نفوذ تحریم ها از رسانه ها به افکار عمومی

نفوذ تحریم ها از رسانه ها به افکار عمومی

این تحریم سالهاست که یکی از کلمات کلیدی ثابت سیاست و اقتصاد خارجی ایران بوده است. سؤالی که ذهن بسیاری را به خود جلب کرده است این است که تحریم وارد زندگی روزمره ایرانیان شد و چگونه می تواند چنین موقعیتی پیدا کند؟

مطالعه روندهای تاریخی و داده های رسانه ای نشان می دهد که فشار تحریم ها از سال ۲ به ویژه شدت یافته و در سال ۲ به اوج خود رسیده است. این دوره نقطه عطفی در شکل گیری نگرانی های اقتصادی و اجتماعی در مورد آینده کشور بود. یکی از شاخص های مهم در این زمینه نشانگر این است که اقتصاددان ایران ، هاشیم پسران ، با همکار خود طراحی کرده است. این شاخص با استفاده از حجم اخبار منتشر شده در رسانه های غربی درباره تحریم ایران ، شدت محدودیت ها را اندازه گیری می کند و این نشان می دهد که فراز و نشیب های زیادی وجود دارد.

اما آنچه در سالهای آینده برجسته شد این مورد بود. توافق نامه ای که قرار بود گره اصلی تحریم ها را باز کند. برام سه نقطه عطف تاریخی داشت: اول در سال ۲ ، هنگامی که توافق نامه تشکیل شد و New Hope در اقتصاد کشور منفجر شد. دوم ، در سال ۲ ، هنگامی که دونالد ترامپ ایالات متحده را از معامله خارج کرد و دوباره موجی از بی اعتمادی و فشار ایجاد شد. و سومین سال در سال ، هنگامی که مذاکرات برای احیای Brjam به پایان رسید و تقریباً هیچ چشم انداز جدیدی برای کاهش تحریم ها وجود نداشت.

افکار عمومی همچنین همراه با تحولات سیاسی در این مسیر تغییر کرده است. یکی از بهترین شاخص ها برای درک این موضوع ، روند جستجوهای اینترنتی ایران است. داده های Google نشان می دهد که کلماتی مانند “Brjam” ، “مکانیسم ماشه” و “Snapback” در سطوح خاصی جستجو می شوند. این فرایند نشان می دهد که ذهن جامعه به طور مستقیم با تحولات سیاست خارجی در ارتباط است. حتی رابطه بین کلمه کلیدی “دلار” و تحولات هسته ای به وضوح قابل مشاهده است. به عنوان مثال ، جهش قیمت ارز همزمان با اخبار برنامه هسته ای در سالهای ۱ و ۲ و در سال ۲ با خروج ایالات متحده از Brajam ، هم دلار و هم اصطلاح “ارز” به بالاترین سطح رسید.

جالب اینجاست که بعد از سال ۲ ، کلمه جستجوی “دلار” حتی قبل از وقایع سیاسی بالا رفت. این پدیده نشان می دهد که جامعه ایران با سالها تجربه تحت تحریم ها ، نوعی تعصب را در تجزیه و تحلیل آینده پیدا کرده است. به عبارت دیگر ، مردم قبل از تصمیمات رسمی تأثیر احتمالی خود را بر معیشت و اقتصاد خود پیش بینی می کنند.

این تغییر نگرش تحریم ها را از یک مسئله کاملاً سیاسی حذف کرده و آن را به بخشی از زندگی روزمره تبدیل کرده است. اگر در گذشته ، مردم فقط پس از اعلام رسمی تحریم ها ، عواقب آن را درک می کردند ، امروز آنها اثرات را درک کرده و رفتار اقتصادی آنها را تنظیم می کنند. این می تواند به عنوان “انتظارات اقتصادی” در سطح جامعه تعبیر شود. انتظاراتی که ریشه در تجربیات تلخ سالهای گذشته دارد.

سرانجام ، سوال اساسی باقی مانده است: آیا می توان از این چرخه تکراری عبور کرد؟ هیچ پاسخ مشخصی و قطعی برای این سوال وجود ندارد. آنچه مسلم است این است که تحریم اکنون به یک متغیر دائمی در سیاست و برنامه ریزی اقتصادی ایران تبدیل شده است. عبور از آن نیاز به یک رویکرد جامع و پایدار برای سیاست خارجی و اصلاحات داخلی دارد. رویکردی که می تواند اعتماد جامعه و مسیر تعامل اقتصادی ایران با جهان را بازگرداند.

به عبارت دیگر ، تحریم ها دیگر فقط یک خبر سیاسی نیستند. در عوض ، این واقعیتی است که ذهن ، جیب و آینده اقتصادی ما را سایه زده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: