ECUARAN: بقای آموزش در ایران نتیجه فقر ، بیکاری ، نابرابری جنسیتی ، دسترسی جغرافیایی و کیفیت پایین سیستم آموزش است. این امر به ویژه در بین دختران و خانوارهای روستایی با تحصیلات بیکار یا کم ، شدیدتر است.
اکورا ، هر روز ، وقتی کودک از مدرسه خارج می شود ، گامی به جامعه ای است که به دنبال رشد و توسعه اقتصادی است. دختری را تصور کنید که به جای نشستن در پشت نیمکت کلاس ، مجبور است آب بیاورد یا از خواهر کوچک خود در یک دهکده دور افتاده مراقبت کند. یا پسری که به عنوان یک کودک ، نان آور می شود ، زیرا فقر راه مدرسه را بسته است. بنابراین بقای آموزش فقط یک رقم خالی نیست. در عوض ، این روایتی از فرصت های سوخته و استعدادهای از دست رفته است. این چرخه فقر را تقویت می کند. این می تواند تهدیدی برای هر کشور در حال توسعه باشد. موضوعی که برای کشوری مانند ایران بسیار مهم است.
گزارش وزارت کار ، تعاونی ها و گزارش های رفاه اجتماعی در مورد موضوع بازماندگان آموزش و پرورش در ایران و راه حل هایی برای این مشکل ارائه می دهد. با این حال ، در موارد فوق ، بیشتر دلایل بقای آموزش ذکر شده است.
اهمیت حمایت از بازماندگان آموزش
مطالعه یکی از اساسی ترین ستون های رشد فردی و توسعه اقتصادی است. آموزش ، علاوه بر ارائه اشتغال و ارتقاء کیفیت زندگی ، باعث افزایش آگاهی ، خلاقیت و افزایش مشارکت در جامعه می شود. در جوامعی که آموزش کیفیت و فراگیر در دسترس همه قرار دارد ، دسترسی به توسعه پایدار و عدالت اجتماعی در دسترس تر خواهد بود. با این حال ، تعداد قابل توجهی از افراد به دلایل مختلف از جمله فقر ، محرومیت منطقه ای یا شرایط خانوادگی از چرخه آموزش جان سالم به در بردند. موضوعی که نه تنها آینده فردی آنها را به خطر می اندازد بلکه عواقب منفی گسترده ای برای کشور دارد.
ضرورت توجه به بازماندگان آموزش و پرورش چند منظوره و یکی از اولویت های مهم در مسیر توسعه انسانی است. اگر آنها از حمایت های آموزشی و اجتماعی مناسبی برخوردار باشند ، می توانند زندگی خود را تغییر دهند و به یک سرمایه ارزشمند برای جامعه تبدیل شوند. در مقابل ، بی اعتنایی به این گروه منجر به تولید مثل فقر ، گسترش نابرابری و تعمیق تقسیمات اجتماعی خواهد شد. بنابراین ، تمرکز سیاست گذاران ، مؤسسات آموزشی و سازمان های اجتماعی برای شناسایی ، پشتیبانی و توانمندسازی بازماندگان از آموزش و پرورش یک ضرورت غیرقابل انکار برای تحقق عدالت آموزشی و توسعه است.
عوامل اقتصادی مؤثر بر بقای آموزش
عوامل اقتصادی ، اجتماعی -دموگرافی ، مکانی و نهادی مهمترین دلایل بقای آموزش است. مجموعه این عوامل احتمال آموزش را افزایش داده است ، بنابراین سیاست گذار باید تمام این عوامل را برای حل این مسئله در نظر بگیرد.
درآمد خانوار و وضعیت شغلی از مهمترین عوامل مؤثر بر بقای آموزش است. به عبارت دیگر ، هنگامی که خانوارها در پاسخگویی به نیازهای اساسی مشکل دارند ، احتمالاً هزینه های مربوط به آموزش را برای تأمین هزینه های معیشت کاهش می دهد. همچنین ، طبق مطالعات بین المللی در کشورهایی که هزینه آموزش ابتدایی رایگان است ، افزایش هزینه های غیرمستقیم مرتبط با آموزش از جمله حمل و نقل مدرسه می تواند احتمال آموزش را افزایش دهد.
شواهد دیگر حاکی از آن است که مشکلات اقتصادی و فقر حدود ۳۰ درصد از بقای دانشگاهی کشور را توضیح می دهد.
آیا خصوصیات اجتماعی نیز بر عقب ماندگی آموزش تأثیر می گذارد؟
در میان عوامل اجتماعی و جمعیتی ذکر شده که تأثیر زیادی در بقای آموزش ، رئیس خانواده ، آموزش اعضای خانواده و جنسیت سرپرست خانواده دارد ، از اهمیت بیشتری برخوردار است. به عبارت دیگر ، خواه رئیس خانواده یک شغل باشد یا بیکار ، سالها اعضای خانواده و رئیس زن خانواده تأثیر زیادی در بقای آموزش دارند. سایر عوامل جمعیتی که بر بقای آموزش تأثیر می گذارد شامل ترجیحات جنسیتی است. به عنوان مثال ، در سن ۱۱ تا ۱۴ سالگی ، دختران بیشتر از پسران زنده می مانند. در حقیقت ، اولویت پسران برای آموزش و مسئولیت در خانه دختران ، دختران را از آموزش و پرورش از پسران محروم می کند.
عوامل مکانی منعکس کننده چگونگی تأثیر موقعیت جغرافیایی ، فاصله و محیط جسمی بر احتمال حضور کودک در مدرسه است. در حقیقت ، این بیشتر به فرصت های آموزشی و محدودیت های خارجی در زمینه های مختلف اشاره دارد. به عنوان مثال ، طبق گفته وزارت تعاونی ها ، استان سیستان و بلوچستان بالاترین سطح تحصیلات را از سال ۲۰۱۴ تا ۱۴۰۱ دارد و استان های خوراسان رازاوی ، تهران ، خوزستان و آذربایجان در مرحله بعدی قرار دارند. همچنین ، در محدوده سنی ۱۲ تا ۱۷ سال ، میزان بقا در مناطق روستایی بالاتر از شهرها بود و این نشان می دهد که هیچ عدالت در دسترسی به امکانات آموزشی وجود ندارد.
عوامل نهادی شامل کیفیت پایین سیستم آموزش ، معلمان آموزش دیده ، کمبود منابع و چالش های خاص مناطق روستایی (مانند مسافت های طولانی ، کلاس های مختلط و استفاده از سربازان معلمان) از جمله عوامل مؤثر در بقای آموزش و پرورش ، به ویژه در بین دختران روستایی است.
روایتی از آمار در مورد بقای آموزش
براساس اعلام وزارت کار ، تعاونی ها و رفاه اجتماعی و داده های مقرون به صرفه مرکز آمار ، میزان فقر خانوارهای دارای فرزندان از تحصیلات بسیار بیشتر از کسانی است که تحصیلات دارند. به طور دقیق تر ، به عنوان مثال ، در بین ۹ سال ، ۳۶ درصد از خانوارهای دارای بازمانده از آموزش زیر خط فقر هستند. این ۲۲ ٪ در سن ۹ سال است.
از طرف دیگر ، در خانوارهایی که دارای بازمانده از آموزش هستند ، خانوارها بیشتر بیکار هستند. به عبارت دیگر ، احتمال خانواده های بیکار که فرزندان زنده مانده دارند ، بین ۳ تا ۶ درصد بیشتر از احتمال بیکاری در خانواده که کودکان در حال مطالعه هستند ، بیشتر است.
در نهایت ، به نظر می رسد که در خانواده هایی که زنان سالهای کمتری را صرف آموزش می کنند ، بیشتر از آنها بازمانده از آموزش هستند. در حقیقت ، می توان گفت که این زنان در خانواده برای آموزش فرزندان در خانواده از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
