد. برای سرمایه‌گذاران، نکته کلیدی این است که افزایش کنونی بیشتر ریشه در عوامل «ریسک گریزی» و «نااطمینانی» دارد تا در تورم بالا. بنابراین، تخصیص بخشی از پرتفوی به طلا—حال به صورت فیزیکی، صندوق‌های ETF یا سهام شرکت‌های معدنی—هنوز به عنوان یک راهبرد محافظه‌کارانه منطقی به نظر می‌رسد.

رکوردشکنی قیمت طلا در آستانه سال ۲۰۲۶ تنها یک رویداد گذرا نیست؛ بلکه بازتابی از تغییرات عمیق‌تر در منظره اقتصاد جهانی است. ترکیب بی‌سابقه‌ای از نااطمینانی ژئوپلیتیک، چرخش سیاست پولی، تقاضای نهادی قوی و ضعف دلار، موتور محرکی را ایجاد کرده که به نظر می‌رسد همچنان توان حرکت به جلو را دارد. اگرچه همیشه احتمال اصلاح قیمت در کوتاه‌مدت وجود دارد، اما جهت‌گیری بنیادی بازار در میان‌مدت همچنان صعودی ارزیابی می‌شود. در چنین شرایطی، پیگیری تحولات بازار طلا نه فقط برای فعالان این بازار، بلکه برای هر ناظر اقتصادی که می‌خواهد تحولات بزرگ‌تر جهانی را درک کند، ضروری به نظر می‌رسد.

منبع:تحلیل بازار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *