آژانس خبری Tasnimجدید دورشاد باراتی -هنگامی که یک کودک هفت ساله آخرین نفس خود را زیر شب بمباران می کشد ، اما چشمان جهان ساکت است و ادعاهای حقوق بشر حتی بیانیه ای صادر نمی کند ، “حقوق بشر برای چه کسی نوشته شده است؟” تصویری دردناک که این روزها نه تنها در غزه و جنین تکرار شده است ، بلکه در سایه دو روز گذشته در قلمرو مقدس ایران نیز تکرار شده است. در آنجا هواپیماهای بدون سرنشین و موشک ها ، به غیر از مرز و قانون ، بر روی غیرنظامیان فرود آمدند و صدای ظلم مادران در سکوت رسانه های جهانی از بین رفت.
رژیمی که سالهاست که هر حکومت انسانی و بین المللی را نقض می کند ، نه تنها در افکار عمومی غربی مقصر شناخته شده است ، بلکه همچنان با مصونیت کامل از مجازات به قتل می رسد. سکوت سازمان های بین المللی و استانداردهای دوگانه مورد استفاده علیه جنایات رژیم صهیونیستی دیگر خطای اخلاقی نیست. در عوض ، این نشانه ای از نظم جهانی معیوب است که جرم ، مشروعیت و قربانی را متهم می کند.
کشتار هدفمند ، سکوت برنامه ریزی شده
رژیم صهیونیستی در مناطق مختلف از غزه و جنوب لبنان تا سوریه و اکنون ایران فعالیت می کند ، گویی هیچ محدودیتی توسط حقوق بین الملل یا وجدان انسانی تعریف نشده است. حملات مکرر به مدارس ، بیمارستان ها ، کاروان ها و خانه های مسکونی بارها توسط موسسات خنثی در طول سال ها ثبت شده است ، اما هر بار که مورد غفلت قرار گرفته یا با شرایط خنثی و خنثی پوشانده شده است. در طول کل زندگی این رژیم غذایی شیطانی ، هدف قرار دادن زنان باردار ، کودکان خردسال و سالمندان فقط به عنوان “خسارت جانبی” ثبت می شود. به نظر می رسد که زندگی این انسانها در معادلات سیاسی هیچ ارزشی ندارند.
اسرائیل نه تنها غیرنظامیان را در مناطق مختلف سازمان داد ، بلکه رسانه ها و نهادهای بین المللی را به روشی می آورد که باعث عادی شدن یا حتی توجیه این جرم می شود. در حمله اخیر به ایران ، همان الگوی قدیمی تکرار شد. این موشک ها به زمین نشستند ، قربانیان بی دفاع درگذشت ، اما آنچه باقی مانده است سکوت سنگین رسانه ها بود که هر روز با شعار “آزادی و بشریت” به سر می برد. این سکوت صرفاً ضعیف نیست ؛ این نشانه تبعیض عمیق در رویکرد جهانی به مفهوم عدالت و بشریت است.
این بار ، با این حال ، داستان متفاوت بود ، رژیم صهیونیستی صهیونیستی با همان رویکرد دائمی در زایمان آغاز شد اما پاسخ متفاوتی دریافت کرد. پاسخی که ادامه دارد و ضربه ای سنگین و فراموش نشدنی را به شکل این سرطان وارد می کند.
استاندارد دوگانه ؛ وقتی عدالت انتخابی است
سازمان هایی مانند شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد ، دیده بان حقوق بشر و عفو بین الملل سالها به عنوان ادعای دفاع از حقوق بشر در سراسر جهان شناخته شده اند ، اما عملکرد آنها در جنایات رژیم صهیونیستی مشکوک و انتخابی بوده است. مواضع این نهادها معمولاً با تأخیر ، ناکارآمد یا صرفاً در قالب نگرانی بیان می شود. با این حال ، این واکنش ها برای وقایع در کشورهای دیگر بسیار سریع ، فوری و گسترده است – به ویژه مواردی که در مواجهه با منافع غرب است.
رسانه اصلی با عملکردی مشابه ، یک رویکرد جهت دار نسبت به فاجعه انسان دارد. تصاویر کودکانی که در حال غرق شدن در خون یا زنان بی خانمان هستند یا در زباله ها سانسور می شوند ، یا با کلمات خنثی مانند “درگیری های مرزی” و “تنش های منطقه ای” پوشیده شده اند تا افکار عمومی با واقعیت جرم روبرو نشود. از این بدتر ، در بسیاری از موارد ، به قربانیان “عاملان خشونت” گفته می شود و مهاجم اصلی در موقعیت “دفاع مشروع” قرار دارد.
همین رسانه ها و نهادها ، در مواجهه با بحران هایی مانند جنگ اوکراین ، یک حساب واحد از ظلم و ستم قربانی و جرم و جنایت طرف مقابل را طی چند ساعت تشکیل می دهند و افکار عمومی را بسیج می کنند. اما آنها یا به سکوت در مورد جنایات اسرائیل ، یا با پیچاندن داستان در یک بسته بندی واژگان دیپلماتیک ، به خون بی گناه نگاه می کنند. این تضاد آشکار نه تنها نشان دهنده انحراف از استانداردهای حقوق بشر است. در عوض ، این شهادت به سیاسی کردن کامل مفهوم “بشریت” در نظم جهانی امروز است.
پشت سکوت ؛ سیاستی برای قیمت بشریت
دلیل این سکوت هدفمند و رفتار دوگانه باید در ساختار پیچیده و تأثیر لابی های صهیونیستی در نهادهای بین المللی ، رسانه های تأثیرگذار و آژانس های تصمیم گیری در تصمیم گیری غربی جستجو شود. تأثیر سازمان یافته این لابی ها در مراکز برق ، به ویژه در ایالات متحده و برخی از کشورهای اروپایی ، انتقاد جدی از اسرائیل ، معادل “یهودی گرایی” یا “تهدید امنیت غربی” داشته است. بسیاری از مقامات بین المللی ، روزنامه نگاران و حتی فعالان حقوق بشر ترجیح می دهند ساکت یا ساکت باشند یا بگویند که هزینه آنها نیست.
در سطح بالاتری ، منافع استراتژیک ایالات متحده و متحدین آن در حفظ موضع نظامی ، سیاسی و اطلاعاتی اسرائیل به عنوان بازوی منطقه ای غربی منجر به تأمل و حتی حمایت از هرگونه اقدام تل آویو شده است ، هرچند که با نقض آشکار قوانین بین المللی. از دیدگاه این قدرتها ، اسرائیل فقط یک کشور نیست بلکه وسیله ای برای ورزش در غرب آسیا است. بنابراین ، حفظ امنیت و مشروعیت خود ، حتی با قیمت هزاران نفر از افراد بی گناه ، به عنوان “هزینه لازم” توجیه می شود. چنین نگاه سرد و ابزاری به زندگی بشر چیزی جز تعمیق بحران عدالت در نظم جهانی نخواهد داشت.
زمان بیدار شدن است ؛ جرم را عادی نکنید.
ادامه این سکوت سازمان یافته و نادیده گرفتن جنایات اسرائیل نه تنها آن را تکرار می کند. در عوض ، منجر به عادی سازی جرم علیه بشریت می شود. هنگامی که مراقبت از کودک ، بمباران خانه های مسکونی و دانشمندان ترور در سکوت رسانه ها و عدم عمل قانونی تکرار می شود ، مفاهیمی مانند عدالت ، کرامت انسانی و حقوق بین الملل تلخ می شوند. جنایتکار جسورانه تر و قربانی ، فراموش شده تر می شود.
در چنین شرایطی ، مسئولیت اصلی بر افکار عمومی ، رسانه های مستقل و فعالان واقعی حقوق بشر است. کسانی که هنوز قلب خود را برای حقیقت دارند ، باید روایات تحریف شده را بشکنند ، مظلوم را به جهانیان فریاد بزنند و خواستار تعریف مجدد عدالت در جهان هستند. زیرا اگر حقوق بشر فقط برای برخی از انسانها است ، نام خود را تغییر دهید. این دیگر درست نیست ، این امتیاز است.
پایان پیام/۷۸۱
منبع:تسنیم