نسل جوان، قربانی ساختارهای کهنه

نسل جوان، قربانی ساختارهای کهنه

محمدطاها طاهرنژاد، مدیر حوزه فناوری اطلاعات؛ بازار: من این یادداشت را نه از سر گلایه، بلکه از عمق یک بحران از زبان نسل من، یعنی نسل Z می‌نویسم؛ نسلی که همیشه متهم بوده، بی‌آنکه کسی واقعاً به حرفش گوش دهد. به ما میگویند نسل فراری، نسل بی‌صبر، نسل بی‌تعهد. اما حقیقت این است که ما نه فرار کرده‌ایم، نه بی‌تعهدیم؛ فقط جایی برای ماندن پیدا نکردیم.

وقتی وارد صنعت شدیم، با ساختاری روبه‌رو شدیم که هنوز در دهه‌های گذشته مانده است. در حالی‌که جهان به سمت هوش مصنوعی، داده و رباتیک می‌رود، ما هنوز درگیر فرم‌های کاغذی، امضاهای تکراری و جلسات بی‌نتیجه‌ایم. وقتی ایده‌ای دادیم، گفتند «تجربه‌ات کم است». وقتی خواستیم یاد بگیریم، گفتند «فعلاً نگاه کن». وقتی خواستیم تغییری بدهیم، گفتند «همین روال سال‌هاست جواب داده». این یعنی در صنعتی هستیم که هنوز تغییر را تهدید می‌بیند، نه فرصت.

مشکل ما تنبلی نیست، بی‌اعتمادی است. نسلی که با فناوری و یادگیری مداوم بزرگ شده، در جایی قرار گرفته که یاد گرفتن ارزش ندارد. آمارها می‌گویند نرخ بیکاری جوانان در ایران حدود ۲۰ درصد است، تقریباً دو برابر میانگین جهانی. اما بیکاری فقط در آمار نیست؛ در ذهن و دل هم هست. خیلی‌ها سر کارند، اما هیچ‌کس از آن‌ها نظر نمی‌خواهد. ذهنشان بیکار است، چون هیچ ایده‌ای جایی برای اجرا ندارد.

در همین سال‌ها، هزاران نیروی متخصص از صنایع ایران خارج شده‌اند. طبق گزارش پروژه ایران ۲۰۴۰ دانشگاه استنفورد، تا سال ۲۰۱۹ بیش از ۳.۱ میلیون ایرانی مهاجرت کرده‌اند؛ بیشترشان نیروی تحصیل‌کرده و متخصص بودند، همان‌هایی که می‌توانستند صنعت کشور را نوسازی کنند، اما کسی به آنها توجه نکرد. وقتی مدیران به ایده‌ی جدید گوش نمی‌دهند و ساختارها هر تغییر را خطر می‌بینند، طبیعی است که جوان احساس کند دیگر جایی برایش نیست.

دوستان من با امید وارد صنعت شدند، اما با ناامیدی بیرون رفتند. یکی می‌خواست خط تولید را هوشمند کند، گفتند بودجه نیست. دیگری طرحی برای کاهش مصرف انرژی داشت، گفتند «فعلاً اولویت نیست». حالا همان‌ها در کشورهای دیگر همان طرح‌ها را اجرا می‌کنند، فقط چون کسی آن‌جا باورشان کرد. ما نمی‌خواهیم برویم، فقط می‌خواهیم فرصت ماندن پیدا کنیم.

نسل من دنبال معناست، نه فقط شغل. می‌خواهد بداند کاری که می‌کند چه اثری دارد، می‌خواهد مشارکت کند، یاد بگیرد و نتیجه را ببیند. اگر صنعت ایران به جای دستور دادن، گوش دادن را تمرین کند، اگر به جای کنترل، اعتماد کند، نسل Z دشمنش نخواهد بود، نیروی محرکش خواهد شد.

ما فراری نیستیم؛ فقط به حاشیه رانده شدیم. اگر صدایمان را بشنوید، اگر به جای برچسب زدن، فرصت بدهید، خواهید دید که همین نسل می‌تواند صنعت ایران را از نو بسازد… نه با شعار، بلکه با عمل.

منبع:تحلیل بازار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: