اکوواران: برخی از افراد در ایران در برابر اقتصاد نظرات و اشتباهات می کنند. این اشتباهات بسیار خطرناک است زیرا آنها توانسته اند تأثیر قابل توجهی در سیاست های اقتصادی ایران داشته باشند. یکی از این موارد علت تورم است. در حقیقت ، این افراد معتقدند که حجم نقدینگی در ایران نسبتاً کم است و باعث رشد تورمی نمی شود.
در اقتصاد متعارف ، یک دیدگاه واحد از رابطه بین رشد نقدینگی ، رشد اقتصادی و تورم وجود دارد. طبق نظریه ای که به عنوان تئوری مقداری پول شناخته می شود ، علت تورم در طولانی مدت رشد نقدینگی مازاد بر رشد اقتصادی است. به طور دقیق تر ، تفاوت رشد نقدینگی و رشد اقتصادی در دراز مدت تورم را توضیح می دهد.
این تئوری ، که چندین دهه است که مبانی اساسی اقتصاد در نظر گرفته شده است ، در ایران با مخالفت روبرو شده است. به عبارت دیگر ، این گروه علت تورم را به سایر موضوعاتی که کاملاً مغایر با جریان اصلی اقتصاد است ، نسبت می دهد.
در این یادداشت ، قبل از بررسی یکی از این اشتباهات ، نظریه برخی از پول به درک این نظریه علمی ، درک این موضوع می پردازد.
نظریه مقداری پول به زبان ساده
تئوری مقداری پول به زبان ساده نشان می دهد که با فرض سرعت گردش پول ثابت است ، حجم کل پول معادل ارزش کل کالاها و خدمات تولید شده در اقتصاد است. در حقیقت ، با افزایش حجم پول ، تولید باید افزایش یابد یا این منجر به افزایش قیمت ها شود.
برای درک این موضوع ، ما از یک مثال ساده استفاده می کنیم. فرض کنید در یک اقتصاد ، فقط یک سیب تولید می شود که شامل کل تولید اقتصادی است. همچنین فرض کنید مبلغ کل پول در اقتصاد نیز یک دلار است. در واقع برای یک دلار ، تعداد سیب در کل اقتصاد تولید می شود و در نتیجه یک اپل با یک دلار رد و بدل می شود. حال اگر مبلغ پول با رشد نقدینگی دو برابر شود ، حجم پول برای دو دلار برای تهیه یک سیب لازم است. در نتیجه ، پول بیشتری برای یک سیب در اقتصاد وجود دارد تا در گذشته ، که برای دستیابی به آن به دو دلار رسیده است. با تعمیم این مثال ساده به شرایط واقعی ، می توان تأثیر رشد نقدینگی بر تورم را بر اساس تئوری مقداری پول درک کرد. در حقیقت ، تفاوت رشد نقدینگی و رشد اقتصادی و فراتر از آن هسته اصلی تورم را در دراز مدت تشکیل می دهد.
عنوان
در ایران ، برخی از آنها برای توجیه چاپ پول غیر ضروری توسط بانک مرکزی و توجیه این ادعا که رشد نقدینگی (حداقل در اقتصاد ایران) دلیل اساسی تورم نیست ، از مغالطه استفاده می کنند. آنها بر این باورند که از آنجا که نسبت حجم کل نقدینگی به تولید کل اقتصاد ایران پایین تر از میانگین جهانی است. در نتیجه ، برای هر کالا در ایران کمتر از میانگین جهانی پول کمتری دارد. آنها نتیجه می گیرند که حجم نقدینگی در اقتصاد ایران نه تنها علت تورم بلکه از کل تولید نیز پایین است و باید افزایش یابد.
برای درک این مغالطه ، تفاوت بین “رشد نقدینگی” و “حجم کل نقدینگی” باید در نظر گرفته شود. آنچه در تئوری مقداری پول معرفی می شود ، علت تورم است ، تفاوت رشد نقدینگی و رشد اقتصادی است. با این حال ، نسبت حجم کل نقدینگی به کل تولید به هیچ وجه مورد بحث قرار نمی گیرد. در مثال بالا ، مشاهده شد که با افزایش حجم پول از یک دلار به دو دلار و تولید سیب در حال رشد ، تورم ایجاد شده است. بنابراین ، طبق نظریه پول ، آنچه منجر به تورم می شود ، رشد نقدینگی مازاد بر رشد اقتصادی است و نسبت حجم نقدینگی به کل تولید به طور علمی مورد بحث قرار نمی گیرد.
سرانجام ، لازم به ذکر است که پیروی از اصول اقتصاد یک ضرورت است. مقاومت در برابر اصولی که در سراسر جهان پاسخ داده اند ، اقتصاد ایران را تا به امروز به ارمغان آورده است. وضعیتی که اقتصاد ایران را نمونه ای از کل جهان کرده است که خروج جریان اصلی اقتصاد می تواند داشته باشد.