نمی توانستم سر بابا را ببینم!

مدیران

داستان دختر شهید محله از لحظه وداع تا صعود الشوهادا اولین کسی بود که چهره پدرم را دید. پس از آن ، من از پدرم عصبانی شدم. من گفتم شما می دانید که من نمی توانم این صحنه را ببینم … آرزو می کردم چهره ای نباشم اما چهره پدرم را ندیدم

منبع:تسنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: