در حالی که کشورهای جهان مازاد تجاری چین را یک مشکل بزرگ می دانند، اما این کارشناس اقتصادی معتقد است که این مازاد تجاری بیشتر برای چین مشکل ساز است تا جهان. از آنجایی که چینی ها برای حفظ رشد اقتصادی مطلوب خود به صادرات قوی متکی هستند، اگر اقتصاد جهانی آسیب ببیند، این می تواند به پاشنه آشیل آنها تبدیل شود.
به گزارش اکو ایران، سال گذشته تولید ناخالص داخلی (GDP) تنها ۱۹ کشور از مرز یک تریلیون دلار عبور کرد. این باعث می شود آخرین اخبار از اداره گمرک چین در یک چارچوب بسیار واضح باشد. گمرک چین در ۸ دسامبر گزارش داد که صادرات خالص کالاهای این کشور در ۱۱ ماهه نخست سال ۲۰۲۵ از مرز ۱ تریلیون دلار فراتر رفته است که برای دومین اقتصاد بزرگ جهان رویدادی بی سابقه است. حتی زمانی که ایالات متحده تعرفه هایی را بر چین اعمال کرد، تولیدکنندگان آن به بازارهای جایگزین روی آوردند و راه هایی برای دور زدن موانع تجاری ایالات متحده پیدا کردند. اندازه مازاد تجاری چین باعث نگرانی در سراسر جهان شده است. امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه در سفر ماه جاری خود به پکن اعلام کرد: این عدم تعادلی که امروز شاهد انباشته شدن آن هستیم، پایدار نیست و نمیتواند برای همیشه ادامه داشته باشد.
سیاه کردن همسایه
به گزارش اکونومیست، عنوان گزارش اخیر بانک آمریکایی گلدمن ساکس درباره بازوی صادراتی چین، «همسایه خود را در خاک سیاه قرار دهید» نام داشت. با این حال، هیولای مازاد تجاری چین آنقدرها هم که به نظر می رسد ترسناک نیست. علاوه بر این، این موضوع نه تنها برای سایر نقاط جهان، بلکه برای خود چین نیز مشکل ایجاد خواهد کرد. برای شروع، مازاد تریلیون دلاری فقط شامل کالاهای فیزیکی است که از گمرک عبور می کنند. این رقم شامل خدماتی نمی شود که با محاسبه حدود ۱۸۰ میلیارد دلار از کل آن کم می شود. همچنین برخی مبادلات بین شرکت های چند ملیتی و سازندگان قراردادی داخلی در مناطق آزاد تجاری در داخل خاک چین اما خارج از مرزهای گمرکی این کشور در این محاسبه لحاظ نمی شود.
معیار گسترده تر از تعاملات چین با جهان، مازاد حساب جاری آن است. این رقم در چهار سه ماهه گذشته به ۶۵۰ میلیارد دلار رسیده است (اگرچه برخی از تحلیلگران در مورد نحوه اندازه گیری آن تردید دارند)، که عدد بزرگی است. اما چین اقتصاد بزرگی است. این مازاد حدود ۳.۴ درصد تولید ناخالص داخلی آن است. داده های صندوق بین المللی پول نشان می دهد که در سال گذشته، ۴۵ اقتصاد بیش از این رقم مازاد داشته اند. هشت نفر از آنها در اتحادیه اروپای امانوئل ماکرون هستند.
رقابتی که اروپا به چین باخت
تمرکز بر عدم تعادل نیز نگرانی واقعی اروپا را از دست می دهد. نگرانی اصلی، توخالی شدن صنعت داخلی اروپا است. مشکل واقعی این است که تولیدکنندگان اروپایی اکنون برای رقابت با خودروسازان و شرکت های الکترونیک چینی به چالش کشیده شده اند. حتی اگر چین خیلی بیشتر برای کالاها و سایر واردات هزینه کند و مازاد تجاری آن به صفر برسد، این وضعیت ادامه خواهد داشت.
علاوه بر این، عدم تمایل چین به خرید کالاهای خارجی شامل دارایی های خارجی نمی شود. چین در ازای صادرات خود اوراق قرضه خریده، وام داده، سهام خریده و در خارج از کشور کارخانه ساخته است. این دارایی ها بیانگر خواسته های آینده است. بنابراین، چین برای دریافت کالا در آینده، امروز کالا می فروشد. تجارت یک مبادله است. اما این مبادله لزوماً نباید همزمان انجام شود.
زمانی برای جهان سخت بود که با تمایل شدید چین به پسانداز سازگاری پیدا کند. پس از بحران مالی جهانی سالهای ۲۰۰۹-۲۰۰۷، همه میخواستند کمتر از درآمد خود خرج کنند. بانک های مرکزی نرخ بهره را نزدیک به صفر کاهش دادند، اما تقاضای کافی وجود نداشت. در آن شرایط، چین را میتوان متهم کرد که همسایگان خود را فقیر کرده است، زیرا صادرات خالص این کشور تقاضای کشورهایی را که خود از کمبود هزینه رنج میبرند، میکشد.
تفاوت بزرگ نسبت به گذشته
امروز شرایط فرق کرده است. در بسیاری از اقتصادهای بزرگ، تورم در سطح هدف بانک مرکزی یا بالاتر از آن است. مخارج به اندازه کافی قوی است که بیکاری را در خانه پایین نگه دارد و حتی برای خرید تولید مازاد چین مازاد بر جای بگذارد. اگر بانکهای مرکزی نگران کمبود تقاضا هستند، فضایی برای کاهش نرخ بهره دارند. همانطور که فدرال رزرو آمریکا در ۱۰ دسامبر انجام داد.
در واقع، مازاد تجاری چین بیشتر برای خود مشکل ساز است تا برای سایر نقاط جهان. چین تنها اقتصاد بزرگ جهان است که در آن نرخ تورم به طور خطرناکی پایین است و نرخ اشتغال ضعیف است. مصرف کنندگان به شرایط اعتماد ندارند. و بخش مسکن این کشور وارد پنجمین سال رکود به ظاهر سرکش می شود. بانک مرکزی چین نگران است که نرخ بهره پایینتر بر حاشیه سود بانکها تأثیر منفی بگذارد. دولت نیز تمایلی به اتخاذ تدابیر لازم برای تغییر وضعیت ندارد.
در عوض، سیاست گذاران چین برای حفظ رشد اقتصادی این کشور بر صادرات قوی متکی هستند. این استراتژی می تواند یک اشتباه باشد. اگر جنگ تجاری به اروپا گسترش یابد یا اقتصاد جهانی از رکود هوش مصنوعی رنج ببرد، تقاضای خارجی به راحتی می تواند به شدت کاهش یابد. در آن زمان، چین باید تلاش مالی زیادی برای احیای هزینه های داخلی انجام دهد.
در این شرایط چین با مشکلات بیشتری مواجه خواهد شد. هر چه اعتماد خدشه دار مصرف کننده بیشتر طول بکشد، از بین بردن آن سخت تر است. و در حالی که اقتصاد جهانی با چالش های جدی مواجه است، چین تلاش خواهد کرد تا اعتماد مصرف کنندگان و خریداران خانه را بازگرداند. چین برای تثبیت اقتصاد خود به هزینه های خارجی وابسته شده است. این رفتار ضد اجتماعی نیست، اما غیرمنطقی هم نیست.





