در تابستان گرم سال ۱۳۶۶ ، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ای برای پایان دادن به جنگ هشت ساله تحمیل شده صادر کرد. قطعنامه ای که ایران به دلیل داشتن دست بالا در میدان نبرد ، بلافاصله امتناع ورزید. تا یک سال بعد ، هنگامی که فشار نظامی ، اقتصادی و بین المللی به چنین سطحی رسید که سیستم جمهوری اسلامی را در برابر یکی از دشوارترین تصمیمات تاریخ خود قرار داد: تصویب قطعنامه ۵۹۸. این روایت یک تصمیم تعیین کننده برای خواندن است.
در ۳۱ سپتامبر سال ۱۳۵۹ ، مردی که بوی رهبری جهان عرب را بو می داد و به دنبال احیای عظمت عربی در سایه ناسیونالیسم بااتیست بود ، آتش سوزی کامل را به سمت مرزهای جنوبی ایران کشید. نام او صدام حسین بود نام مادرش – که از فقدان همسر و پسرش دوازده ساله خود در دوران بارداری رنج می برد – برای فرزند ناخواسته خود تلخ انتخاب شد. صدام ، “کسی که صدمه می زند.”
او دوران کودکی خود را با یک ناپدری وحشیانه و بدنام در Tikrit گذراند و قبل از اتمام نوجوان خود به خانه گریخت. جاه طلبی سیاسی وی ، سالها بعد ، با فرصت های تاریخی همراه بود. پس از مرگ جمال عبدل ناصر و انزوا مصر در جهان عرب ، خلاء رهبری در جهان عرب ایجاد شد. صدام فرصتی برای ادغام خود به عنوان رهبر جدید عرب با راه اندازی یک جنگ ضد ایرانی – که با روایات تاریخی قدیسیه مطابقت داشت – بود.
اما علت تحریک فوری تر ، قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر بود سندی که عراق را وادار به متوقف کردن ادعای حاکمیت بر آروندرود کرد. صدام آن قرارداد را تحقیرآمیز می دانست. سه روز قبل از شروع جنگ ، او در مقابل دوربین های تلویزیونی ایستاد و نسخه ای از قرارداد را پاره کرد و گفت: “هرکسی که می خواهد با این تصمیم قانونی عراق مخالفت کند ، عراقی ها با تمام قدرت و امکانات خود آن را سرکوب می کنند.”
صدام حسین طولانی ترین نبرد قرن بیستم پس از جنگ ویتنام در یازدهم سپتامبر ۱۳۵۹ با شلیک یک گلوله تانک t -72 در پادگان باکوه به مرزهای ایران آغاز کرد.
WAFIQ AL -SAMARARAI ، فرمانده آژانس اطلاعاتی عراق ، لحظه رسمی جنگ را روایت می کند: “ظهر ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ ، ۱۹۲ هواپیمای جنگنده نیروی هوایی عراق ، در همان زمان ، در همان زمان ، فرمانده -خیل ، صدد حسین ، یک نمازخانه قرمز ، و یک سرپرست و یک کارآموز برای کارآموز خود را به یاد می آورد. سرور ، جوانان بیست دقیقه پیش پرواز کردند و صدام گفت: “در نیم ساعت ، کمر ایران شکسته می شود.”
ساعت ۱۲ ظهر در همان روز ، ۱۹۲ بمب و مبارزان بائاتیستی به کشور ما حمله کردند و چندین فرودگاه بزرگ مانند مهرآباد تهران ، آهواز ، ساناندج ، تبریز و چندین شهر دیگر مورد حمله قرار گرفتند و باعث ایجاد مالی و تلفات متعددی شدند. روز بعد ، ارتش عراق در چندین محور حمله به زمین به کشور ما آغاز شد و به استان های خوزستان به ایلام و کرمانشاه حمله کرد.
در اول اکتبرنیروهای زمینی عراقی با ساخت ۱۲ بخش از جمله پنج پیاده نظام ، پنج بخش زرهی و دو بخش مکانیزه به همراه نگهبانان ریاست جمهوری و نیروهای مستقل وارد قلمرو ایران شدند. در اکتبر دومشهر کاخ شرین ، سارپول زاهاب ، مهران و نفتشار آنها توسط دشمن اشغال شدند و جزیره خارک ، منطقه مهم نفت ایران مورد حمله قرار گرفت.
۳ اکتبرمحاصره Khorramshahr آغاز شد. در همان روز ، پشتیبانی رادیو بی بی سی از رژیم های عرب مانند عربستان سعودی و کویت اعلام شده از حمله عراق. گفته می شود این کشورها محدود هستند ۲۰میلیارد دلار آنها بودجه را در طول جنگ به عراق تأمین کردند. در اکتبر چهارمشهر بوستان سقوط کرد و به مناطق مسکونی حمله کرد AHVAZ و KHORRAMSHAHR تشدید شده
اما ۵ اکتبر روز خوبی برای عراقی ها نبود و صحنه نبرد اندکی تغییر کرد. مقاومت مردمی به رهبری نیروهای انقلابی و تشکیل ستاد جنگ نامنظم در آهواز قادر به متوقف کردن ارتش عراق بود. صدام ، که انتظار پیروزی سریع داشت ، با یک چالش جدی روبرو شد. زمزمه هایی از میانجیگری بین المللی و ورود شورای امنیت سازمان ملل وجود داشت.
در روز ششم جنگ ، مصطفی چمران اولین ساعاتی پس از ورود وی به منطقه عملیاتی ، اولین دفاع مقدس را در برابر عراقی ها در اطراف آهواز انجام می دهد. Shabikhun Chamran و نیروهای ستاد نامنظم جنگ ها باعث تلفات زیادی برای دشمن می شوند و اولین عقب نشینی مهاجمان در این شش روز اتفاق می افتد. صدام آتش بس ارائه می دهد و شورای امنیت اولین قطعنامه خود را در مورد جنگ صادر کرد. در این بیانیه فقط از دو طرف سؤال می شود برای جلوگیری از هرگونه اقدام نظامی. بدون محکوم کردن متجاوز و بدون هیچ مکانیسم اجرایی برای خروج از تجاوزگر و پرداخت خسارت به کشور ما. ایران پاسخ می دهد: تا زمانی که حتی یک سرباز عراقی در قلمرو ایران وجود داشته باشد ، وی از مذاکره خودداری می کند و تنها شرط آتش بس برای ایران این است که دولت عراق نیروهای خود را از خاک ایران خارج می کند.بشر ایران تأکید می کند که عراق تجاوز کننده است و میانجیگری هیچ معنایی ندارد و عقب نشینی سریع و مجازات متجاوز را تنها راه پایان دادن به جنگ می داند.
یک سال و نیم پس از تجاوز جنسی ، تعادل سیاسی و نظامی به نفع ایران می چرخد و ایران می تواند عملیات موفقی را انجام دهد ، از جمله عملیات فتح آل موبین ، سامان آل -آرلام و اورشلیم ، که منجر به آزادی Khoramshahr شد.
در این مرحله است که سازمان ملل متحد قطعنامه دوم خود را در مورد پیشنهاد اردن ارائه می دهد ، و اگر “صلح” مجموعه ای از آتش بس ، عقب نشینی ، تجاوز کننده و خسارت باشد ، هیچ پیشنهاد صلح وجود نخواهد داشت و شورای امنیت و سایر میانجیگری فقط “آتش بس” را توصیه می کنند. در این وضوح هیچ تضمینی برای غیرقانونی وجود ندارد و هیچ کلمه ای در مورد جبران خسارت و شناسایی متجاوز وجود ندارد. مرزهای ایران ایمن نیست و مناطقی در کاخ شالومچه ، تالیا ، کاخ جعلی و شیرین و شهرهای سومار ، نفت سیتی و مهران عملاً توسط دشمن اشغال شده اند و به جز اینکه جنگ ادامه یابد ، آزاد نمی شود.
فصل مشترک کلیه قطعنامه های شورای امنیت قبل از قطعنامه ۵۹۸ این است که هیچکدام از آنها به سه عنصر “آغازگر جنگ” ، “کشور پرخاشگری” و “چگونگی مجازات متجاوز” (که توسط ایران درخواست شده است) اشاره نمی کند.
قطعنامه سوم قطعنامه ۵۲۲ صادر شده در ۱۲ اکتبر ۱۹۸۱ است. شورای امنیت در این قطعنامه مجدداً خواستار عقب نشینی این دو طرف است بدون اینکه عراق را متجاوز بنامد.
۹ نوامبر ۱۹۶۲ ، قطعنامه ۵۴۰ شورای امنیت صادر می شود. قطعنامه شورای امنیت چهارم ، نقض حقوق بشر را در تمام ابعاد خود بدون هیچ گونه اشاره ای به حملات مسکونی عراق محکوم می کند ، در حالی که عراق رسماً در فوریه سال ۱۳۶۲ اعتراف کرد که دزول ، اندیمشک ، آهواز ، بختارن ، ایلام ، آباادان ، راموزان ، راموزان ، راموزان ، شوش ، شوش ، رامهوز ، راموز ، راموز ، راموز ، راموزان ، راموزان ، راموزان ، راموزان ، راموزان ، راموزان ، رمخوزان ، راموزان ، رمخوزان ، راموزان ، رمخوزان ، راموزان ، رمخوزان ، راموزان ، رامهوزان ، راموزان ، راموزان. جمهوری ایران و برای اولین بار نیاز به بررسی واقع بینانه دلایل جنگ.
قطعنامه پنجم پس از تشدید جنگ تانکرها صادر شد ، کشورهای عضو GCC علیه جمهوری اسلامی ایران شکایت کردند و اعلام کردند که جمهوری اسلامی به کشتی های آنها حمله می کند ، در حالی که حرکت ایران کاملاً در پاسخ به حملات عراق و حمایت از کشورهای عربی بود. ایران همچنین نامه ای را به وزیر امور خارجه نوشت -عمومی و حمایت و استقبال از هرگونه اقدامی که باعث آزادی و امنیت در خلیج فارس شود.
قطعنامه ۵۵۸ ، که قطعنامه ششم شورای امنیت بود ، در اکتبر سال ۱۳۶۵ به تصویب رسید که کارشناسان اعزامی سازمان ملل متحد به استفاده از سلاح های شیمیایی عراق اعتراف کردند در مارس ۱۹۸۵ ، اما شورای امنیت فقط به طور غیررسمی عراق را محکوم کرد.
قطعنامه ۵۸۲ شورای ۷ امنیت بود. ایران عملیات بی شماری را انجام داده بود که مهمترین آنها عملیات والفاجر ۸ و شبه جزیره FAW بود. چند روز پس از این اقدامات ، شورای امنیت قطعنامه ۵۸۲ را به درخواست عراق و سایر اعضای گروه عرب هفت ساله تصویب کرد. در این قطعنامه بود که ، پس از پنج سال ، شورای امنیت بر اصل تصرف زمین های غیرقابل قبول با زور تأکید کرد ، اما مسئولیت و دلایل تجاوز هنوز مبهم در قطعنامه مطرح شد.
قطعنامه هشتم قطعنامه ۵۸۸ بود ، که در اکتبر ۱۳۶۵ به تصویب رسید. به دنبال شکایات مکرر ایران در مورد استفاده از سلاح های شیمیایی عراق در جنگ و استقرار متخصصان سازمان ملل ، گزارشی از بمب گذاری به وزیر امور خارجه رسید ، که اجتناب ناپذیر بیانیه ای را صادر کرد که استفاده از این سلاح ها را توسط IRAC اعلام کرد.
قطعنامه نهم قطعنامه ۵۹۸ بود و چهارمین قطعنامه ای بود که در طول هشت سال جنگ جنبه اجرایی داشت. این وضوح دقیق ترین و مهمترین از نظر محتوا از نظر کمیت و تعداد کلمات مورد استفاده بود.
این قطعنامه بلافاصله توسط عراق پذیرفته شد ، اما در ۲۷ ژوئیه ۱۹۸۸ ، یک سال و هفت روز پس از تاریخ صدور آن توسط ایران پذیرفته شد (و پانزده روز پس از سقوط هواپیمای مسافربری IR655 توسط ایالات متحده).
پاراگراف اول این قطعنامه مسئله بازگشت به مرزهای بین المللی را مطرح کرد. در این پاراگراف آمده است: “ایران و عراق آتش بس فوری را مشاهده کرده اند ، تمام عملیات نظامی را در زمین ، دریا و هوا به پایان رسانده و تمام نیروهای خود را به مرزهای شناخته شده بین المللی بازگرداندند.” بند ششم این قطعنامه اظهار داشت که سازمان ملل برای تعیین مسئولیت درگیری مصمم است و این یکی از خواسته های اصلی ایران را به طور کامل تأمین می کند.
اگرچه قطعنامه ۵۹۸ نسبت به قطعنامه های قبلی امتیاز مثبت بیشتری داشت ، اما ایران تصویب آن آسان نبود. در حقیقت ، ایران تا زمان تصویب قطعنامه آن را رد کرد و بر ادامه مقاومت در برابر رژیم بائاتیست عراق تأکید کرد. اما در نهایت ، شرایط پیچیده داخلی و بین المللی باعث شد ایران تصمیم بگیرد که این قطعنامه را به عنوان حزب بسیاری از عملیات نظامی اتخاذ کند.
از جمله عوامل داخلی که این تصمیم را تحت تأثیر قرار داده است ، فشارهای اقتصادی ادامه جنگ ، کاهش درآمدهای نفتی و فرسایش منابع انسانی و لجستیکی است. پس از سالها جنگ فرسایش ، ظرفیت کشور برای تأمین هزینه های مادی و انسانی جبهه ها با محدودیت های جدی روبرو شده بود. در همین حال ، اعتصاب هوایی عراق به مناطق غیرنظامی و زیرساخت های اقتصادی ایران ، به ویژه در سالهای اواخر جنگ ، همچنین بر افکار عمومی تأثیر گذاشت و پایه و اساس تغییر رویکرد را فراهم کرد.
از طرف دیگر ، جو بین المللی نیز پیچیده بود. حمله ایالات متحده به سکوهای نفتی ایران و سرنگونی هواپیماهای مسافربری هوایی ایران در ژوئیه ۱۹۸۷ نشانه ورود مستقیم به قدرتهای اصلی به درگیری بود. در چنین شرایطی ، حفظ منافع ملی و جلوگیری از گسترش بحران در مرزهای این کشور به یک تصمیم استراتژیک نیاز داشت.
بنابراین ، با وجود دست برتر نظامی در برخی جبهه ها ، ایران تصویب قطعنامه ۵۹۸ را به عنوان پایان جنگ هشت ساله برای حفظ کشور و مطابق با منافع ملی انتخاب کرده است.
پایان پیام/
منبع:تسنیم