یخ سیاه در اقتصاد ایران

یخ سیاه در اقتصاد ایران

یخ سیاه لایه ای بسیار نازک و شفاف از یخ است که معمولاً در سرمای شدید و شرایط آب و هوایی خاص روی سطح جاده ایجاد می شود. این لایه آنقدر بی رنگ و بدون علامت است که راننده آن را نمی بیند و فکر می کند جاده خشک است. اما درست زمانی که خودروها روی آن می لغزند، تصادفات عظیم و گاه فاجعه بار اتفاق می افتد. در واقع خطر اصلی همرنگ بودن این لایه با سطح جاده است.

همچنین یخ های سیاه در اقتصاد و تجارت وجود دارد. همانطور که یخ سیاه در واکنش به سرمای شدید شکل می گیرد، خطرات و خطرات اقتصادی پنهان در نتیجه فشارهای محیطی، تغییرات ساختاری، تصمیمات ناپایدار و شرایط خاص سازمانی به وجود می آیند. اما چون به راحتی قابل مشاهده نیستند و نشانه های آشکاری ندارند به چشم سیاست گذاران و فعالان اقتصادی نمی آیند. اگر تحلیل دقیق، نظارت مستمر و قدرت پیش‌بینی وجود نداشته باشد، این تهدیدات پنهان سال‌ها نادیده گرفته می‌شوند. تا روزی که اقتصاد در همان سطوح نامرئی سقوط کند و بحران‌های بزرگ و پرهزینه رخ دهد.

تفاوت این پدیده با سیاهی قوی نیز در این نقطه مشخص است. سیاه قوی یک رویداد ناگهانی و غیر قابل پیش بینی است. چیزی که قبل از ظهور ناگهانی وجود خارجی ندارد. اما یخ سیاه ناگهانی نیست و کم کم پدیدار می شود، قابل پیش بینی و شناسایی است و تنها به این دلیل که علائم آشکاری وجود ندارد، دیده نمی شود. سیاه قوی شگفتی را به بحران تبدیل می کند، اما یخ سیاه بی تفاوتی را تبدیل می کند.

اقتصاد ایران نیز سالهاست که در سطحی پر از این یخ های سیاه حرکت می کند. ریسک هایی که وجود دارد، اما به دلیل ناتوانی مدیران و سیاست گذاران دیده نمی شود. ساختارهای فرسوده، تصمیمات مقطعی، فشارهای خارجی و نبود سیاست های بلندمدت بارها این لایه های به ظاهر نامرئی را شکل داده است. این سطوح لغزنده هر از چند گاهی خود را در قالب جهش ناگهانی قیمت، فروپاشی دوره ای بازارها، بی ثباتی ارز و بحران های بانکی اعلام نشده نشان داده است. این حوادث محصول رویدادهای غیر قابل پیش بینی نیست، بلکه نتیجه تجمعی خطرات نادیده گرفته شده است. همان یخ های سیاهی که سال هاست وجود دارند اما دیده نشده اند.

با این حال، مشکل تنها نامرئی بودن این یخ های سیاه نیست. در بسیاری از موارد، برخی از این خطرات آگاهانه نادیده گرفته می شوند. در اقتصاد ایران، سرمایه داری رفاقتی گاهی ایجاب می کند که برخی هشدارها شنیده نشود و برخی مشکلات پنهان بماند. این بی تفاوتی انتخابی، شیب لغزنده ای است که اقتصاد را در موقعیت بسیار آسیب پذیری قرار می دهد. جایی که یخ سیاه هم وجود دارد و هم عمدا دیده نمی شود. نه تنها به این دلیل که پنهان هستند، بلکه گاهی اوقات به این دلیل ساده که برای برخی افراد مقرون به صرفه تر هستند.

در ادامه به مهم ترین یخ های سیاهی که سال هاست بر اقتصاد ایران لغزش می دهند اشاره می کنم:

از بین رفتن اعتماد عمومی

اعتماد ستون فقرات هر اقتصادی است. در ایران سال هاست که این ستون شکسته است. سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی بیش از پیش نسبت به سیاست ها و تصمیمات دولت بی اعتماد می شوند. این بی اعتمادی به آرامی و بی سر و صدا شکل می گیرد، اما آثار آن عمیق است. هزینه تامین مالی افزایش می یابد، سرمایه گذاری مولد کاهش می یابد و فعالان اقتصادی به سمت کوتاه مدت حرکت می کنند. این یخ سیاه همیشه وجود دارد اما تا زمانی که لغزش های بزرگتر رخ ندهد، دیده نمی شود.

سیاست های ناپایدار و مقررات متناقض

تصمیمات لحظه ای، تغییرات ناگهانی مقررات و بخشنامه های متناقض، فضای اقتصادی را به لغزنده تبدیل کرده است. کسب و کارها نمی توانند برنامه ریزی بلندمدت داشته باشند و هر حرکت اقتصادی به یک قمار تبدیل می شود. این یخ سیاه ناشی از شوک خارجی نیست و غیرقابل پیش بینی نیست. بلکه نتیجه مستقیم ضعف مدیریت و عدم تحلیل دقیق است.

بخش غیررسمی و اقتصاد سایه

اقتصاد پنهان در ایران بزرگ و غیرقابل کنترل شده است. این بخش مالیات پرداخت نمی کند، مقررات را رعایت نمی کند و داده های قابل اعتمادی ارائه نمی دهد. رشد خاموش و مستمر این اقتصاد سایه فشار بر بخش رسمی را افزایش داده و اصلاحات ساختاری را به تاخیر می اندازد. این یخ سیاه آرام آرام و بی صدا پایه های اقتصاد کشور را ویران می کند و آن را به سمت پرتگاه می کشاند.

کاهش سرمایه انسانی

مهاجرت کارگران ماهر، کاهش انگیزه جوانان و ناتوانی در حفظ و جذب استعدادها تهدیدی خاموش اما همیشگی است. اثرات بلندمدت این یخ سیاه بر رشد اقتصادی، نوآوری و رقابت پذیری ایران بسیار فراتر از بحران های مالی یا نوسانات ارزی است. این یخ سیاه در مقیاس وسیع در ایران در حال شکل گیری است و جبران آن بسیار سخت خواهد بود.

بی توجهی به داده ها و شفافیت

سیاست گذاری بدون داده های قابل اعتماد، اقتصاد را در یک شیب لغزنده قرار داده است. نبود سیستم های نظارتی دقیق و تحلیل شفاف باعث تکرار تصمیمات اشتباه و کاهش مسئولیت می شود. این یخ سیاه نتیجه بی توجهی به شفافیت و اطلاع رسانی صحیح است و نتیجه آن چیزی جز برهم زدن تعادل صنایع و کسب و کار در کشور نیست.

رانت و فساد دوستی

رانت و فساد یکی از مخرب ترین سیاه یخ های اقتصاد ایران است. منابعی که باید برای توسعه و تولید استفاده شود به دست گروه های محدودی با روابط رانتی می افتد و مسیر تصمیم گیری و تخصیص منابع به نفع آنها تغییر می کند. این پدیده نه تنها باعث بی ثباتی بازارها و کاهش اعتماد عمومی می شود، بلکه انگیزه فعالان اقتصادی سالم را برای ورود به عرصه رقابت کاهش می دهد. رانت و فساد از جمله یخ های سیاهی است که در سایه اقتصاد دوستی به عمد نادیده گرفته می شود.

آسیب پذیری سیستم بانکی

نظام بانکی ایران همواره با عدم شفافیت، رفع بدهی، ناهماهنگی بانک ها و ضعف نظارت مواجه بوده است. بدهی‌های معوق، شرکت‌های ورشکسته و بانک‌های کوچک و بزرگ تحت فشار وام‌های غیرجاری، شیب لغزنده‌ای ایجاد کرده‌اند که بحران‌های بانکی را همیشه ممکن می‌سازد. این یخ سیاه با ورشکستگی بانک های بزرگی چون بانک آیده در معرض دید عموم قرار می گیرد.

وابستگی شدید به درآمدهای نفتی

زمین اقتصاد ایران سال هاست که از نفت لغزنده است. وابستگی بیش از حد به درآمدهای نفتی، اقتصاد را نسبت به کوچکترین نوسانات قیمت نفت حساس کرده است و هرگونه شوک خارجی یا تحریم به سرعت کل بودجه و بازارها را تحت تاثیر قرار می دهد. سیاست گذاران اغلب این یخ سیاه را نادیده می گیرند تا روزی که کاهش درآمد نفت یا سقوط قیمت ها شوک ناگهانی به اقتصاد وارد کند. پیامد آن فراتر از کسری بودجه یا نوسانات ارزی است. این وابستگی اقتصاد غیرنفتی را به حاشیه می‌برد، انگیزه سرمایه‌گذاری در بخش‌های دیگر را کاهش می‌دهد و اقتصاد را به سمت بحران‌های ساختاری سوق می‌دهد.

بودجه ریزی غیراقتصادی

بودجه کشور اگرچه باید یک برنامه مدیریت اقتصادی سالانه باشد، اما سال هاست که بیشتر منعکس کننده تصمیمات سیاسی و غیراقتصادی بوده است. تخصیص منابع به پروژه‌ها و بخش‌هایی که کارایی اقتصادی ندارند باعث افزایش هزینه‌های جاری و دولتی و کاهش ظرفیت سرمایه‌گذاری تولیدی شده است. آثار لغزش بر این یخ سیاه چیزی جز کسری بودجه، کاهش کارایی دولت و فشار بر صنایع و شهروندان در قالب بحران های ناگهانی نیست.

عدم تعادل انرژی

کمبود و توزیع ناکارآمد انرژی یکی از سیاه یخ های کمتر دیده شده اقتصاد ایران بوده است. صنایع کلیدی و تولید داخلی به شدت به انرژی و سوخت پایدار وابسته هستند و هرگونه اختلال در این زنجیره هزینه‌های پنهان بسیاری را ایجاد می‌کند. خاموشی ها و محدودیت های انرژی نه تنها بهره وری صنایع و کارخانه ها را کاهش می دهد، بلکه ریسک سرمایه گذاری و خروج فعالان اقتصادی از چرخه تولید را افزایش می دهد. و این سیاه یخ پس از چند دهه انباشته شدن، امروز برای کل کشور بحران های جدی ایجاد کرده است.

خطرات زیست محیطی

تهدیدهای زیست محیطی مانند آلودگی هوا، خشکسالی و کم آبی اگرچه پدیده های طبیعی به نظر می رسند، اما هزینه های اقتصادی بسیار بالایی را بر کشور تحمیل می کنند. از بین رفتن زمین های کشاورزی و افزایش بیماری های ناشی از آلودگی هوا، اقتصاد را به سمت افزایش هزینه های غیرمولد سوق می دهد. این یخ سیاه زیست محیطی مانند عدم تعادل انرژی، دهه ها مورد بی توجهی سیاست گذاران و مدیران دولتی قرار گرفته و اکنون آثار مخرب آن نه تنها در صنایع، بلکه در زندگی مردم نمایان شده است.

راه مقابله با یخ سیاه در زندگی روزمره با پیش بینی و پیشگیری است. سازمان هایی مانند هواشناسی و مدیریت راه، هوای سرد، شرایط جوی و شرایط یخبندان جاده را پیش بینی و اطلاع رسانی می کنند تا رانندگان بتوانند اقدامات پیشگیرانه و مراقبتی را انجام دهند. از حمل زنجیر گرفته تا کنترل سرعت و حفظ فاصله ایمن. این رویکرد ترکیبی از نظارت مستمر، اطلاع رسانی و اقدامات پیشگیرانه است که خطرات پنهان را به حداقل می رساند و از بلایا و حوادث جلوگیری می کند.

در اقتصادها از جمله اقتصاد ایران، روش مقابله با یخ سیاه مشابه این اصول است. با این تفاوت که ابزارها و روش ها متفاوت و پیچیده تر است. اولین قدم ایجاد سیستم های نظارت و تجزیه و تحلیل داده ها است. اقتصاددانان و سیاست گذاران باید بتوانند خطرات و آسیب های پنهان را پیش بینی و شناسایی کنند. تقویت نهادهای نظارتی، شفافیت در تخصیص منابع، اصلاح نظام بانکی و مقابله با رانت و فساد بخشی از اقدامات پیشگیرانه است که به کنترل لغزش های اقتصادی کمک می کند. در عین حال کاهش وابستگی به منابع ناپایدار مانند درآمدهای نفتی و ایجاد تنوع در اقتصاد، سرمایه گذاری در زیرساخت ها و توسعه فناوری و استفاده از سرمایه انسانی زمینه تقویت اقتصاد را فراهم می کند. مدیریت منابع انرژی و محیط زیست، طراحی بودجه های منطقی و پایدار و توسعه بازارهای مالی کارآمد نیز از جمله ابزارهایی هستند که اثرات یخ سیاه را کاهش می دهند.

همچنین همانطور که رانندگان حرفه ای قبل از رسیدن به جاده های یخ زده با هوشیاری، آمادگی کامل و رعایت نکات ایمنی اقدامات پیشگیرانه را انجام می دهند، فعالان اقتصادی و صاحبان مشاغل نیز باید همین نقش را در مقابله با یخبندان اقتصادی داشته باشند. آنها را نمی توان فقط به پاسخ های اضطراری پس از بروز مشکلات محدود کرد. بلکه باید همیشه آماده بود، خطرات و تهدیدات پنهان را شناسایی کرد و برای مقابله با آنها برنامه ریزی دقیقی داشت.

این آمادگی شامل اقداماتی مانند تدوین استراتژی‌های انعطاف‌پذیر، مدیریت مالی هوشمند، تنوع بخشیدن به منابع درآمد و سرمایه‌گذاری در فناوری و زیرساخت است. صاحبان مشاغل می توانند با تحلیل دقیق بازار، پیش بینی روندها و هوشیاری نسبت به تغییرات و تحولات خارجی، از لغزش های مخرب جلوگیری کنند و روند فعالیت های اقتصادی خود را ثابت نگه دارند. همانطور که یک راننده هوشیار با تجهیزات مناسب و رفتار محتاطانه از یخبندان نامرئی جاده عبور می کند، فعالان اقتصادی نیز می توانند با آماده سازی و چابک سازی کسب و کار خود از خطر لغزش روی یخ سیاه محافظت کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: