به گفته خبرنگار سیاسی آژانس خبری TASNIM ، سید آته الله محجرانی ، محقق و نویسنده برنامه تلویزیونی “استراتژی” ، با اشاره به جنگ رژیم ۱۲ روزه صهیونیستی علیه کشور ما ، اشاره به اظهارات یک رژیم صهیونیستی در این رابطه ، و گفت:
وی افزود: “وقتی آنها می گویند ما در تهران خواهیم بود ، این بدان معنی است که آنها تمام وسایل لازم را ترتیب داده اند.” یعنی انقلاب اسلامی متوقف شد ، در حالی که تمام ابزارهای شکستن ایران و منبع عرضه ، اسلحه ، تبلیغات ، سیاسی ، مالی و آموزش در گروه های کرد و گروه های تروریستی مسلح در شرق کشور را بسیج می کرد. همانطور که در جنگ تحمیل شده عراق ، ما نیز شاهد این بودیم که اهداف آنها را در ایران دنبال کنیم.
با اشاره به اهداف خود در این زمینه ، محارانی خاطرنشان کرد که سرنگونی جمهوری اسلامی ایران ، تجزیه ایران و متوقف کردن انقلاب اسلامی مهمترین اهداف آنها بود. البته مهمترین هدف ، نابودی یک پدیده به نام ایران ، تمدن و فرهنگی ایران ، به طوری که اراده بن گورین در مورد آینده اسرائیل نابود شد. وی گفت: من نگران چیزی جز تهدید کشورهای اصلی منطقه برای اسرائیل نیستم ، بنابراین آنها همیشه به دنبال کوچک شدن و تجزیه کشورهای بزرگ منطقه بودند که در بعضی موارد موفق بودند اما نتوانستند در ایران موفق شوند و نتوانستند به هیچ یک از اهداف خود برسند.
وی افزود: “البته ، ما مجروح شدیم ، به ما آسیب رساندیم و شهید را از دست دادیم ، اما واقعاً چیزهایی را بدست آوردیم. شهدای و فرماندهان ارتش کشور ما از سن بازنشستگی خود گذشتند. آنها جوانی خود را با جنگ ایران -هرک به مدت ۴۰ سال و سالها در جهاد آغاز کردند.
رویکرد رژیم صهیونیستی در جنگ روانی ۱۲ روز
موهجرانی با اشاره به رویکرد رژیم صهیونیستی به جنگ روانشناختی و تظاهر به ویکتور جنگ ، گفت: “جنگ دارای یک نظامی ، امنیت و اطلاعاتی است و این یک جنگ روانی است که شامل موارد دیگر است. آنها این کار را انجام دادند. این یکی از مراکز بود که از همکاری جهان و فناوری برای اهداف اسرائیل استفاده می کرد.
وی همچنین خاطرنشان کرد: در جنگ روانشناختی ، آنها به شکلی عمل می کنند که شهید قهرمان ملی ما قاسم سلیمانی با یک تروریست آشنا می شود و احمد الشره ژلانی ، تروریست و داعش ، یک دموکراتیک و لیبرالیست است ، شخصی که ضد زهر است و به دنبال متوقف کردن جنایات جیلی است. در مورد فلسطین ، دوربین اسرائیل غم و اندوه کودکی را نشان می دهد که پدرش توسط حماس اسیر می شود و از طرف دیگر هزاران کودک کشته شده در غزه.
محارانی اضافه کرد: “آنها این جنگ را با یک جنگ روانی دنبال می کردند.” برخی از این شبکه ها ، گاهی اوقات فارسی ، اسرائیل را در جنگ برهنه پشتیبانی می کردند و حتی خبرنگاران آنها در اسرائیل زندگی می کردند ، اما برخی سعی کرده اند جهت گیری خود را در حمایت از اسرائیل نشان دهند.
محارانی گفت: جنگ روانشناختی نیز باید مانند یک جنگ نظامی مورد جدی قرار گیرد و گفت که ما جنگ روانی را جدی نگرفته ایم ، یعنی اگر ما مجبور به استفاده از آن هستیم ، از عناصر و عناصر آن استفاده نکرده ایم ، نه به همان اندازه که ما به موضوعاتی مانند عملیات نظامی و صنایع انجام داده ایم.
وی با اشاره به استراتژی آنها در جنگ روانی ۱۲ روزه ، گفت: “آنها چند ویژگی را دنبال می کردند ، یکی که دوربین را به آسیب اسرائیل می برد.” خبرنگاران بی بی سی گفتند که به عنوان مثال ، اگر به بیمارستان منتقل شوند ، به برخی مناطق نمی روند ، فضای اطراف بیمارستان که توسط ساختمانهای نظامی و اطلاعاتی فتح شده است ، بمب و موشک را در بیمارستان نظامی نشان نمی دهد.
موهژرانی افروود: یا آنها گفتند که کل آسمان ایران در اختیار آنهاست و تمام سفرهای آنها تحت نظارت ما بوده است. اگر وزیر امور خارجه ایران بخواهد سفر کند ، باید از اسرائیلی ها اجاره کند ، و مواردی که در واقع بسیار توانمند بوده و طرف مقابل عناصر جنگ روانی است.
وی گفت: “ما همچنین باید به آن توجه کنیم ، از یک سو ، توانایی های خود را نشان می دهیم و آسیب دشمن را نشان می دهیم. ما باید این عناصر را در این جنگ روانی نشان دهیم تا آنها نتوانند از آن سوءاستفاده کنند ، اما وقتی دست خدا بر قلب یک ملت باشد ، آنها نمی توانند روی این قلب ها تأثیر بگذارند و مردم ما تحت تأثیر قرار نمی گیرند.”
موهجرانی با اشاره به دیدگاه متناقض مقامات رسانه ای ، گفت: “آنها حتی به مراکز امنیت داخلی کشور ما حمله کردند ، مانند پایه سارالله و سید الشوهادا ، که هیچ ارتباطی با مسائل منطقه ای نداشت.” بعضی اوقات ما یک روزنامه نگار اسرائیلی را می دیدیم ، مانشا امیر ، که اخیراً پیامی از موساد را اعلام کرد ، گفت که ما قادر به ضربه زدن به همه مراکز بسیج در ایران نیستیم و این ناتمام بود. از آنجا که آنها می خواستند این مراکز را تحت چتر جنگ روانشناختی پیش ببرند و مراکز امنیتی کشور را رد کنند تا سیستم فروپاشید ، اما این اتفاق نیفتاد و جنگ روانی اتفاق نیفتاد.
اعتراف روزنامه های اسرائیلی به ضربات جنگ ۱۲ روزه
وی گفت که روزنامه های اسرائیلی اخیراً تأثیرات زخمها و زخمهای اسرائیل را در جنگ ابراز کرده اند. آنها خیلی تلاش کردند تا این ضربات را پنهان کنند ، اما ضربات بسیار مؤثر بود و یکی از دلایلی که اسرائیل را آتش زد و آنها را متوقف کرد ، اقداماتی بود که در هدایت جنگ انجام شد. ما دیدیم که روز به روز در جنگ ۱۲ روزه در عملیات موشکی قوی تر می شویم. ساجیل آنها را دیوانه کرد.
محارانی اضافه کرد: “پشیمانی در قلب مسلمانان در پرونده فلسطینی و غزه با اقدامات ایران در جنگ اندکی حل شد.” دوستان فلسطینی به ما گفتند که ما غزه را دیدیم که پشیمان شدیم که در برابر این همه خشونت ها و جنایات سکوت کردیم و تا زمان رسیدن شما نتوانستیم کاری انجام دهیم. اسرائیل همیشه خود را پیروزی جنگ می دانست. جنگ شش روزه با اعراب یکی از مواردی بود که ما در جنگ شش روزه همه کشورهای عرب و اسلامی را شکست دادیم اما در ۱۲ روز در یک کشور باختیم. آنها سعی کردند اهداف را با جنگ روانشناختی دنبال کنند اما شکست خوردند.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا دعوت به مذاکره توسط رئیس جمهور ایالات متحده یک بازی تبلیغاتی است یا این یک راه حل برای مشکل است ، وی گفت: “پس از تجربه ای که ما از مذاکره داریم ، باید مراقب باشیم.” همانطور که می دانید ، مذاکرات اخیر با نامه ای که توسط ترامپ به آیت الله علی خامنه ای نوشته شده بود ، آغاز شد. به گفته خود آمریکایی ها ، ما ۶۰ روز مذاکره کردیم ، اما در روز ۶۱. یعنی وقتی نامه نوشته شد ، حمله به ایران نیز نوشته شد. یعنی مذاکره چتر پوششی برای حمله به ایران و فریب است. من معتقدم که آنها این موضوع را از ابتدا می دانستند و برنامه حمله را نوشتند ، بعداً گفتیم که ما همچنین بمب های سنگر را تهیه کردیم ، مرحله اول مذاکره در واقع فریب بود.
Mohajerani اضافه کرد: در مرحله دوم مذاکرات اروپا ، اروپایی ها نیز وارد فریب شدند. ترامپ گفت که من مهلت دو هفته ای خواهم داد و اجلاس ژنو برگزار شد. دو هفته که آنها برای روز دوم به ایران حمله کردند. برای مذاکره باید اعتماد به نفس و اعتماد به نفس وجود داشته باشد ، اما آمریکایی ها و نه تنها ترامپ نشان دادند که آنها قابل اعتماد نیستند. آقای اوباما ، که بسیار بهتر و شیک تر از ترامپ بود ، در سال ۲۰۰۸ در سال ۲۰۰۸ در مورد ترامپ صحبت می کرد.
وی خاطرنشان کرد: در زمان اوباما ، فریدمن مقاله ای نوشت و به اوباما توصیه هایی را ارائه داد که “وقتی با ایرانیان مذاکره می کنید ، از Netannihu با عجله استفاده کنید” ، به معنی استفاده از اسرائیل ، و ترامپ از آن استفاده کرد و آن را به سمت ما شلیک کرد.
محارانی گفت: “هرکسی که می خواهد مذاکره کند ، تهدید نمی کند.” آمریکایی ها فکر می کنند که ایران پس از جنگ جهانی دوم و حمله هسته ای ژاپن است ، و ما اشغال شده ایم و هرچه آنها می گویند ما باید از این رویکرد مذاکره خودداری کنیم.
وی تأکید کرد: در این شرایط ، ما باید به مذاکرات ، فروتنی و ممتنع نگاه کنیم. آمریکایی ها و ترامپ در این مرحله قابل اعتماد نیستند ، نه اینکه بگوییم که ما مذاکره نخواهیم کرد و آن را می بندیم. ما نباید در موقعیتی باشیم که بگوییم در حال مذاکره نیستیم ، اما باید بدانیم که طرف مقابل ما کیست و شرایط ایمن را برای مذاکره در نظر می گیرد. اگر حریف ما اقدامات عملیاتی و اجرایی را انجام دهد ، به عنوان مثال ، برخی از مجازات ها یک قدم به جلو برداشته می شوند. نه این که ما به مذاکره ادامه می دهیم ، امتیازاتی کسب می کنیم. ما باید قدم به قدم و قدم به قدم کنیم.
منبع:تسنیم