منتشر شده در ۱۷ تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۵۲
در شرایط ناپایدار آتش بس، گمرکات همچنان پر از خودروهای ترخیص نشده است که وارد شده اند اما همچنان پشت درهای بوروکراسی خاک می خورند.
جنگ هم وضعیت گمرک ایران را تغییر نداد!
با گذشت ماه ها از واردات این خودروها، نه تنها مشتریان بلکه فعالان بازار نیز دچار سردرگمی، بی اعتمادی و خشم پنهان شده اند؛ چرا که هیچ پاسخ روشنی از نهادهای مسئول درباره دلیل این تاخیر دریافت نشده است.
پرسش محوری؛ چرا خودروها ترخیص نمی شوند؟
ماجرا از جایی شروع شد که روند واردات خودرو بالا گرفت، اما ترخیص آن ها در گمرکات متوقف ماند. سوال ساده است: چرا خودروهای دپو شده در بنادر کشور ترخیص نمی شوند؟ این خودروها با صرف ارز، حمل و نقل، تشریفات و ثبت سفارش وارد کشور شده اند، اما همچنان پشت دیوارهای اداری در بنادر معطل مانده اند. مشتری منتظر است، بازار تشنه است، اما قفل بوروکراسی همچنان پابرجاست.
سوال اصلی؛ مشکل گمرک ایران چیست؟
بارها و بارها قطعاً همه در محافل گوناگون، افراد و رسانه های مختلف در مورد مشکلات ترخیص کالا از گمرک شنیده ایم و احتمالاً هم عبارتی که برای بیان این موضوع شنیده اید، این بوده که “جنس ها در گمرک گیر کرده اند”.
سوال اینجاست که در کشوری که درگیر تحریم و جنگ اقتصادی است و نوسان قیمت ارز بسیار بالاست، چرا باید کالاها در گمرک خاک بخورند؟ موضوع تنها خودرو نیست، تقریباً اغلب کالاها در ایران دچار مشکل می شوند.
واقعیت این است که اگر بخواهیم موضوع را منطقی و توسعه گرایانه نگاه کنیم، گمرک ایران باید یکی از چابک ترین و پیشروترین دستگاه های کشور می بود و حتی از ظرفیت های بخش خصوصی و سرمایه های آن استفاده می کرد تا بتواند از به روزترین تکنولوژی ها در بنادر موجود و همچنین در تاسیس بنادر، انبارها و سیستم های جدید کدگذاری و ثبت و ترخیص بهره بگیرد.
اما متاسفانه این موضوع سال ها در گوشه ای خاک می خورد و میزان پیگیری آن نیز سرعت لازم را ندارد. تمام اقداماتی که تاکنون انجام شده اند، اگرچه لازم بوده اند، اما کافی نبوده اند.
مشکل کجاست؟ سردرگمی در سایه بوروکراسی
نگاه دقیق تر به مسئله، عمق فاجعه را نشان می دهد. در برخی بنادر مانند بندرعباس، مدت زمان دپوی خودروها به بیش از یک سال رسیده است؛ وضعیتی که هیچ منطق اقتصادی یا اجرایی نمی تواند آن را توجیه کند. این تاخیر نه تنها زیان مالی دارد، بلکه باعث استهلاک خودرو، افزایش قیمت بازار و بی اعتمادی عمومی به نهادهای اجرایی شده است.
مسئله آن جاست که هر دستگاهی، از وزارت صمت گرفته تا گمرک، سازمان استاندارد، محیط زیست و حتی پلیس، سهمی در فرآیند ترخیص دارند، اما هیچ کدام حاضر به پاسخگویی و هماهنگی عملی نیستند. توپ بین سازمان ها پاس کاری می شود و مردم، ناظرانی بی صدا در این بازی فرسایشی اند.
علت اصلی چیست؟ ناهماهنگی و اراده گمشده
ریشه این بحران را باید در ناهماهنگی مزمن میان نهادها جست و جو کرد. وقتی روند ترخیص خودرو، به جای یک مسیر مشخص، به یک هزارتوی اداری بدل می شود، هر سازمانی می تواند با یک نامه، یک آیین نامه مبهم یا یک امضای تاخیری، هزاران خودرو را متوقف کند.
همه چیز به اراده بازمی گردد؛ نه فقط قوانین یا زیرساخت ها. در کشوری که بحران ارزی و کمبود خودرو بر اقتصاد فشار می آورد، ناهماهنگی نهادی بیش از یک نقص فنی است. این یک نشانه از بی اعتنایی ساختاری به منافع مردم و اقتصاد است.
چرا درس عبرت نمی گیریم؟ آتش سوزی بندرعباس کافی نبود؟
ششم اردیبهشت ۱۴۰۴ بود که آتش سوزی در گمرک بندرعباس به نابودی بخشی از خودروهای وارداتی انجامید؛ حادثه ای که باید تلنگری جدی برای تسریع فرآیندها می بود. اما گویی آن واقعه تلخ از حافظه مدیران پاک شده است. نه گزارشی شفاف از آن ارائه شد، نه تغییری در روند ترخیص ها ایجاد گردید.
مسئولانی که هنوز از حوادث پیشین درس نگرفته اند، همچنان در خواب بوروکراسی به سر می برند. با گذشت چند ماه از آن آتش سوزی، همچنان خودروهای مشابه در همان مکان، همان شرایط و همان بلاتکلیفی مانده اند.
چه باید کرد؟ شتاب ترخیص در دوران جنگی
در شرایطی که سایه جنگ و ناامنی منطقه ای بر سر کشور سنگینی می کند، کارکرد گمرکات باید با وضعیت بحران هماهنگ شود. انتظار می رود در چنین وضعیتی، گمرکات به طور کامل خالی از دپوی بلندمدت شوند تا چرخه توزیع کالا در کشور بدون اختلال ادامه یابد.
خودروهای دپو شده در گمرک، نه فقط یک کالا، بلکه نماد ناکارآمدی در زمان جنگ و تحریم به حساب می آیند. در دوره هایی که اقتصاد با تهدیدهای خارجی روبه روست، کارآمدی و سرعت در ترخیص کالاها، یک ضرورت استراتژیک است نه یک انتخاب اجرایی.
در حقیقت انتظار می رفت پس از اعلام فعالیت شبانه روزی گمرک از زمان آغاز جنگ به جهت ترخیص کالاها، تا امروز دیگر حداقل کالایی یا کالاهایی مانند خودرو در انبارهای گمرک باقی نمی ماندند و خاک نمی خوردند. چرا که در نهایت صاحب اصلی این کالاها مردم هستند و هر گونه زیانی به این کالاها، زیان به جیب مردمی صبور و نجیب است که در حال حاضر بیش از هر چیز نیازمند روحیه، حمایت، امنیت و آرامش هستند.
جمع بندی: بحران ترخیص، نشانه بحران مدیریت است
این که هزاران خودرو وارد کشور شوند، اما ماه ها پشت در گمرک بمانند، نه به دلیل تحریم، بلکه به دلیل سستی ساختارهای داخلی، بیش از هر چیز نشان می دهد که ما دچار یک بحران مدیریت هستیم؛ نه دارای مسئولانی با توانایی مدیریت بحران.
مشکلی که اگر اصلاح نشود قطعا به بازار کشور لطمه می زند و متضرر این داستان تنها مردم خواهند بود. امیدواریم در ادامه مدیران مسئول گمرک تدابیری به کار گیرند که شاهد دپوی خودروهای وارداتی نباشیم. دقت داشته باشید که تسریع فرآیندهای واردات می تواند بازار را متعادل تر کند و اهداف اصلی فرآنید واردات را محقق سازد. و نکته آخر اینکه امروز، افکار عمومی منتظر پاسخ نیستند؛ آن ها منتظر اقدام بابت خودروهای ترخیص نشده هستند.
خواندنی: الوند کروزر ؛ زمانی که در ایران تویوتا ساخته می شد