عملیات روانشناختی با “Snapback”

عملیات روانی با "اسنپ‌بک"

به گفته خبرگزاری تاسنیم اردبیل ، ده سال پیش توافق نامه ای به نام “شاهکار دیپلماسی” و حتی “معجزه قرن” برای باز کردن همه گره های سیاسی و اقتصادی ایران ، بلند کردن تحریم ها و بازگرداندن پرونده هسته ای کشور به حالت عادی ، اما امروز ، پس از یک دهه ، امضا شد. همان ابزاری که هرگز علیه کشور ما مورد استفاده قرار نمی گرفت.

اروپا با بی ادبانه ، تمام این مکانیسم را فعال کرد تا به آخرین ناخن روی تابوت ضربه بزند. این به وضوح باعث نقض تعهدات گذشته و نشانه مشارکت کامل اروپایی با ایالات متحده در مورد حداکثر فشار می شود. اروپا ، که مجبور بود به سالهای ترک فعل خود در انجام تعهدات پاسخ دهد ، اکنون به عنوان مدعی ظاهر شده است ، اما پاسخ ایران ، همانطور که مقامات تأکید کرده اند ، تنها یک جمله می تواند باشد. از پیمان NPT و تغییر اساسی معادلات قدرت در منطقه و جهان خارج شوید.

از اوایل تیپ ، ایران ، با وجود بی اعتمادی تاریخی به غرب ، سعی کرد مسیر دیپلماسی را محدود به محدود کردن فعالیت های هسته ای ، پذیرش سخت ترین بازرسی ها و صبر در برابر وعده های مکرر احزاب دیگر ، همه مطابق با حسن نیت ایران ، باشد ، اما آنچه که این کشور نتیجه کشور بود.

اروپا بارها و بارها ایران را به “محدودیت” فراخوانده است ، اما هرگز تعهد گام به گام به اینکه ایالات متحده را به امروز برساند ، در حالی که سالها پس از عقب نشینی ایالات متحده ، اروپا به جای پاسخگویی ، ماشه را فعال کرده است تا نشان دهد که از ابتدای این امر یک شریک جنایت واشنگتن بوده است ، این است که غرب هرگز ایران را امضا نکرده است. هدف صرفاً مهار کننده و محدود کننده بود.

در ضمن ، سوال اصلی این است که چه کسی ماشه را به دشمن تحویل داده است؟ پاسخ واضح است که کسانی که با سادگی یا مشورت ، بند ۳۷ دلبستگی براجام را امضا کردند و آن را یک دستاورد تاریخی خواندند ، امروز فاش کرده اند که این بند یک امتیاز نیست بلکه یک دام قانونی عالی است. منتقدین از همان روز اول هشدار دادند ، اما صدای آنها در تبلیغات و لبخندهای دیپلماتیک از بین رفت.

وزیر امور خارجه محمد جواد زریف بارها اظهار داشته است که هیچ چیزی به نام استپ در براجام وجود ندارد ، حتی همین ادعا را تا سال ۱۳۹۹ تکرار کرد ، اما امروز ، آنچه او انکار کرد ، فعال شده است. در هر دو مورد ، آسیب های بزرگی به ملت ایران تحمیل شده است.

اگر جهل و جهل در محل کار باشد ، ما با “ساده سازی تاریخی” روبرو خواهیم شد که باید پاسخگو باشد و اگر آگاهی وجود داشته باشد ، ما با “خیانت آشکار” روبرو خواهیم شد که نمی توان بر آن غلبه کرد. سکوت امروز ، جنبش وسترن در برابر این فاجعه ، بهترین عملکرد آنها برای بدون پاسخ است.

غرب با اجرای Snapback یا همان مکانیسم ماشه نشان داد که دیپلماسی آن چیزی نیست جز ابزاری برای فشار بیشتر. توافق که قرار بود تحریم ها را بالا ببرد ، اکنون بهانه ای برای بازگشت همان تحریم ها شده است ، در اصل با بی اعتبار کردن مفهوم دیپلماسی با غرب.

لازم به ذکر است که Snapback به جای یک تهدید عملی ، وسیله ای برای جنگ روانشناختی است. دشمن می خواهد روحیه ملت را هدف قرار دهد و القا کند که ایران در بن بست بوده است ، اما تجربه چهار دهه گذشته نشان داده است که هرچه فشار دشمن بیشتر باشد ، در برابر ملت ایران مقاوم تر و ادامه مسیر استقلال خواهد بود.

در چنین شرایطی ، تصمیم ایران برای ترک پیمان NPT یک واکنش عاطفی نیست بلکه یک اقدام استراتژیک و استراتژیک است. این تصمیم نه تنها پیام واضحی به غرب دارد ، بلکه می تواند تمام معادلات امنیتی و استراتژیک منطقه و جهان را تغییر دهد. ایران دیگر مایل به تبدیل شدن به “قانون بین المللی” نیست.

اروپا و ایالات متحده باید بدانند که ایران امروز کشوری قوی و قدرتمند است که با توجه به مقاومت به وضعیت منطقه ای و بین المللی رسیده است. ترک NPT مرحله جدیدی از سیاست خارجی ایران بر اساس اقتدار و بازدارندگی خواهد بود. در صورت ادامه تهدید زبان ، وسترن پاسخ خرد شده تری دریافت می کند.

این تصمیم در واقع پاسخی به ده سال سادگی یا خیانت در زمینه دیپلماسی است. توافق نامه ای که روزی “فتح الفاتو” نامیده می شود ، امروز به یک فاجعه تاریخی تبدیل شده است که عاملان وی باید پاسخگو باشند. ملت حق دارد بداند چه کسی این شمشیر Damocles را بر روی کشور امضا کرده است.

اکنون زمان آن رسیده است که جنبش وسترن به طور جدی مورد سؤال قرار گیرد. آسیب خالص دهه گذشته را نمی توان نادیده گرفت. سرنوشت ملت نباید محدود به قربانی جاه طلبی های سیاسی و حرکات دیپلماتیک باشد. این یک تقاضای ملی است که باید پاسخ داده شود.

براجام نه تنها وعده های خود را انجام داد ، بلکه وضعیت بدتری تحریم ها را برطرف نکرد ، پرونده هسته ای طبیعی نبود و اقتصاد کشور بهبود نیاورد ، فشار دو برابر شد و ایران تحت فشار ظالمانه دشمن باقی می ماند. این تجربه تلخ باید یک مسیر آینده باشد.

با این حال ، ایران مسیر خود را انتخاب کرده است که مبتنی بر اعتماد به نفس دشمن است ، اما بر اقتدار ، استقلال و بازدارندگی. ترک NPT بخشی از این مسیر جدید است که می تواند عزت ملی را تضمین کند و دست دشمن را برای همیشه کوتاه کند.

اگر غرب می خواهد به زبان تهدید صحبت کند ، باید بداند که پاسخ ایران یک تهدید بزرگتر خواهد بود. ملت ایران بارها و بارها نشان داده است که از فشار خارج نمی شود و هر بار ، قدرتمندتر از گذشته از میدان بیرون می آید.

پیام ایران به جهان امروز کاملاً واضح است که نمی توان از عزت ، استقلال و قانون ملی معامله کرد. هرکسی که می خواهد در برابر ایران بایستد ، با یک واکنش دشوارتر و خردکننده روبرو خواهد شد. این انتخاب ملت است ؛ انتخابی که آینده منطقه و جهان را دگرگون می کند.

پایان پیام/

منبع:تسنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *