چرا این آمار با واقعیت اقتصادی مردم مقایسه نمی شود؟

چرا این آمار با واقعیت اقتصادی مردم مقایسه نمی شود؟

در روزهایی که جامعه ایران درگیر التهاب معیشت ، عدم اطمینان در سیاست های اقتصادی و افزایش بی اعتمادی به نهادهای رسمی است ، گزارشی توسط دفتر سرشماری ایران منتشر شد ، که در ابتدا خبرهای خوبی را به خود اختصاص داده است: در ماه مه ، قیمت اولین سبد خوراکی Decile – فقیرترین بخش جامعه – کاهش یافت. تورم که سالها سایه ای بر روی خانوارهای کم درآمد وزن دارد ، ظاهراً کمی عقب مانده است. اما آیا واقعاً؟

از نظر آماری ، تورم ماه مه در ماه مه ۶.۵ ٪ و حدود ۲ ٪ برای دهمین دهانه دارد. با برجسته کردن این تعداد ، مرکز آمار سعی کرده است این تصویر را بیان کند که فشار تورمی بر فقرا کاهش یافته است. اما فقط چند قدم به عقب برگردید و نگاهی دقیق تر به جزئیات و روندهای پنهان این آمار برای مطرح کردن سؤالات اساسی تر بیندازید.

نکته اول این است که بسیاری از کاهش های ثبت شده در سبد مواد غذایی به دلیل کاهش کلی قیمت ها نیست ، بلکه به دلیل حذف برخی از کالاها از سبد مصرف خانوار است. به عبارت دیگر ، آنچه اتفاق افتاده “ارزان” نیست ، بلکه “خرید” است. هنگامی که گوشت و طیور از قدرت خرید خارج می شوند و نان ، تخم مرغ و لوبیا را تعویض می کنند ، سبد اندازه گیری شده ممکن است تعداد کمتری را نشان دهد ، اما این تعداد نشانگر بهبودی نیست. در عوض ، این نشانه فقر برهنه تر است.

گزارش های میدانی و مشاهدات بازار نیز همین واقعیت را تأیید می کند: قدرت خرید دهک های پایین هنوز بسیار محدود است. مواردی مانند گوشت قرمز ، برنج ایرانی ، شیر ، پنیر و حتی سبزیجات تازه در هفته های اخیر افزایش یافته است. کاهش قیمت سیب زمینی یا گوجه فرنگی در فصل برداشت ، که منجر به کاهش شاخص قیمت در یک دوره کوتاه می شود ، نمی توان به عنوان یک فرآیند پایدار یا اثبات سیاست ها تعبیر کرد.

آمار پیش زمینه ، سیاست های بی هدف

در اقتصاد ، اعداد به تنهایی معنی ندارند. این زمینه اجتماعی آنها است که به آمار معنا می بخشد. اگر قیمت ها به دلیل تغییرات ساختاری در تولید ، افزایش بهره وری یا کاهش هزینه های زنجیره تأمین باشد ، می تواند موفقیت آمیز باشد. اما اگر تنها نتیجه سیاست های گرامری ، سرکوب قیمت یا بازی های آماری نه تنها ناپایدار باشد ، بلکه در نهایت منجر به فاجعه خواهد شد.

متأسفانه ، در ایران ، سیاست اقتصادی غالباً مشمول تقویم رسانه است ، نه یک نقشه راه علمی. آمار یا بزرگنمایی برخی از شاخص ها در آستانه وقایع سیاسی و اقتصادی به یک عادت تبدیل شده است. در این چارچوب ، این نگرانی است که کاهش قیمت سبد مواد غذایی ضعیف نتیجه اصلاحات ریشه ای نیست ، بلکه محصول تغییر در شکل بازار برای محاسبه یا تنظیم رسمی است.

سوال اعتماد ؛ پاشنه

واقعیت تلخ این است که اعتماد عمومی به آمار رسمی در سالهای اخیر به شدت آسیب دیده است. بخشی از این بی اعتمادی نتیجه تجربیات زندگی مردم است: وقتی شهروند قیمت کالا را هر روز در فروشگاه ها می بیند و در گزارش های رسمی با تعداد متفاوتی روبرو می شود ، طبیعی است که این آمار را مشکوک کنید. این شک و تردید محدود به بخش های جامعه نیست. حتی تحلیلگران اقتصادی ، به ویژه در بخش خصوصی ، دیگر به تورم یا رشد اقتصادی اعتماد ندارند.

افزایش شکاف بین “درک مردم” و “گزارش دولت” یک مسئله اقتصادی است. شکاف اعتماد هزینه مبادله را افزایش می دهد ، پیش بینی بازار را کاهش می دهد و پایه و اساس فساد و تصمیم گیری را ایجاد می کند.

فقر آماری یا فقر واقعی؟

کاهش تورم خوراکی برای فقرا ، اگر واقعی باشد ، باید در زندگی روزمره آنها ملموس باشد. اما هنوز فاصله عمیقی از گزارش های رسمی به آنچه در بازار اتفاق می افتد وجود دارد. اقشار کم درآمد هنوز قادر به تأمین نیازهای اساسی ، پرداخت اجاره بها و حتی دسترسی به مراقبت های بهداشتی مناسب نیستند. کاهش آماری در قیمت چند فونت خوراکی ، حتی اگر درست باشد ، ماهیت فقر را تغییر نمی دهد.

از طرف دیگر ، سیاست های حمایتی هنوز پراکنده ، منسجم و گاه ناکارآمد هستند. یارانه ها به جای هدف قرار دادن با دقت ، هنوز به طور گسترده ای با هدر دادن منابع توزیع می شوند. پشتیبانی از تولید نه از طریق برنامه ریزی دقیق ، بلکه بیشتر با وام های غیر ضروری و تداخل پرونده انجام می شود.

فرصتی برای تصحیح ، نه تبلیغ

اگر کاهش تورم خوراکی اولین دهک باشد ، دولت باید آن را به عنوان نقطه شروع بررسی جدی سیاست های اقتصادی در نظر بگیرد. نه به عنوان یک برگ برنده برای مانورهای تبلیغاتی. این دستاورد تنها در صورتی پایدار خواهد بود که همراه با اصلاح سیاست ارزی ، کاهش وابستگی به واردات مواد غذایی ، حمایت از تولید داخلی و بهبود زنجیره توزیع باشد.

در غیر این صورت ، تجربه نشان داده است که این کاهش ها موقتی است ، و با تغییر اندک در بازار جهانی یا یک تصمیم هماهنگ در مورد سیاست داخلی ، ما نه تنها به صدر باز خواهیم گشت بلکه شوک تورم جدید جامعه را نیز به خود جلب کرد.

سخنرانی نهایی: مراقب باشید که عدالت را جایگزین نکنید

سرانجام ، باید اعتراف کرد که آمار سیاست گذاری است ، نه جایگزین کردن آن. کاهش قیمت چند قلم کالاهای خوراکی در طی یک دوره زمانی به معنای بهبود وضعیت فقرا نیست ، اگر هنوز سوء تغذیه داشته باشند ، اگر فرزندانشان از آموزش مناسب محروم باشند و اگر زندگی آنها نوسان و ناامید شود.

سیاستگذاران اگر به دنبال حل بحران معیشت واقعی هستند ، باید صدای بخش های خاموش جامعه را بشنوند ، نه فقط نمودارها و شاخص ها. عدالت اجتماعی نه در پرونده اکسل ، بلکه در مواجهه با کودکی که گرسنه است ، معنی دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *