براساس خبرگزاری TASNIM ، TASFI BARIEL ، تحلیلگر ارشد روزنامه Haaretz ، روز شنبه در وب سایت رسانه ای ، تام باراک ، سفیر ایالات متحده در ترکیه و فرستاده ویژه آن به سوریه و لبنان تأکید کرد ، بسیار شفاف و اعتراف کرد ، هیچ نتیجه ای نداشت.
با این اظهارات و به وضوح ، او سفر خود را به لبنان این هفته به پایان رساند ، اما حتی اگر حتی شک و تردید وجود داشته باشد ، باراک افزود که هیچ صحبت از سلاح حزب الله وجود ندارد.
باراک یک جانشین ۷۸ ساله با یک رزومه خوب است ، وی آموزش حقوقی گسترده ای دارد و معاملات حقوقی طولانی دارد ، فعالیت های سیاسی وی به دوره اول انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده برمی گردد ، که مدیر کمپین رهبر حزب جمهوری خواه و رهبران وی بود.
او اکنون یک دیپلمات است که بین آنکارا ، دمشق و بیروت در حال ترافیک است ، سفری که ظاهراً ناامید کننده است.
لبنان اجداد اوست که از سال ۱۹۰۰ به ایالات متحده مهاجرت کرده اند و پس از ۱۲۵ سال از فرزندان خود ، آنها به دنبال میهن اجدادی خود بوده اند!
این هفته ، باراک سومین دوره سفر خود را به لبنان انجام داد ، اما در این دور ، گویش او به یک تهدید دیپلماتیک تبدیل شد و عید ، ۱۹ ژوئن یک سری از پیشنهادات و خواسته ها به مقامات لبنان ، از جمله خلع سلاح کامل حزب الله. همچنین گذرگاه های مرزی برای جلوگیری از قاچاق سلاح وجود دارد.
لبنان همچنین از کمک های ایالات متحده بهره مند می شود ، از جمله تشویق بازرگانان خارجی عرب و غربی برای سرمایه گذاری در این کشور برای کمک به بازسازی کشور.
در عین حال ، با توجه به درک شرایط سیاسی در لبنان ، ایالات متحده نیز قول می دهد پس از خلع سلاح ، به موضوع حزب الله به عنوان یک حزب سیاسی بپردازد.
در حالی که ساختار حاکم لبنان ، از جمله رئیس جمهور جوزف عون ، تعهد خود را به باراک اعلام کرد ، قطعنامه ۱۷۰۱ اسرائیل و عقب نشینی از پنج منطقه اشغال شده در اعماق لبنان و از واشنگتن خواست تا مرتکب اسرائیل شود تا مرتکب آتش بس شود. این نخواهد بود که باراک به شکست آتش بس اعتراف کرد و بر اهمیت برنامه جایگزینی برای آن تأکید کرد.
علاوه بر این ، علاوه بر دولت لبنان برای مهلت دو ماهه و اصرار داشت که خلع سلاح باید طی دو ماه به پایان برسد ، پس از شنیدن این پاسخ ها ، هیچ زمان بندی برنامه وجود ندارد ، مسئله سلاح ها مسئله داخلی لبنان است اگر بخواهند خود را خلع سلاح کنند و اگر این کار را انجام دهند.
به گفته این تحلیلگر صهیونیستی ، از جمله این اظهارات متناقض باراک ، به سختی می تواند جهت سیاست های آمریکایی را به وضوح مشخص کند.
آیا یک جدول به موقع وجود دارد یا مسئله داخلی لبنان است؟ آیا ایالات متحده به شکل گیری راه حل کمک می کند یا صرفاً موضع تهدیدآمیز در مورد مجازات لبنان است؟ آیا آتش بس فقط روی کاغذ است و اسرائیل مجاز به انجام هر کاری در لبنان است؟ یا آیا ایالات متحده هنوز متعهد و قادر به مجبور کردن اسرائیل برای ولگردی در برابر شرایط تدوین شده است؟
از همه مهمتر ، آیا باراک این بار موضع آب نبات را در ساحل بازی می کند که اگر بخرید ، برای دور دیگری به بیروت برمی گردم و مذاکرات را از سر می گیرم.
بخش دیگری از تجزیه و تحلیل آمده است که مسئله تعجب آور و شگفت انگیزتر این است که باراک اصرار دارد که ایالات متحده نمی تواند اسرائیل را وادار به اجرای کامل توافق آتش بس کند.
با این حال ، در سوریه حملات اسرائیلی ادامه دارد و واشنگتن قادر به متوقف کردن حملات نیست.
تاسفی هاریل می پرسد ، که چند هفته پیش ادعا کرده است که از جنگ بین اسرائیل و ایران جلوگیری کرده و جنگجویان اسرائیلی را از طریق حمله به ایران برگرداند و امروز بسیار فلج و معلول بود؟
در همین راستا ، وی نتیجه می گیرد که نتیجه سیاسی این روند ، نتیجه می گیرد که سوریه و لبنان می توانند دو نمونه از چگونگی شکل گیری دیپلماسی منطقه ای ایالات متحده باشند.
هر دو کشور شبیه به هدف استراتژیک یکدیگر هستند ، در هر دو واشنگتن به دنبال تشکیل یک دولت متحد و پایدار بودند تا دولت مرکزی بتواند حاکمیت خود را نسبت به کل قلمرو خود (و سرکوب گروه های مقاومت ایالات متحده) از دخالت مستقیم در چنین موضوعاتی گسترش دهد.
پایان پیام/
منبع:تسنیم