همپوشانی آمریکا و چین در ترانزیت آسیای مرکزی

همپوشانی آمریکا و چین در ترانزیت آسیای مرکزی

بازار؛ گروه بین الملل: ابراز علاقه دونالد ترامپ برای سرمایه گذاری و گسترش نفوذ ایالات متحده در کشورهای آسیای مرکزی (CIS) با مداخله مستقیم برای برقراری صلح میان دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان افزایش یافته است. آمریکا که موفق به جلب نظر موافق ایروان و باکو برای برقراری صلح در ازای ساخت و بهره برداری از کریدور ریلی زنگزور شده، اکنون در تلاش است تا با گسترش سرمایه گذاری های خود در دور سوی دریای خزر به ویژه در قزاقستان و جمهوری آذربایجان، به رقابت با چین و کریدور میانی عبوری از دریای خزر بپردازد.

می توان مدعی شد که مهمترین موردی که برای سرمایه گذاری آمریکا در آسیای مرکزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، معادن پر رونق و ذخایر عظیم معدنی موجود در این کشورهاست که بخش عمده ای از آنها هنوز مورد اکتشاف و بهره برداری قرار نگرفته اند

دونالد ترامپ در جریان نشست خبری خود پس از دیدار رهبران ارمنستان و جمهوری آذربایجان در کاخ سفید، از آمادگی چندین شرکت آمریکایی برای سرمایه گذاری در کریدور زنگزور که اکنون نام «مسیر ترامپ» بر آن نهاده شده، خبر داد. اما سوال اینجاست که واشنگتن علاوه بر تلاش برای کنترل چین، از حضور گسترده در آسیای مرکزی چه هدف دارد؟

معادن آسیای مرکزی، گسترده اما نه برای آمریکا!

می توان مدعی شد که مهمترین موردی که برای سرمایه گذاری آمریکا در آسیای مرکزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، معادن پر رونق و ذخایر عظیم معدنی موجود در این کشورهاست که بخش عمده ای از آنها هنوز مورد اکتشاف و بهره برداری قرار نگرفته اند. ایالات متحده حتی طی ماه های اخیر، مذاکرات قابل توجهی برای حضور در بخش استخراج معادن آسیای مرکزی را آغاز و علاقمندی خود به حضور جدی دراین بخش را اعلام کرده است.

در آخرین تلاش ها، «جولی استاف» نامزد دولت ترامپ برای رهبری سفارت آمریکا در قزاقستان، در جریان برگزاری جلسه استماع خود در کنگره، از منافع واشنگتن برای حضور در بخش معادن آسیای مرکزی سخن گفت. وی در جریان این سخنان خود تاکید کرد: «تقریبا نیمی از معادن شناسایی شده حیاتی برای اقتصاد و امنیت ملی ما در قزاقستان واقع شده و یکی از اهداف من، حصول اطمینان از سرمایه گذاری آمریکا در این بخش است».

وی در عین حال نسبت به حضور گسترده چین در بخش معادن آسیای مرکزی هشدار داده و آن را بزرگترین مانع برای گسترش نفوذ آمریکا در بخش معادن این منطقه دانست. البته این تنها سخنان استاف نبوده و مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا نیز تاکنون بارها از لزوم کشورش در بخش اکتشاف و توسعه معادن آسیای مرکزی سخن گفته است.
حضور گسترده و بلند مدت چین در این منطقه اما، کار را برای شرکت های آمریکایی و دولت این کشور تا حد زیادی سخت خواهد کرد.

به عنوان مثال، «گروه طلای چین» که یک شرکت دولتی فعال در زمینه استخراج طلا به حساب می آید، در تاریخ ۶ آگوست از امضای توافقنامه با وزارت معادن ازبکستان به منظور آغاز استخراج از معادن طلای قابل توجه این کشور خبر داد. این قرارداد همچنین شامل انتقال فناوری استخراج معادن، سرمایه گذاری مشترک و آموزش نیروی انسانی از سوی طرف چینی نیز می شود که نشانگر عمق نفوذ چین در ازبکستان است. از سوی دیگر، اتحادیه سرمایه گذاران چینی در ازبکستان نیز اواخر ماه جولای از سرمایه گذاری ۵۰۰ میلیون دلاری چین در بخش توسعه «معادن سبز» ازبکستان خبر داد. این سرمایه گذاری همچنین شامل تاسیس پارک صنعتی در نزدیکی تاشکند نیز خواهد شد که مورد استقبال مقام های ازبکستان قرار گرفته است.

علاوه بر موارد فوق، شرکت های چینی قراردادهای متعددی در زمینه توسعه فناوری هوش مصنوعی و انرژی های تجدیدپذیر با کشورهای CIS به امضا رسانده اند. به عنوان مثال، وزارت انرژی ازبکستان در تاریخ ۲۴ جولای، اقدام به امضای قرارداد همکاری با شرکت «چاینا لینکوایز دیتا اینتلیجنس» کرد که بر اساس آن، طرف چینی قرار است نسبت به ساخت یک نیروگاه خورشیدی ۳۰۰ مگاواتی در بخارا اقدام کند.

شورای آتلانتیک در گزارش ماه آوریل خود، حضور و افزایش پیوستگی اقتصادی میان آمریکا و کشورهای آسیای مرکزی را منوط به توسعه هرچه سریعتر کریدور میانی دانسته است

میزان نفوذ چین در آسیای مرکزی به اندازه ای است که رقابت با این کشور در این منطقه بسیار دشوار است. شورای آتلانتیک در گزارش ماه آوریل خود در همین خصوص آورده است: «برخورداری آسیای مرکزی از منابع معدنی متعدد الزاما بدین معنا نیست که آمریکا امکان دسترسی آسان به آنها خواهد داشت. نگاهی به منطقه، زیرساخت ها، دولت و سیستم حکمرانی، شرایط زمین شناختی و پیچیدگی های ژئوپولیتیکی، کار حضور آمریکا در این کشورها را بسیار سخت خواهد خواهد کرد»؛ اشاره ای احتمالی به حضور گسترده چین در آسیای مرکزی و شناخت بیشتر شرکت های چینی از شرایط منطقه در قیاس با رقبای آمریکایی خود.

حمایت ناخواسته واشنگتن از کریدور میانی!

کریدور میانی بدون شک به مهمترین شاخه پروژه بزرگ زیرساختی کمربند و جاده چین طی سال های اخیر تبدیل شده است. این کریدور که چین را از طریق قزاقستان و دریای خزر به اروپا متصل می کند، اگرچه در ابتدا به یکی از حساسیت های آمریکا تبدیل شده بود، اما بعدها نظر واشنگتن در این خصوص تغییر کرد.

همپوشانی منافع آمریکا و چین در ساخت زنگزور نیز چینی ها را مانع از مخالفت احتمالی با ساخت این کریدور کرده است

شورای آتلانتیک در گزارش ماه آوریل خود، حضور و افزایش پیوستگی اقتصادی میان آمریکا و کشورهای آسیای مرکزی را منوط به توسعه هرچه سریعتر کریدور میانی دانسته است. این شورا در گزارش خود، ظرفیت فعلی کریدور میانی برای حمل نیازهای مواد معدنی مورد نیاز آمریکا را بسیار محدود خوانده و تصریح کرد که افزایش سود آمریکا از استخراج معادن آسیای مرکزی، منوط به سرمایه گذاری سنگین در توسعه کریدور میانی است. به گفته شورا، دستیابی کافی آمریکا به منایع حاصل از استخراج منابع آسیای مرکزی نیازمند بیش از ۱۸.۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری است.

چینی ها با شکل گیری تحریم های غرب و تشدید آنها علیه روسیه، کریدور شمالی عبور یاز روسیه را نیز به طور کامل به دست فراموشی سپرده و ترجیح میدهند از ورود با مناقشه تجاری – سیاسی تازه با واشنگتن به ویژه در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ دور بمانند

اما نکته اصلی اینجاست که حتی در صورت سرمایه گذاری شرکت ها و بخش خصوصی آمریکا در کریدور میانی، باز هم مالکیت معنوی و البته سرمایه گذاری های اصلی این کریدور متعلق به چین است و در حقیقت باید اینگونه بیان کرد که سرمایه گذاری احتمالی واشنگتن برای توسعه این کریدور، تنها به منافع بلند مدت ترانزیتی پکن کمک خواهد کرد.

جایگاه ایران در معادلات مسیرهای ترانزیتی عبوری از CIS

همانطور که گفته شد، مسیر کریدور میانی در حال حاضر شامل چین به عنوان بازیگر اصلی و مبداء بار و البته به تازگی نیز آمریکا به عنوان رقیب دیرینه پکن به همراه کشورهای مسیر است. اما نکته مهمی که در این خصوص باید به آن توجه داشت اینکه چین و ایالات متحده دستکم در یک موضوع با یکدیگر اتفاق نظر دارند و آن رونق کریدور میانی و نه شاخه جنوبی کمربند و جاده به عنوان مسیر عبوری از ایران است. اگرچه چینی ها طی سال های اخیر برنامه های مختلفی برای تنوع بخشی به مسیر کمربند و جاده ارائه کرده اند، اما حقیقت امر این است که قطار چین هیچگاه به صورت مداوم در چارچوب این پروژه بزرگ، عبور نکرده است.

در آخرین تحولات مربوط به کریدور میانی، حتی چین قرار است دومین مسیر اتصال ریلی خود از قزاقستان را نیز به زودی احداث کند و یا در خصوص قزاقستان نیز ساخت سومین اتصال ریلی میان دو کشور به زودی آغاز خواهد شد. اما تلاش برای دوری از تنش بیشتر در جنگ تجاری با آمریکا، پکن را از ارائه هرگونه طرحی برای عبور دائمی و مداوم بار ریلی از مسیر ایران دور نگه داشته است. حتی در خصوص تاسیس کریدور زنگزور با حمایت آمریکا نیز، چین بنا به دلایل یاد شده در بالا، سکوت کامل اختیار کرده و هیچگونه مخالفتی با آن نکرده است. نشریه OC Media جمهوری آذربایجان نیز در تاریخ ۴ آوریل، از سر باز زدن سفیر چین در باکو در خصوص نقش پکن در تسهیل و کمک به ساخت کریدور زنگزور خبر داده که نشان می دهد چین دستکم با کلیات ساخت این کریدور در راستای منافع خود موافق است. همپوشانی منافع آمریکا و چین در ساخت زنگزور نیز چینی ها را مانع از مخالفت احتمالی با ساخت این کریدور کرده است.

به نظر میرسد نگاه چین به مناقشات منطقه قفقاز جنوبی کاملا تجاری است و پکن طی سال های گذشته تلاش کرده تا برای حفظ منافع تجاری خود در کشورهای این منطقه، از ورود به مناقشات سیاسی آنها دور بماند. با این رویکرد چین و روسیه، بعید به نظر می رسد تا زمان عدم رفع ریشه ای مشکلات میان ایران و آمریکا، چین تمایلی به استفاده از مسیر ارزان قیمت، تمام خشکی و کوتاه ایران به جای کریدور میانی داشته باشد. کما اینکه چینی ها با شکل گیری تحریم های غرب و تشدید آنها علیه روسیه، کریدور شمالی عبوری از روسیه را نیز به طور کامل به دست فراموشی سپرده و ترجیح می دهند از ورود با مناقشه تجاری – سیاسی تازه با واشنگتن به ویژه در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ دور بمانند.

منبع:تحلیل بازار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: