به گفته خبرنگار اجتماعی آژانس خبری TASNIM ، این دست ها ساعت ۹ صبح روز دوشنبه ۱۴ اکتبر ۱۴۰۳ نشان داد ، هنگامی که صدای یک شلیک اسلحه در سکوت صبحگاهی از دفتر ارتباطات فرودگاه امام شکسته شد و به زودی جنایتی وحشتناک به مرکز فوریت های پلیس ۱۱۰ گزارش شد.
پس از این اعلامیه ، تیمی از پیشرفته ترین کارآگاهان دفتر دهمین پلیس بزرگ تهران به همراه قاضی محسن آزاتی. بازپرس ویژه قتل شعبه اول دادستان کیفری به صحنه رفت و تحقیقات اولیه را آغاز کرد.
مأموران پلیس فرودگاه ، کارآگاهان پلیس جنایی ، تیم شناسایی هویت ، آمبولانس های پزشکی قانونی و ماشین ویژه بازپرس در ساختمان دفتر ارتباطات از راه دور فرودگاه امام حضور داشتند که فاصله طولانی از سالن انتظار مسافر و ترانزیت دارد. کارمندان این مجتمع همچنین در اطراف حلقه امنیت زرد جمع شدند و نگران خبر این جنایت بودند.
به محض اینکه وارد اتاق IT بخش ارتباطات از راه دور شدند ، جسد جوانی را که در ناحیه سینه کشته شده بود ، دیدند. تحقیقات اولیه همچنین نشان داد که قربانی توسط همکارش کشته شد.
یک کارمند پیمانکاری فرودگاه ، که از این جنایت آگاه بود ، برای تیم تحقیقات به شرح زیر توضیح داد: “چندی پیش قاتل بارها از رئیس خود که در اتاق قرارداد بست ، سؤال کرده بود ، اما کارفرما از مخالفت خودداری کرد.”
شاهد این جنایت گفت: چند دقیقه پیش قاتل به اتاق آمد و دوباره به داستان آمد ، اما بی فایده بود که ناگهان اختلاف بین این دو وجود داشت ، لحظه ای بعد ، قاتل کالت کاماری را به قتل رساند و سعی کرد به رئیس خود شلیک کند ، اما ناگهان یک اسلحه تیراندازی شد و به اتاق شلیک شد. پس از این حادثه ، قاتل به سرعت از کشنده فرار کرد و کارفرمایی که از تیراندازی جان سالم به در برد ، شوکه شد.
پس از دریافت این سرنخ مهم ، تیم جنایتکار خیلی زود اقدامات اطلاعاتی را آغاز کرد و با استفاده از روش های کشف این جنایت ، دریافت که متهم پس از ارتکاب این جنایت در جاده برای نجات بوده است و اکنون در پارند است.
بنابراین ، کارآگاهان پلیس بلافاصله وارد پاراند شدند و پس از پیگرد قانونی ، مرد جنایتکار را در یک عملیات یورش دستگیر کردند.
در همان تحقیقات اولیه ، متهم صریحاً به قتل همکار خود در ساختمان اداری ارتباطات از راه دور فرودگاه امام اعتراف کرد و اظهار داشت که قصد ارتکاب جرم را ندارد.
پس از اتمام جلسات بازجویی متهمان ، بازسازی صحنه جرم و تحقیقات اضافی ، محقق محاکمه صادر کرد و کیفرخواست متهم عمداً توسط دادستان منطقه ۲۷ (جنایات جنایی ، قتل ویژه) قتل شد.
چه اتفاقی در دادگاه افتاد؟
بنابراین ، متهم برای دفاع از خود در میز دادگاه ایستاد.
در ابتدای دادرسی ، کیفرخواست توسط دادستان جنایی صادر شد ، سپس متهم اصلی حضور داشت و این اتهام در قتل عمدی داده شد. بستگان مقتول نیز خواستار مجازات متهم شدند.
این مرد جوان گفت: “من ۴۱ ساله هستم و حدود ۱۶ سال در فرودگاه کار کرده ام. من با قربانی تفاوتی نداشتم و هیچ مشکلی بین ما وجود نداشت. حتی فهمیدم که همسرش باردار است.
من قصد ارتکاب جرم را نداشتم. آن روز ، گلوله ناگهان از اسلحه شلیک شد. او ابتدا به مانیتور برخورد کرد و سپس به سینه قربانی برخورد کرد. قربانی مهندس شبکه بود و در ساختمان کار می کرد. من همیشه با Colt Kamri نیستم و آن روز من آن را برای ترساندن کارفرمای پیمانکاری خود آورده بودم. من سلاح را از یک صفحه در فضای مجازی خریداری کرده بودم و از آنجا سفارش داده بودم.
من اعتیاد ندارم و حتی سیگار نمی کشم. من متاهل هستم و دو دختر جوان دارم. من با کارفرمای خود مشکلی داشتم. حقوق من ۱۸ میلیون تومن بود و من بارها و بارها درخواست حقوق می کردم ، اما این کار امتناع ورزید.
من تصمیم نگرفتم که او را بکشم و فقط می خواستم او را بترسانم. بعد از تیراندازی ، من ترسیدم و به جاده Savh منتقل شدم تا اینکه خودم را به ایستگاه ۱۶ پلیس پرنده معرفی کردم.
صبح روز حادثه به دفتر کارفرما رفتم و در مورد حقوقی که با ما همراه بود صحبت کردم. در آن لحظه ، من کلت کامری را بیرون کشیدم تا او را بترسانم ، اما ناگهان یک گلوله به طور تصادفی شلیک شد و به همکارم اصابت کرد. من از خانواده مقتول شرمنده هستم.
سپس یکی از شاهدان این جنایت را به شرح زیر توصیف کرد:
در روز حادثه ، حوالی ساعت ۹ صبح ، در حالی که من در وسط محل کار ایستاده بودم ، متهم پس از عبور از مطب جلوی دفتر در وسط اتاق ایستاد. پس از نگاهی کوتاه به اطراف ، او اسلحه را با دست راست خود از جیب خود بیرون آورد و با صدای بلند و لبخند گفت: “سلام خدمات شما!”
در آن لحظه او حدود یک متر با من فاصله داشت و فکر کردم این یک اسلحه اسباب بازی است و قصد شوخی کردن را داشت. اما بلافاصله صدای باروت و بوی باروت را حس کردم و فهمیدم که جدی است.
به دلیل نزدیکی فاصله ، بلافاصله به متهم رفتم و او را از کمر در آغوش گرفتم. در آن زمان ، ضربه ای به سرم احساس کردم و مجبور شدم او را ترک کنم. در آن لحظه ، وقتی به او چسبیده بودم ، گلوله دوم را شنیدم.
پس از آن ، فهمیدم که چه اتفاقی افتاده است و تازه فهمیدم که اسلحه واقعی است و جنایت اتفاق افتاده است.
حادثه شلیک نامشخص است
براساس تحقیقات جامع ، متهم در پرونده قتل پاراند صریحاً اعتراف کرد که در ایستگاه پلیس ۱۷ پاراند و سلاح و مهمات را خریداری و تحویل داده و اظهار داشت که وی به سمت قربانی شلیک کرده است.
این اعترافات صحیح بوده است و دفاع های بعدی متهم از “حادثه شلیک” به عنوان یک ادعای صرف و نامعتبر ارزیابی شده است.
یکی از کاری که اعتبار این اعترافات را تأیید می کند ، اظهارات خود متهم است که وی صریحاً اظهار داشت که وی در خانه و قبل از آمدن به سر کار مسلح شده است. به گفته کارشناسان ، اگر قصد متهم فقط کارفرما را می ترساند ، هیچ دلیلی برای مسلح کردن سلاح وجود نخواهد داشت.
علاوه بر این ، تئوری یک متخصص اسلحه و همچنین گزارش پزشکی قانونی در مورد مسیر گلوله همچنین نشان می دهد که تیراندازی از بالا به پایین انجام شده است. این مطابق با حالت ایستاده و نشسته متهم است ، نشان می دهد که این گلوله علیرغم ادعای متهم در مورد شلیک در هنگام درگیری ، مستقیم و عمدی شلیک شده است.
رأی دادگاه
پس از پایان دادرسی و اعترافات صریح متهم ، قضات دادگاه وارد شور و شوق شدند و سرانجام مجازات متهم به دلیل ارتکاب قتل از پیش تعیین شده صادر شد.
متهم همچنین به دلیل حمل و نگهداری سلاح و مهمات و ایجاد ترور در محل کار به پنج سال زندان محکوم شد.
براساس این گزارش ، متهم به زندان فرستاده شد و رفتار قانونی این پرونده همچنان ادامه دارد.
پایان پیام/
منبع:تسنیم