به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم ، آیت الله شیخ حسن جواهری در کنگره بزرگداشت میرزا محمد حسین نائینی (ره) که در سالن همایش های حوزه علمیه امام کاظم قم برگزار شد، به بیان خاطرات و تحلیل های خود از زندگی و شخصیت این عالم برجسته پرداخت و تأکید کرد که میرزا فقیه نه تنها از استادان جامع الشرایط (ره) نائینی بوده است. اصول و فقه، اما سیاست هوشمندانه و اعتقاد به ولایت فقیه از او الگوی بی بدیل ساخت. برای مقابله با استبداد، ظلم و استعمار تبدیل شده بود.
وی با یادآوری تحصیلات خود گفت: زمانی که در محضر اساتید و مجتهدان بزرگی چون سید آیت الله خویی (ره) بودیم، هرگاه از میرزای نائینی یاد می شد، ارزش و عظمت شخصیت ایشان بر همگان آشکار می شد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: میرزای نائینی در آغاز قرن بیستم در عرصه علمی و عملی ظهور کرد و زندگی او پر از ابعاد متنوع و قابل توجه بود. در این سخنرانی قصد پرداختن به جنبه های فقهی و اصولی ایشان در امور دینی و جمع بندی علم اصول را ندارم، بلکه می خواهم به یکی از مهم ترین ابعاد زندگی ایشان، یعنی روش سیاسی و اجتماعی ایشان بپردازم.
آیت الله جواهری تاکید کرد: نائینی با التزام به ولایت فقیه سه محور اصلی را در زندگی سیاسی خود دنبال کرد که عبارتند از: حمایت از قانون اساسی و مقابله با استبداد داخلیمرحوم میرزای نائینی از اعضای فعال حامیان مشروطه بود و از نظر فقهی و فکری این جریان را هدایت می کرد. او معتقد بود که باید با تدوین قانون اساسی، ظلم حاکمان را محدود کرد و نظارت پنج علما بر مجلس نمایندگان، تضمین کننده عدالت و جلوگیری از استبداد است. مبارزه با استعمار و اشغال خارجیبا ورود نیروهای انگلیسی به عراق در سال ۱۹۱۴، میرزای نائینی با صدور اعلامیه جهاد مخالفت خود را با استقرار استعمار اعلام کرد و با التزام به مبانی اسلامی و دفاع از سرزمین های مسلمان گامی در جهت مقابله با اشغالگری برداشت. وی معتقد بود که کشور مسلمان نباید تحت حاکمیت کفار باشد و مقاومت در برابر متجاوزان یک وظیفه شرعی و اجتماعی است. تلاش برای استقلال عراق و حمایت از ملت مسلمانمرحوم نائینی به شدت مخالف هرگونه دخالت خارجی در امور داخلی عراق بود و بر استقلال این کشور تاکید داشت. وی با تشکیل مجلس نمایندگان و نظارت بر آن با علما درصدد برپایی حکومتی مستقل و اسلامی برآمد. این مواضع باعث شد مقامات انگلیسی و برخی از حکام محلی او و گروهش را از کشور بیرون کنند.
وی افزود: میرزای نائینی و دیگر بزرگان در برابر استعمار و سلطه بیگانگان در کشورهای اسلامی به پا خاستند. وی معتقد بود که جهان اسلام متحد است و نباید بین کشورهای مسلمان فاصله مصنوعی ایجاد کرد، زیرا استعمارگران تلاش کردند ایران و عراق را از هم جدا کنند.
آیت الله جواهری همچنین به زندگی مرحوم میرزای نائینی در برخورد با قدرت های داخلی و خارجی اشاره کرد و گفت: ایشان حتی در مواجهه با رضاشاه در چارچوب اصول خود حرکت کردند و با تکیه بر آموزه های علما و پیام های روحانیت در حفظ راه راست و استقلال کشور تلاش کردند. او هرگز حاضر به سازش با حکومت های خودکامه نبود و همیشه عدالت و حقوق مردم را مد نظر داشت.
استاد حوزه، مرحوم میرزای نائینی را نمونه کامل تلفیق علم، تقوا و سیاست اخلاقی معرفی کرد و افزود: مطالعه زندگی و آثار ایشان الگویی الهام بخش برای طلاب، اساتید و پژوهشگران حوزه های علمیه امروز و آینده است. وی نشان داد که علم بدون تعهد اخلاقی و مسئولیت اجتماعی کامل نمی شود و مبارزه با ظلم و استعمار جزء جدایی ناپذیر تعهد یک دانشمند است.
آیت الله جواهری با اشاره به یکی از سؤالات اساسی در مورد این عالم بزرگوار گفت: چرا میرزای نائینی در زمان خود قدمی فراتر نگذاشت و خواستار این شد که اداره کشورهای اسلامی مستقیماً به دست یک فقیه عادل، مدیر و شجاع قرار گیرد؟ یعنی چرا برای تحقق کامل نظریه مرجعیت دینی اقدام عملی نکرد؟ او اگرچه به اصل ولایت فقیه معتقد بود، اما در عمل نظامی ایجاد نکرد که تصمیم نهایی در اختیار فقیه باشد. پاسخ این است که او و یارانش همواره به امکان و واقعیت زمان خود توجه داشتند. در آن زمان امکان اجرای مستقیم ولایت فقیه وجود نداشت. لذا تمرکز ایشان بر تدوین قانون اساسی و ایجاد مجلسی زیر نظر علما برای جلوگیری از اجرای قوانین خلاف شرع و حفظ مسیر جامعه اسلامی به سوی عدالت و مشروعیت بود.
وی تاکید کرد: این بدان معنا نیست که مرحوم نائینی اصل ولایت فقیه را قبول نداشته و یا آن را ناقص می داند. او معتقد بود که فقیه عادل باید در رأس حکومت باشد و قدرت نهایی را داشته باشد، حتی حق دارد در صورت عدم مشروعیت احکام حکومت را تغییر دهد. اما در شرایط تاریخی آن زمان، تحقق کامل این اصل ممکن نبود و بهترین راه حل، ایجاد ساختاری عملی با قانون اساسی و نظارت علما بود تا حرکت جامعه اسلامی به سوی عدالت و شرع ادامه یابد.
استاد حوزه خاطرنشان کرد: مرحوم نائینی با درایت و نگاه واقع بینانه خود بین آرمان و واقعیت تعادل برقرار کرد و نشان داد که حرکت علمی، اخلاقی و سیاسی در چارچوب ممکن و عملی می تواند ضامن پیشرفت جامعه اسلامی باشد. او همیشه به ممکن و واقعیت زمان خود می نگریست. مثلاً در انتخابات عراق بر ضرورت شرکت در انتخابات از نظر ملی و شرعی تأکید کردیم، اما برخی از علما اعتراض کردند و گفتند: شما به ولایت فقیه معتقدید و نمی توانید حاکمی داشته باشید که فقیه نباشد، پس چگونه به وجوب انتخابات رأی می دهید؟ پاسخ ما این بود که واقعیت و احتمال موجود را در نظر می گیریم. آنچه ما به آن اعتقاد داریم در شرایط عراق آن زمان محقق نمی شد، زیرا با مخالفت کشورهای بزرگی مانند آمریکا و اروپا، مخالفت برخی اهل سنت و همچنین مخالفت برخی شیعیان که اعتقاد نداشتند دین و سیاست باید در هم تنیده شوند، مواجه بودیم.
وی افزود: زمانی که تحقق اصل مقدور نباشد به راه حل عملی پایین تر یعنی حفظ موجودیت حکومت بدون تعارض با دین و جلوگیری از بازگشت به وضعیتی که دین مورد تعرض قرار می گیرد، علما کشته می شوند یا مجبور به مهاجرت می شوند یا حکومت به دست جریانات بعثی، سکولار یا بیگانه می افتد، تقلیل می دهیم. این تنزل چیزی است که باید باشد، نه انحراف از اصول.
آیت الله جواهری تصریح کرد: واضح است که نائینی هیچ گاه مشروعیت سلطنت مشروطه و موروثی را تایید نکرد و هرگز باور نکرد که خود ملت حاکم است. او معتقد به اصل ولایت فقیه بود، اما در شرایط عدم امکان اجرا، بر نفی استعمار، مخالفت با استبداد و ایجاد نظم اساسی و مجلس زیر نظر پنج عالم تأکید داشت. این یک راه حل عملی بود، نه تغییر در اصل مرجعیت.
وی ادامه داد: تفاوت ما با اهل سنت و سایر مکاتب اسلامی همین است. آنها معتقدند هر که بر سر کار بیاید، چه عادل باشد و چه فاسق، حاکم است، اما ما می گوییم که حاکم باید فقیه عادل، مدیر و مدبر باشد و اگر خلاف شرع عمل کند از سمت خود برکنار می شود. ما هرگز از مذهب امامیه خارج نمی شویم و معتقدیم حکومت باید در دست فقیه عادل باشد.
آیت الله جواهری درباره مبانی فقهی ولایت امام گفت: در مذهب امامیه دو اصل اساسی وجود دارد: اول ولایت معصوم بر امت و دوم ولایت امام معصوم که جایگزین امام معصوم می شود و قدرت نهایی را دارد. از نظر فقه امامیه حدود، مجازات، قضا، سجون، مالیات، انفال، حفظ نظام و اجرای احکام شرعی همه در اختیار فقیه است. وظیفه فقیه حفظ نظام و اجرای شرع است و این نظریه از زمان شیخ مفید تا علمای بعدی تأیید شده است.
وی ادامه داد: حتی بزرگانی که قبل از مرحوم نائینی بر ولایت فقیه تأکید داشتند، در راه از دنیا رفتند; افرادی مانند مرحوم کرکی، شیخ کاشی، نراقی، صاحب جواهر، شهید صدر و صاحب العنوین. حتی مراجع تقلید نیز عمل به ولایت فقیه را لازم می دانند; مقلد مجتهد از مجتهد می پرسد: رسالت عملی تو چیست تا بتوانم به آن عمل کنم؟ پاسخ این است که حدود و تعزیرات و انفال و حقوق شرعی و سجون و همه امور در اختیار فقیه است. این نشان می دهد که هرکس حتی اگر به ولایت حسبیه معتقد باشد، متعهد به اجرای ولایت فقیه در عمل است.
وی افزود: میرزای نائینی در زندگی سیاسی خود همواره سعی در مبارزه با ظلم، ظلم و دیکتاتوری در عراق و ایران داشت. او همیشه خود را در برابر خداوند مسئول می دانست و اگر در رسیدن به اهدافش کوتاهی می کرد، دیگران را سرزنش نمی کرد. نمونه بارز آن مخالفت انگلیسی ها با تکمیل سلطنت فیصل اول در عراق بود. مرحوم نائینی تأکید می کرد که ابتدا باید اشغال پایان یابد و عراق دولتی مستقل با پارلمان خود داشته باشد. به همین دلیل او و هشت تن از یارانش از عراق تبعید شدند.
آیت الله جواهری با اشاره به جزئیات تبعید مرحوم نائینی خاطرنشان کرد: زمانی که مسئولان در کربلای معلی متن تبعید را برای مردم می خواندند، مرحوم نائینی و یارانش شاهد بودند که عشایر و مردم عراق از او و یارانش حمایت نکردند و اعتراض و تظاهراتی شکل نگرفت. وقتی می بینند مردم از او حمایت نمی کنند، تصمیم درست این است که برای مدیریت حوزه های علمیه و حفظ شریعت اسلام به ایران برگردند.
وی ادامه داد: مرحوم میرزای نائینی در بازگشت به حوزه های علمیه متعهد شد که در سیاست مستقیم دخالت نکند، اما در عین حال تشریع صحیح اسلامی مبتنی بر امامت را حفظ کرد. او این کار را کرد تا فقه ناب امامیه باقی بماند و اساس علمی و دینی دین پابرجا بماند، حتی اگر همه احکام در آن زمان به طور کامل اجرا نمی شد. مرحوم نائینی با این رفتار از نظر دینی و دینی صالح بود و در راه حفظ دین و شریعت گام برداشت.
آیت الله جواهری در پایان گفت: میرزای نائینی از بدو تولد تا زمان جهاد و بازگشت به حوزه های علمیه و تا لحظه لقاء الله، نمونه کامل فقیهی عادل و مدبر است که همواره در راه حفظ دین و عدالت کوشید و با عمل و اخلاص راه خود را طی کرد.
انتهای پیام/
منبع:تسنیم