نیویورک در آستانه نبرد بین دو سیاستمدار جنجالی است

فناوری مالی نوجا (رونیتو)

این روزها شهر نیویورک به صحنه نبرد قدرت و سیاست بین زهران ممدانی، نامزد شهرداری این شهر و دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا تبدیل شده است و این در حالی است که هر دوی آنها برای این بزرگ ترین شهر آمریکا برنامه هایی رادیکال دارند.

به گزارش اکو ایران، مجله اکونومیست در سرمقاله این هفته خود تحلیل می کند که زهران ممدانی، یک چپ گرا ۳۴ ساله، تقریباً به طور قطعی پیروز انتخابات شهرداری نیویورک خواهد شد و وعده برنامه های اجتماعی جدیدی را می دهد که توسط ثروتمندان تامین می شود. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ۷۹ ساله نیز می‌گوید که به زودی نیویورک را پاکسازی خواهد کرد و تهدید کرد که ماموران فدرال بیشتری را اعزام خواهد کرد و بودجه مهم فدرال را قطع خواهد کرد.

در حالی که پیشنهادات ممدانی سیاست عمومی وحشتناکی را ایجاد می کند، برنامه های ترامپ تهدید واقعی تری برای نیویورکی ها و احتمالاً قانون است. رئیس‌جمهور درباره تشدید اجرای قوانین مهاجرت صحبت کرده و تاکتیک‌های تهاجمی را که در شیکاگو و دیگر شهرهای تحت کنترل دموکرات‌ها آزمایش کرد به زادگاهش آورده است. این دو مرد آماده یک درگیری دراماتیک هستند که در آن نیویورک صحنه و قربانی خواهد بود.

اهمیت اقتصادی و سیاسی نیویورک

این نبرد برای نیویورک مهم است، اما پیامدهای آن به نیویورکی ها محدود نمی شود. این شهر یک موتور اقتصادی حیاتی برای آمریکاست و میزبان بیشترین تعداد دفاتر مرکزی شرکت ها در این کشور است. نیویورک مرکزی برای امور مالی، خدمات حرفه ای و رسانه، و همچنین یک مرکز فناوری در حال رشد و یک مرکز قوی برای تحقیقات پزشکی است. نتیجه یک منطقه شهری با اقتصاد بیش از ۲.۳ تریلیون دلار است که بزرگتر از اقتصاد کانادا و حدود ۹٪ از کل اقتصاد ایالات متحده است.

نیویورک همچنین مرکز قدرت سیاسی است. نیویورک تأثیر متفاوتی دارد. اهداکنندگان آن بیش از هر شهر دیگری (البته به جز واشنگتن دی سی) به کمپین های فدرال کمک می کنند. از زمان فرانکلین دی. کاخ سفید روزولت هرگز توسط این همه نیویورکی اداره نشده است، از خود ترامپ گرفته تا استیو ویتکاف، فرستاده صلح او، و هاوارد لوتنیک، وزیر بازرگانی، که همگی نیویورکی هستند. دو نیویورکی دیگر به نام های چاک شومر و حکیم جفریس به ترتیب رهبری دموکرات ها در سنا و مجلس نمایندگان را بر عهده دارند.

نیویورک همچنین نماد دو آرمان آمریکایی است: کثرت گرایی و فرصت. این شهر میزبان بیشترین تعداد مهاجران در آمریکا است که با هم زندگی می کنند و همزیستی نسبتا مسالمت آمیزی دارند. نیویورک بهترین مقصد برای فارغ التحصیلان جدید کالج در این کشور است، که آن را مکانی برای شروع زندگی واقعی می دانند.

مدل مالی نیویورک در آستانه سقوط

با این حال، نیویورک اکنون تحت فشار است. مدل مالی این شهر در حال فروپاشی است. یک درصد بالای نیویورکی ها بیش از ۴۰ درصد از درآمد مالیات بر درآمد شخصی شهر را تامین می کنند، اما این شهر دیگر مشاغل پردرآمد زیادی ایجاد نمی کند و برخی از ثروتمندترین ساکنان آن را ترک می کنند. در عین حال، زندگی برای مردم عادی نیویورک بسیار گران شده است، به طوری که میانگین اجاره بها بیش از دو برابر میانگین ۵۰ شهر بزرگ ایالات متحده و هزینه مراقبت روزانه برای نوزادان و کودکان نوپا ۲۶۰۰۰ دلار در سال است که در پنج سال گذشته بیش از ۴۰ درصد افزایش یافته است.

نیویورک در جستجوی چهره های جدید سیاست

آخرین رهبر موفق نیویورک مایکل بلومبرگ بود، شهردار توانا و بدون جذابیت شخصیتی. اما نیویورکی‌ها امروز به دنبال نوع دیگری از سیاست هستند. دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته سهم غیرعادی از آرای شهر را به دست آورد. زهران ممدانی نیز مانند او استاد ارتباطات است و می تواند باعث شود رای دهندگان عادی احساس درک کنند. در انتخابات مقدماتی دموکرات ها برای شهردار، او به راحتی اندرو کومو، فرماندار پیشین مشهورتر را شکست داد. در حالی که همین چند سال پیش، انتقاد شدید او از اسرائیل و صهیونیسم او را به حاشیه می برد، امروز بسیاری از رأی دهندگان آن را نشانه ای از اصالت او می دانند.

هزینه سنگین سیاست های چپ ممدانی

متأسفانه هم زهران ممدانی و هم دونالد ترامپ احتمالاً به شیوه خود مشکلات شهر را تشدید می کنند. ممدانی خواهان مراقبت از کودکان رایگان، اتوبوس رایگان، حداقل دستمزد ۳۰ دلار در ساعت تا سال ۲۰۳۰ و توقف چهار ساله اجاره بها برای ۲ میلیون نفر است. هدف او از مقرون به صرفه بودن شایسته است، اما روش های او نه. مطمئناً خانواده های شهر از گسترش مراقبت از کودکان استقبال می کنند، اما پیشنهاد ممدانی بیهوده است. اتوبوس های رایگان در نهایت اتوبوس های بدی هستند. حداقل دستمزد او کارفرمایان را می ترساند و توقف موقت اجاره برای گروهی از نیویورکی ها باعث افزایش اجاره بهای دیگران می شود.

تأمین مالی این طرح ها مستلزم همکاری با دولت ایالتی است و احتمالاً شامل افزایش مالیات بر ثروتمندترین نیویورکی ها می شود، اقدامی که می تواند مهاجرت آنها از شهر را تشدید کند. این امر دولت را مجبور می کند تا مالیات ها را بیش از پیش افزایش دهد و خطر یک چرخه مالی معیوب را ایجاد کند. در همین حال، دلایل اصلی هزینه های بالای نیویورک، که شامل وفاداری به اتحادیه های کارگری ایالتی، مقررات بیش از حد، بوروکراسی گسترده و پرهزینه، و دعاوی گران قیمت است، بدون تغییر باقی می ماند.

تهدیدهای ترامپ تهدیدی جدی برای نیویورک است

اما ترامپ خطر متفاوت و جدی تری است. او تهدید کرده است که بودجه فدرال را که معادل ۶.۴ درصد از بودجه نیویورک است، کاهش خواهد داد. رئیس جمهور قانوناً مجاز به لغو لایحه اختصاص بودجه بدون تأیید کنگره نیست، اما ممکن است این کار را انجام دهد. استقرار گسترده ماموران مهاجرت در نیویورک نیز می تواند ناآرامی های گسترده تری را برانگیزد که به نوبه خود ممکن است رئیس جمهور را وادار به اعزام گارد ملی کند. طرح او یک جانبه و احتمالاً غیرقانونی است.

با روشن شدن مسیر پیروزی، ممدانی نشانه هایی از تعدیل موقعیت خود را نشان داده است. نیویورک باید امیدوار باشد که این فقط یک تاکتیک نیست و ترامپ به این نتیجه خواهد رسید که تحریک ناآرامی بیشتر از اینکه فایده داشته باشد به او آسیب می رساند. با این حال، نیویورک و آمریکا شانس بیشتری خواهند داشت اگر این شهر بتواند محل آزمایش یک سیاستمدار واقع بین باشد، نه یک رئیس جمهور مستبد یا یک شهردار چپ. در شهری با این پیچیدگی، یک سیاستمدار میانه‌رو می‌تواند به آمریکا نشان دهد که چگونه پروژه‌های مسکن را فعال کند، مقررات سنگین را کاهش دهد و سیاست‌هایی را که فرصت ایجاد می‌کنند، از سرمایه‌گذاری در حمل‌ونقل گرفته تا اصلاح مدارس، پیش ببرد. اما در عوض نیویورک صحنه نبرد دو مرد با افکار نادرست است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: